سالهای جهنمی مردان اسیر در دست دزدان دریایی
روزنامه هفت صبح | دیروز مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت اطلاعات اعلام کرد: «۳ تن از هموطنان بلوچ که از سال ۹۴ به دست دزدان دریایی در سومالی اسیر شده بودند، به دست سربازان گمنام امام زمان (عج) و با همکاری وزارت امور خارجه و نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آزاد شدند.»
عبدالله نوحانی، پابراهیم بلوچنیا و جمالالدین دهواری سهصیادی بودند که وزارت اطلاعات خبر آزادیشان را منتشر کرد. کمی بعد هم خبر ورودشان از قطر به فرودگاه امام خمینی آمد و ویدئویی هم از استقبال وزارت امور خارجه از اسرا منتشر شد، ویدئویی که در آن اسیران تازه آزاد شده برای ورود به وطن خدا را شکر میکردند.
*** خدا به همسرم کمک کرد
جلالجمال الدین ….. یکی از همین اسیران آزاد شده است اما هنوز به کنارک نرسیده. همسرش پروین صباحی با خنده به هفتصبح میگوید: «من و سه دخترش اینهمه سال تحمل کردیم، دوری کشیدیم، گریه کردیم، نگران بودیم اما این چند روز که خبر آزادیاش آمده طاقت نداریم که به خانه بیاید. گفته بودند تا امروز ساعت دوازده میآید اما هنوز خبری نشده. من هم شمارهای ندارم. آخرین بار خودش زنگ زد و گفت که دارد میآید.»
او درباره آنچه در تمام این سالها گذشته میگوید: «خیلی سختی کشیدیم. خیلی روزهای سیاهی داشتیم اما حالا به امید خدا تمام شده. این سالها هم خودم خیاطی کردم هم پدرم و کمیته امداد کمک کردند و گذشت اما حالا که همسرم میآید همه چیز عوض میشود. دیشب که آخرین بار تماس تصویری گرفت جلوی بقیه خیلی معذب بودم و نتوانستم بگویم که چه حالی داریم، مجبور شدیم همینطوری معمولی احوالپرسی کنیم اما اگر بیاید خودش میبیند که ما هر کاری توانستیم برای آزادیاش کردیم.»
پروین در مورد پیگیریهایی که انجام شده میگوید: «ما آنقدر پولی که گروگانگیرها میخواستند نداشتیم که بدهیم، دولت خودش کارها را درست کرد. ما هر بار زنگ میزدیم و پیگیری میکردیم به ما میگفتند خودمان داریم پیگیری میکنیم، هر کاری از دستمان بربیاید انجام میدهیم، نگران نباشید. حالا خیلی خوشحالیم. نزدیک ۶ سال طول کشید اما بالاخره تمام شد. همسر من هم میتوانست جزو کسانی باشد که کشته شدند اما خدا به ما کمک کرد و اینطور نشد.»
*** شادی در کنارک
میرزایی یکی از فعالان اجتماعی کنارک است، او در مورد حال و هوای شهر بعد از آزادی اسیران میگوید: «در تمام این سالها هر وقت خبری از آزادی اسرا شده تمام شهر شادی کرده، تمام این سالها مردم در مساجد سر تمام نمازها برای اسیران شهر دعا میکردند. مخصوصا وقتی آنها که آزاد شدند از وضعیت اسرا گفتند ما بیشتر بیتاب شدیم اما کاری غیر از دعا از دست مردم بر نمیآمد. رقمی که این سالها دزدان دریایی مطالبه کرده بودند از عهده مردم بر نمیآمد. چشم امید ما به دولت بود که کاری برای آزادی اسیران بکند که خدا را شکر موفق شد.»
*** مرور سالهای جهنمی
نزدیک به ۶ سال پیش ۲۱ صیاد با یک لنج از کنارک به دریا رفتند تا رزق و روزی همیشگیشان را از آب بگیرند. آنها هفت روز تمام روی دریا بودند تا به ۴۰۶ کیلومتری ساحل سومالی رسیدند. به منطقه آزاد که رسیدند، تور ماهیگیریشان را پهنکردند. تا ۲۵ روز نانشان در روغن بود و ماهی شکارکردند، اما عصر روز ۲۶ام ناگهان ورق برگشت.
۱۵ دزد دریایی مسلح به آرپیجی و نارنجکانداز، سوار بر دو قایق تندرو به صیادان نزدیک شدند. مردان ایرانی با چشمهایگشاد شده از ترس به حرکات مارپیچ دزدان دریایی نگاه میکردند که دائم دور میزدند تا رد کشتی آنها را پیداکنند، اما هرچه گشتند، کمتر پیدا کردند. دزدان وارد لنج شدند و از ناخدا و رفقایش خواستند دستشان را روی سرشان بگذارند و رو به دریا بنشینند.
این آغاز ماجرای هولناکی بود که شیرمحمد، یکی از صیادان آزاد شده از اسارت دزدان سومالیایی از روز حادثه برای جامجم تعریف کرد.مجموع این صیادان ۳۷ نفر و در دو لنج بودند که ۲۰ نفرشان بعد از دستگیری موفق به فرار شدند اما دزدان دریایی، مردان صیاد باقی مانده را ۱۴ ماه در لنج زندانی کردند و بعد آنها را به جنگل بردند. در جنگل، چنان بلایی بر سر صیادان آوردند که آرزو کردند ای کاش در همان لنج خودشان زندانی میماندند. مرگ را روزی هزار بار جلوی چشمشان دیدند.
مدتی بعد، هشت نفر از صیادان بهخاطر شکنجه و گرسنگی و تشنگی جلوی چشم بقیه جان دادند. برادر جلوی چشم برادر مرد و صیادان عزادار، اجساد برادرانشان را با دستور دزدان دریایی، درست در یک متری خود دفن کردند. در این گیرودار، فرار یکی دیگر از صیادان بهنام گلاب اوضاع را خرابتر کرد .
اما کم کم دزدان دریایی فهمیدند که باید به معامله تن بدهند. به این ترتیب مدتی بعد ۴ نفر از صیادان آزاد شدند. یک نفر هم آنقدر اوضاع بدی داشت که با وساطت سازمانهای حقوق بشری و اصرار دولت پس داده شد اما اوضاع در مورد سه نفر باقی مانده پیچیدهتر بود. پیچیدگی که حالا تمام شده و هر سه در ایران هستند.