جهانگرد سوئیسی که دلباخته بندرها و لباسهای ایرانی است
روزنامه هفت صبح | زنی اهل سوئیس به نام مارتینا بیساز، بارها به ایران سفر کرده و حالا در جادههای هرمزگان سفرش را از سر گرفته است. استوریهایی که از سفرش به ایران گذاشته مورد توجه کاربران ایرانی قرار گرفته است؛ مخصوصا یک استوری که از قصه تکراری رانندگی بد ایرانیها میگوید. او که با آیدی kitkat_ch در اینستاگرام فعالیت میکند یک بلاگر است که برای عکاسی به نقاط مختلف جهان سفر میکند.
یکی از کشورهای مورد علاقه او ایران است. دلیل علاقه او به این کشور بناهای تاریخی، کویرها و مهماننوازی ایرانیان است. همین خصوصیت ایرانیها باعث شده او دوستان زیادی در ایران پیدا کند و هر بار دلیلی برای برگشتن به ایران داشته باشد. حتی بعضی از مغازهدارهایی که در سالهای قبل از آنها خرید کرده، بعد از چند سال او را به خاطر میآورند. مارتینا در صفحه اینستاگرامش سفرش به ایران را به اشتراک میگذارد و مخاطبان زیادی از سراسر دنیا اتفاقات این سفر را دنبال میکنند. دو هایلایت هم در صفحهاش دارد که به سوالات این مخاطبان درباره ایران جواب میدهد.
«مارتینا بیساز» یک عکاس مستقل سوئیسی ۴۱ ساله است. از سال ۲۰۱۷ در اینستاگرام به عنوان عکاس و بلاگر فعالیت میکند. یک هاستل هم در سوئیس برای اجاره روزانه دارد؛ برای کسانی که میخواهند از هیاهوی شهر دور باشند و در یک محیط آرام استراحت کنند. تا به حال سه بار به ایران سفر کرده و هر بار به شهرهای مختلف سفر میکند. یک دوست ایرانی هم دارد که هر دفعه همسفرش میشود. گاهی وقتها در وسط ناکجاآباد کمپ میکنند، گاهی هم مهمان مردم خونگرم شهرهای مختلف میشوند.
وگان است و به گفته خودش در رستورانها نمیتواند به راحتی غذای بدون محصولات حیوانی پیدا کند اما وقتی به خانه افراد محلی میرود برایش غذای وگان میپزند. حتی یک بار در یکی از روستاهای کردستان که جز گوشت و ماهی پیدا نمیشد، یکی از رستوراندارها از خانه برایش غذای وگان آورد. مارتینا عاشق گلیم و فرش ایرانی است و برای صنایع دستی ایران خصوصا سیستان و بلوچستان که دستساز زنان است، احترام خاصی قائل میشود.
شتر از حیوانات مورد علاقه اوست و به گفته خودش تا هر بار در ایران شتر نبیند نمیتواند سفرش را به پایان برساند. او در یکی از سفرهایش به ایران با یک برند ایرانی بهنام آشنا میشود که برای زنانی که صنایع دستی میسازند اشتغالزایی کرده است. مارتینا همراه با موسس این برند به سیستان و بلوچستان میرود تا از نزدیک با این زنان دیدار کند.
زنانی که اکثرا سرپرست خانوار هستند و روی پارچه گلدوزیهای ظریف بلوچی انجام میدهند. در آخر از این پارچهها برای دوخت روتختی، کوسن و محصولات پارچهای دیگر استفاده میشود. مارتینا به خانه برخی از این زنان دعوت هم شد؛ خانههایی که با درآمد خود این زنان ساخته شدهاند.
تجربهای امن در ایران
بیشترین سوالی که از مارتینا درباره سفر به ایران شده، وضعیت امنیت است. او سفر کردن به عنوان یک زن را تا حدودی امن میداند. به گفته خودش سفر به ایران به عنوان یک زن تنها، همانقدر امن هست که به پاریس! او در اینستاگرام خود در اینباره میگوید: «متاسفانه آزار توسط مردان در همهجای دنیا وجود دارد و احتمالا اینجا هم اتفاق میافتد؛ اما تا به حال برای من پیش نیامده است.» البته او در ادامه اضافه میکند:
«بعضی مناطق مانند جاده بم-چابهار در شب امن نیستند و نه تنها زنها، بلکه خود پلیس هم شبها در آن جاده حضور ندارد. اگر از آن منطقه دوری کنید مشکلی نخواهید داشت.» او گاهی وقتها در سفرش در وسط کویر یا کنار دریای خلیجفارس، جایی که پرندهای پر نمیزند، کمپ میکند.
مارتینا در جواب این سوال که آیا کمپ در چنین مناطقی امنیت دارد میگوید: «وسط کویر امنترین جای ممکن برای کمپ کردن است.» مارتینا از سفر کردن به هیچ جا نمیترسد، تنها مسئلهای که او را نگران میکند این است که برای ماشین یا ونی که اجاره کرده است اتفاقی بیافتد یا از او دزدی شود. یک بار هم همین اتفاق برای او افتاده و یکی از وسایلی که مربوط به خود ون بود دزدیده شده است.
مزایای خارجی بودن
تورم در ایران و ارزان شدن پول ما برای مارتینا یک مزیت است. هرچند او میداند که این مسئله به ضرر مردم ایران است و به گفته خودش عمیقا برای این وضعیت ناراحت است. برای مثال می گوید در یکی از سفرهایش تعویض روغن، تعمیر استارت موتور و کارواش برایش تنها یک دلار تمام میشود. استفاده از وسایل نقلیه عمومی برایش ارزان و راحت است و میگوید وقتی فارسی بلد نیستید سفر با وسلیه نقلیه عمومی راحتتر است تا سفر با ماشین شخصی زیرا در صورت خراب شدن ماشین به مشکل برمیخورید.
یکی از مشکلاتی که با آن اکثرا مواجه میشود فروش دلار است. او میگوید به دلیل بالا و پایین رفتن دلار بسیاری از او دلار نمیخرند. مارتینا مهمان نوازی ایرانیان را اصلیترین دلیل برای سفرهای متعددش به ایران میداند. او در جواب به این سوال که بهترین خصوصیت کشور ایران چیست میگوید: «اینکه توریستهای کمی به این کشور میآیند را دوست دارم. اماکن زیادی برای دیدن هست و کسی از آنها خبر ندارد. بسیاری از مناطق بکر و دست نخوردهاند و البته عاشق کویرها و شترهایش هستم.»
او در ادامه درباره مهماننوازی مردم حرف میزند: «مردم ایران به شدت مهربان و دست و دلباز هستند. بدون هیچ چشمداشتی به تو کمک میکنند. این کشور و دست و دلبازی آنها هنوز با حجم بالای توریست از بین نرفته است. این خصوصیت را در کمتر جایی از دنیا میتوانید پیدا کنید.» او در یکی از خاطراتش میگوید: «خارج از شهر ماشینمان خراب شد و به یک تعمیرگاه ماشین رفتیم.
بعد از آن به سمت شهر حرکت کردیم تا هتلی برای ماندن پیدا کنیم که ناگهان همان تعمیرکار را با دامادش دیدیم. او یک فاصله دو ساعته را به دنبال ما آمده بود تا ما را به خانه خودشان دعوت کند، ما هم رفتیم!» البته مارتینا در کنار همه خوبیها از بدیهای ایران هم میگوید. آنچه بیشتر از هر چیزی او را اذیت میکند رانندگی بد مردم است: «ایرانیها خیلی مهربان هستند اما پشت فرمان بسیار خودخواه میشوند!»