سوءتفاهمی به اسم «پلتفرم»
روزنامه هفت صبح، علی رستگار | چرا مجادله کاربران شبکههای اجتماعی بر سر دیدگاههای اقتصادی چپ و راست حول محور فیلم پلتفرم بیمعناست؟
* یک: «پلتفرم» اسم یک فیلم سینمایی اسپانیایی زبان است که از چند هفته پیش در دسترس قرار گرفته و در دوران قرنطینه خیلیها به تماشای آن نشستند. گالدر گازتلو اوروتیا کارگردان فیلم است و اولین بار در جشنواره تورنتو نمایش داده شده. این فیلم اما صرفا یک اثر سرگرمکننده نیست و حداقل در کشور ما در حال تبدیل شدن به یک پدیده اجتماعی است. انعکاس این مسئله را در بحثهای چند روز اخیر شبکههای اجتماعی میتوانیم ببینیم.
در واقع این فیلم بهرغم اینکه خیلی ارزش هنری بالایی ندارد، به خاطر مضمونش تبدیل شده به یک دستاویز جدید برای دوقطبیسازی در جامعه ما. اول اصل ایده فیلم را بدون لو دادن جزئیات توضیح بدهیم تا بعد برسیم به مابقی ماجرا. پلتفرم در حقیقت یک زندان مخوف است که به صورت عمودی بنا شده. در هر طبقه و بین دیوارهای ضخیم بتنی دو نفر محبوس هستند. وسط سلول یک حفره قرار دارد و یک سکو در ساعات مشخصی بین آن حرکت میکند.
از طبقه بالا روی این سکو انواع غذا و دسر و میوه چیده میشود و رو به پایین حرکت میکند. سکو در هر طبقه برای دقایقی توقف میکند تا افراد زندانی غذا بخورند. اگر همه در طبقات بالا به اندازه نیاز خودشان بخورند غذا به همه میرسد. مشکل اما اینجاست افراد طبقات بالا رعایت نمیکنند و غذا به پایینیها نمیرسد که یا از گرسنگی تلف میشوند یا اتفاقات تلخ و ناخوشایند دیگری میافتد. هر هفته به صورت رندوم هر کدام از زندانیها هم در یک طبقه از خواب بیدار میشوند. یعنی بر اساس شانس یا تقدیر ممکن است به غذای بیشتری برسند.
* دو: از همین خلاصهای که ما تعریف کردیم هم حتی اگر فیلم را ندیده باشید میتوانید حدس بزنید چه دیدگاهی پشت این فیلم بوده. ظاهر فیلم نوعی اعتراض به جامعه طبقاتی و توزیع ناعادلانه ثروت است اما بنابر دلایلی که جلوتر توضیح میدهیم کسانی که دغدغه عدالت اجتماعی دارند نباید خیلی راحت فریب این پوسته ظاهری را بخورند. الان فیلم دو دسته مخالف و موافق سفت و سخت دارند. یک طرف چپگرایان و دلباختگان اندیشههای کمونیستی و طرف دیگر راستگرایان و علاقهمندان نظام سرمایهداری.
دعوایی که نه فقط در ایران در سایر کشورها هم به شکلهای گوناگون کمابیش در جریان است و اتفاقا بعد از شیوع کرونا و مشکلاتی که گریبانگیر سیاستهای اقتصادی نئولیبرال شده داغتر از گذشته هم شده. در ایران هم بین کاربران شبکههای اجتماعی بحثهای تندی در مورد این فیلم شکل گرفته. به طور مثال سه مجری شبکههای فارسی زبان خارج از کشور یعنی فرداد فرحزاد و سینا ولیالله و کامبیز حسینی این فیلم را مورد تمسخر قرار دادند و در واکنش بعضی کاربران که هم انگار مچگیری کرده باشند گفتند بفرما دم خروس بیرون زد. شما چون خودتان نوکر غرب هستید باید هم از این فیلم بدتان بیاید.
* سه: از نظر ما اما این دعوا خیلی معنایی ندارد چون همین فیلم که به ظاهر با شعارهای چپ جلو آمده پخش کنندهاش شرکت آمریکایی نتفلیکس است که در سال ۲۰۱۹ بیش از ۱۰۰۰ میلیون دلار درآمد داشته. خیلی از سریالهای ابرقهرمانی که به عنوان نماد نظام سرمایهداری میشناسیم تولید همین شرکت است و منظور اینکه نتفلیکس خودش وابسته به نظام سرمایهداری است. یا در مورد فیلم کرهای انگل و جوکر هم همین استدلال صدق میکند. فیلمهایی که به ظاهر ضد نظام سرمایهداری بودند اما تهیه کننده و پخشکننده آمریکایی داشتند و در اسکار جایزه گرفتند.
بنابراین این فیلمها بیشتر از آن که آثاری عدالتخواهانه باشند حاصل موجسواری همان غولهای صنعت سینماست. پس نباید خیلی قضیه را جدی بگیریم. از نظر سینمایی هم واقعا این فیلم اثر مهمی تلقی نمیشود؛ اول اینکه فیلم به شدت شعارزده است. دیالوگهای گل درشت و نمادگرایی افراطی خیلی فیلم را سطحی کرده. دیدگاه ضد انسانی هم که در فیلم بیداد میکند. به علاوه باگهای متعددی هم از نظر منطق حاکم بر فیلمنامه وجود داشت که نمیتواند رضایت علاقهمندان واقعی سینما را جلب کند.