کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۲۶۲۰۳
تاریخ خبر:

‌تکیه‌کلام‌های جذاب سریال‌های تلویزیونی

روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی | از ابتدای سال ۹۹، سه سریال روی آنتن رفته‌اند که تکیه‌کلام‌های شخصیت‌های اصلی‌شان مورد توجه قرار گرفته و سر زبان‌ها افتاده است. در «پایتخت۶»، تکیه‌کلام‌های «ای شر» و «به مکه مکرمه»ی‌ نقی معمولی، «ای خدداااا»ی بهتاش یا «گل‌فرمایش می‌کنید» ارسطو، مورد توجه قرار گرفتند. در «نون.خ۲»، سکته‌ ریز و درشت و عمه گیان و یا مقلب‌القلوب، در ذهن‌ها باقی‌ماند و حالا هم که شخصیت اصلی سریال «زیرخاکی» با تکیه‌کلام‌های «کجای کاری شما؟»، «شما نمی‌دونی؟» و «بی‌شرف»، بین مردم جا باز کرده است.

به بهانه‌ جذابیت این تکیه‌کلام‌های جدید، تصمیم گرفتیم سومین پرونده‌ تکیه‌کلام‌های جذاب سریال‌های تلویزیونی را منتشر کنیم. بار اول، سال ۹۱ بود که به بهانه‌ بازپخش سریال «پاورچین»، پرونده مفصلی را به تکیه‌کلام‌ها اختصاص دادیم. بار دوم، سال ۹۴ بود که به بهانه‌ شروع سریال «درحاشیه» و جذابیت تکیه‌کلام‌های شخصیت زهتاب، سراغ پرونده‌ دوم رفتیم. حالا در این پرونده، علاوه بر مرور تکیه‌کلام‌های دهه هشتاد تا سال۹۴ و بازخوانی گفت‌وگو با پیمان قاسم‌خانی درباره‌ این مقوله، تکیه‌کلام‌های مهم پنج سال اخیر تلویزیون را به طور مفصل بررسی کرده‌ایم.

*** فریبرز| زیرخاکی / پژمان جمشیدی
هنوز ۱۰،۱۲ قسمت بیشتر از پخش «زیرخاکی» نگذشته اما همین حالا هم تکیه‌کلام‌های بامزه‌‌ای مثل «کجای کاری شما؟»، «شما نمی‌دونی؟»، «سگ تو روحت» و «بی‌شرف» در زبان او خیلی مورد توجه قرار گرفته. مسئله‌ جذاب‌تر این است که پژمان جمشیدی در این نقش، لحن خاصی به خودش گرفته و ادای این تکیه‌کلام‌ها با این لحن به‌خصوص آن را جذاب‌تر کرده است.

فریبرز، شخصیت ساده و بی‌خبر از سیاستی است که حالا به دلایلی در جایگاهی متضاد با وضعیت‌اش قرار گرفته است. او فقط به فکر پیدا کردن گنج و زیرخاکی است و از هیچ مسئله دیگری سردرنمی‌آورد. مواجهه‌ فریبرز با اتهام‌های سیاسی که به او وارد کرده‌اند موقعیت جالبی پدید آورده. پژمان جمشیدی با سریال «پژمان» معرفی شد و بعد از آن به عنوان یکی از بازیگران پرکار سینما کارش را ادامه داد. او در چند سال اخیر تا حدودی در یک نقش باقی مانده بود اما نقش فریبرز، تجربه‌ کاملا متفاوتی برایش بود.

*** نقی معمولی| پایتخت / محسن تنابنده
از فصل اول «پایتخت» نقی معمولی تکیه‌کلام‌های زیادی داشته که هنوز هم در ذهن خیلی‌ها مانده است. «مگه داریم؟مگه می‌شه؟»، «فدایی داری»، «رو به رشدی؟»، «فقط بذارین برم من!» و … امسال تکیه‌کلام بارز نقی در صحبت‌هایش،«ای شر» و «به مکه مکرمه» بود که دومی را بعد از بازگشت از حج مدام به کار می‌برد.

نقی معمولی شخصیت ساده‌ای است که در هر شرایطی دلش می‌خواهد رئیس باشد و زرنگ‌بازی دربیاورد و خودش را در هر زمینه‌ای حرفه‌ای می‌داند اما معمولا موفق نمی‌شود. او در فصل ششم از آنجایی که هم راننده‌ نماینده مجلس بود و هم به حج مشرف شد، رفتاری رسمی‌تر و جدی‌تر نشان می‌داد. محسن تنابنده، یکی از بازیگران مطرح سینما بود اما به واسطه بازی در «پایتخت» شناخته شد و حالا هم به خاطر بازی در نقش نقی معمولی، یکی از مهم‌ترین کاراکترهای تلویزیونی به حساب می‌آید که همه دوستش دارند.

*** بهتاش فریبا| پایتخت / بهرام افشاری
بهتاش علاوه بر تیپ و قیافه و شخصیت جذابی که دارد، به خاطر تکیه‌کلام‌هایش خیلی معروف شده است. او از همان فصل پنجم «پایتخت» با تکیه‌کلام‌هایی مثل «اَی خِداااااا»، « وِل هَکِن»، « من دیگه رد دادم»، « من پِتِر چِکِ ایرانم» مورد توجه قرار گرفت و در فصل ششم هم آنها را تکرار کرد. دو تکیه‌کلام «اَی خِداااااا» و «من دیگه رد دادم» بعد از «پایتخت۵»، به زبان مردم وارد شد و خیلی‌ها از آنها استفاده کردند.

بهتاش نماینده‌ نسل جدید در پایتخت است؛ نسلی که از یک طرف، احترام به بزرگ‌تر را کنار گذاشته‌اند و سبک زندگی متفاوتی نسبت به خانواده در پیش گرفته‌اند و از طرف دیگر، وقتی پای دفاع از ارزش‌ها و خانواده به میان می‌آید، از جانشان مایه می‌گذارند. بهرام افشاری بعد از سال‌ها فعالیت در تئاتر و سینما، به واسطه نقش بهتاش، شناخته شد. این نقش موفقیت فراوانی برای او به همراه آورد.

*** حبیب| لیسانسه‌ها / هوتن شکیبا
اهمیت کاراکتر حبیب به تیپ و قیافه‌ و ویژگی‌های منحصربه‌فردش بود. با این حال هر زمان در موقعیت احساسی قرار می‌گرفت می‌گفت:«موهای تنم سیخ شد.» او هنگامی که در مواجهه با خانم‌ها قرار می‌گرفت و احساس می‌کرد توجهی از آنها دیده است می‌پرسید:«با من بودین؟»

یک پسر ساده اما پولدار که از شهرستان برای درس خواندن به تهران آمده و علاقه‌ زیادی به ازدواج دارد. بسیار بدتیپ و بدقیافه است اما اعتمادبه‌نفس بالایی دارد و گمان می‌کند به خاطر موقعیتی که دارد هر دختری حاضراست با او ازدواج کند. او بهره‌ هوشی پایینی دارد اما در عین حال سیاس است و نمی‌خواهد تحت هیچ شرایطی موقعیتش به خطر بیفتد. ‌هوتن شکیبا هم جزو بازیگرانی است که سال‌ها در تئاتر و سینما شناخته شده بود اما به محض ورود به تلویزیون با نقش حبیب مورد توجه قرار گرفت. البته بازی در «وقتی که ماه کامل شد» به این موفقیت دامن زد.

*** کامران کامروا| هیولا / مهران مدیری
مهران مدیری از جمله کارگردان‌هایی است که معمولا در اکثر آثارش، توجه ویژه‌ای به خلق تکیه‌کلام برای کاراکترهایش دارد. در سریال «هیولا» یکی از تکیه‌کلام‌های بارزی که هنوز هم استفاده می‌شود، «خداروشکرررر» شخصیت کامران کامروا با بازی خود مدیری بود که این ترکیب را با لحن خاص خودش استفاده می‌کرد و تاکیدش را روی بخش دوم یعنی شکررر می‌گذاشت.

مهران مدیری، شخصیت کامروا را براساس ویژگی‌های مردان قدرتمند و ثروتمندی ساخته که با یک اشاره می‌توانند سرنوشت عده‌ای را تغییر دهند. او در ظاهر، فردی مسئول و ساده‌زیست است و به مردم فقیری که مالشان را از دست داده‌اند توجه می‌کند اما در واقعیت، بدبختی هیچ‌کس برایش اهمیتی ندارد. مهران مدیری به اندازه‌ کافی شناخته شده و میان مردم محبوبیت دارد. بنابراین ایفای نقش کامروا تاثیر زیادی روی کارنامه‌ بازیگری و کارگردانی‌اش نداشت. با این حال یکی از کاراکترهای موفق سریال‌های مهران مدیری بود.

*** حشمت فردوس| ستایش / داریوش ارجمند
«ستایش» در سه فصل روی آنتن رفت اما حشمت فردوس، تکیه‌کلام‌هایش را در هرسه فصل حفظ کرد. مهم‌ترین تکیه‌کلام حشمت فردوس «افتاد؟» بود. او هروقت چیزی را برای کسی توضیح می‌داد بلافاصله از او می‌پرسید:«افتاد؟» تکیه‌کلام دیگر او «دِکی» بود. آن را وقت‌هایی به کار می‌برد که پاسخ موردنظرش را دریافت نمی‌کرد یا طرف مقابل، تحلیل متفاوتی نسبت به آنچه مدنظر او بود ارائه می‌داد.

بعد از پایان فصل اول «ستایش»،حشمت فردوس به نماد یک مرد مغرور و خودرای تبدیل شد اما کم‌کم در فصل‌های بعدی از این ویژگی‌ها کاسته شد و نهایتا در فصل سوم به جایی رسید که از موضع همیشگی پایین آمد. با این حال برخی از ویژگی‌هایش را حفظ کرد و غدی و یک‌کلامی‌اش را از دست نداد. داریوش ارجمند بازیگر شناخته‌شده‌ای است و هنوز هم برای مردم به خاطر بازی در نقش مالک اشتر سریال «امام‌علی(ع)» اهمیت ویژه‌ای دارد اما حشمت فردوس از جمله کاراکترهایی بود که ماندگار شد.

*** جناب خان| خندوانه / محمد بحرانی
هنوز هم خیلی از تکیه‌کلام‌هایش کاربرد دارد. میـــام براتا، اخـّی، هه‌هه‌هه‌هه ووُ، می‌بافُمت و … از جمله مهم‌ترین تکیه‌کلام‌هایی بود که به کار می‌برد. شیوه‌ تعجب کردن جناب‌خان هم از جمله مواردی بود که طرفدار زیادی داشت. او تاکیدش را روی بخش دوم کلمات می‌گذاشت و به این صورت تعجبش را نشان می‌داد.

یک لبوفروش جنوبی است که از سال‌ها قبل به احلام دل بسته و هیچ‌وقت به او نمی‌رسد. بسیار خالی‌بند اما در عین حال ساده است و معنای خیلی از چیزها را نمی‌داند. صدای گرمی دارد و یک‌جورهایی نماینده مردم جنوب کشور است و از مشکلات آنها می‌گوید. در مصاحبه‌ها یک‌جورهایی به عنوان مکمل رامبد وارد عمل می‌شد و حرف‌هایی را که او نمی‌توانست صراحتا از مسئولان بپرسد مطرح می‌کرد. به راحتی با همه شوخی می‌کرد و از گفتن هیچ حرفی خجالت نمی‌کشید. جناب‌خان به عنوان یک کاراکتر عروسکی خیلی زود هویت مستقل پیدا کرد و به جایی رسید که کل ایران او را می‌شناختند.

*** نورالدین خان‌زاده| نون.خ / سعید آقاخانی
سعید آقاخانی در فصل اول «نون.خ» از تکیه‌کلام «باباجان» به وفور استفاده می‌کرد. او این تکیه‌کلام را در فصل دوم هم حفظ کرد اما در کنار آن، از تکیه‌کلام «دوست داری بابا دو تا سکته ریز و درشت بزنه»، «سلام عمه گیان» و «یا مقلب‌القلوب» و «یا حی و یا قیوم» هم استفاده کرد. هروقت به هیجان می‌آمد، تعجب می‌کرد یا می‌خواست واکنشی اعتراضی به کسی نشان دهد می‌گفت:«یا مقلب‌القلوب» یا «یا حی و یا قیوم». این دعاها به تکیه‌کلام او تبدیل شده بود.

مغز متفکر اهالی سریال «نون.خ» است و با اینکه اشتباه و خرابکاری زیاد می‌کند اما همه یک جورهایی به او اعتماد دارند. خیلی احساسی تصمیم می‌گیرد و نقطه‌ضعف اصلی‌اش دخترانش هستند. سعید آقاخانی سال‌هاست در سینما و تلویزیون فعالیت می‌کند و چهره‌ شناخته شده‌ای در میان مخاطبان است. با اینکه نورالدین، شخصیت جالبی از آب درآمد و آقاخانی آن را به خوبی ایفا کرد اما تاثیر چندانی روی کارنامه بازیگری آقاخانی نداشت.

*** ارسطو عامل| پایتخت / احمد مهرانفر
ارسطو هم مثل نقی از همان فصل اول «پایتخت» تکیه‌کلام‌های زیادی داشت. حساس نشو، آیا فلان کار کار خوبی است؟ آآآآآقاااا، من ازدواجی‌ام، تحت تاثیر و … از جمله تکیه‌کلام‌های مهم این کاراکتر بود. او امسال علاوه بر سایر تکیه‌کلام‌های قبلی، از تکیه‌کلام «گل فرمایش می‌کنید» زیاد استفاده می‌کرد.

در هر شرایطی خیال می‌کند به موفقیت رسیده است و به لحاظ تیپ و جایگاه و شغل از دیگران برتر است. حتی در فصل ششم که پولی در بساط نداشت باز هم از این ویژگی دست نکشید. کماکان دلش می‌خواهد ازدواج کند و به هر دختری می‌رسد به او علاقه‌مند می‌شود. مدام بحث می‌کند و کوتاه هم نمی‌آید. ارسطو در «پایتخت ۶» وارد موقعیت‌های جدیدی شد و جنبه‌های دیگری از شخصیت‌اش را به نمایش گذاشت. احمد مهرانفر سال‌هاست در سینما وتئاتر، بازیگر شناخته‌شده‌ای است. با اینکه بعد از بازی در «پایتخت» فیلم‌های زیادی بازی کرده اما در حال حاضر اکثر مخاطبان او را با نام ارسطو می‌شناسند.

*** فهیمه معمولی| پایتخت / نسرین نصرتی
آنچه در کاراکتر فهیمه اهمیت دارد لهجه‌ شمالی اوست. او کلمات را می‌کشد و روی خیلی از حرف‌ها مکث می‌کند. شیوه‌ ادا کردن کلماتی مثل «آقاااا»، «خانووووم» یا «دادااااش» توسط فهیمه آنقدر مورد توجه قرار گرفت که در زبان خیلی‌ها جا گرفت.

یکی از جذاب‌ترین شخصیت‌های پایتخت در چند فصل اخیر است. زنی که رفتارش با حرف‌هایش همخوانی ندارد و در هر موردی بیشتر از هرچیز به دنبال منافع شخصی خودش می‌گردد. دلش می‌خواهد مد روز باشد و لباس‌های آنچنانی بپوشد اما در عین حال مهربان است و رابطه خوبی هم با دیگران دارد. در مواجهه با پسرش، چندان رفتار مادرانه‌ای ندارد و مدام با همه یکی به دو می‌کند. درباره‌ نسرین نصرتی هم وضعیت درست مثل سایر بازیگران است. با وجود فعالیت‌های زیادی که انجام داده اما در حال حاضر به خاطر شخصیت فهیمه، در مرکز توجه‌هاست و به خاطر لهجه‌ جالب و تکیه‌کلام‌ها و کل‌کل‌هایش بسیار محبوب شده است.

*** دکتر مهاجر| لیسانسه‌ها / بیژن بنفشه‌خواه
دکتر مهاجر، یکی از کاراکترهای منحصربه‌فرد سریال «لیسانسه‌ها» و بعد از آن «فوق‌لیسانسه‌ها» بود. بخش مهمی از تکیه‌کلام‌های سریال به این کاراکتر مرتبط می‌شد. او در موقعیت‌های مختلف دست‌هایش را به هم می‌چسباند و می‌گفت:«سپاس» و بعضی‌اوقات که فردی غیر از خودش این اصطلاح را به کار می‌برد، در پاسخ او می‌گفت:«سپاس متقابل». یکی دیگر از تکیه‌کلام‌هایش «شاد و پیروز باشید» بود. خیلی وقت‌ها این جمله را در عصبانیت به کار می‌برد و تضادی که ایجاد می‌کرد خنده‌دار بود.

در ظاهر خودش را علاقه‌مند به همسر فوت شده و دخترش نشان می‌داد اما وقتی پای عشق و عاشقی به میان می‌آمد، از همه‌ این‌ها به نفع دختر مورد علاقه‌اش می‌گذشت. یک استاد روانشناسی موفقیت بود که عملا هیچ‌چیزی از موفقیت نمی‌دانست و اشتباه تدریس می‌کرد.
بیژن بنفشه‌خواه یکی از بازیگران قدیمی تلویزیون است و بارها در سریال‌ها و برنامه‌های مختلف ظاهر شده اما نقش دکتر مهاجر باعث شد مجددا بازی‌اش به چشم بیاید.

*** قیمت| دورهمی / سروش جمشیدی
قیمت یکی از کاراکترهای بامزه‌ «دورهمی» بود که از یک جایی به بعد تاثیر زیادی روی جذابیت این برنامه داشت. تکیه‌کلام «گلِ من» خیلی زود بین مخاطبان جا باز کرد. او این تکیه‌کلام را با لحن ویژه‌ خودش به کار می‌برد و همین لحن، آن را بامزه‌تر می‌کرد. او گهگاه «مدیری» را هم با لحن خاص خودش صدا می‌کرد و این سبک صداکردن هم مورد توجه قرار گرفته بود.

تیپ و قیافه متفاوتی داشت و به شیوه خاصی صحبت می‌کرد و کج‌کج راه می‌رفت. قیمت شخصیتی بود که مدام در فکر سوءاستفاده و بهره‌کشی از دیگران بود و می‌خواست به هر قیمتی از شرایط به نفع خودش بهره‌برداری کند. شوخی‌ها و کل‌کل‌های بامزه‌اش با مهران مدیری گاهی اوقات خود او را هم مستاصل می‌کرد و به خنده می‌انداخت. سروش جمشیدی با این نقش مورد توجه قرار گرفت و بسیار شناخته شد. بعد از این نقش بود که در سریال‌های مختلف حضور پیدا کرد.

*** لطیف| دردسرهای عظیم / جواد عزتی
جواد عزتی از جمله بازیگرانی است که معمولا از آواها و تکیه‌کلام‌های خاص خودش در آثار مختلف استفاده می‌کند. در دردسرهای عظیم، دو تکیه‌کلام «ای بابا» و «مگه میشه؟» از او در ذهن‌ها باقی مانده. خودش در مصاحبه‌ای گفته که هیچ‌وقت از قبل به تکیه‌کلام‌هایش فکر نمی‌کند چون به نظرش تکیه‌کلامی که از قبل به آن فکر شده باشد اصولا توی دهان‌ها نمی‌افتد.

مهم‌ترین ویژگی شخصیت لطیف، سادگی و عدم جسارت بود. همین هم باعث می‌شد که همه سرش سوار شوند و مدام در موقعیت‌های عجیب و پیچیده‌ای قرار بگیرد و امکان رها شدن از آنها را نداشته باشد. جواد عزتی بعد از بازی در چند نقش فرعی، با کاراکتر «بابا اتی» سریال «قهوه‌ تلخ» به مخاطبان معرفی شد اما با شخصیت لطیف سریال «دردسرهای عظیم» مورد توجه قرار گرفت و بعد از آن بود که پایش به فیلم‌های سینمایی مهمی باز شد و کم‌کم به یکی از پرکارترین و محبوب‌ترین چهره‌های سینمای ایران بدل شد.

*** فامیل دور| کلاه‌قرمزی / بهادر مالکی
با اینکه تک‌تک شخصیت‌های کلاه‌قرمزی، تکیه‌کلام‌های خاص خودشان را داشتند اما فامیل دور از جمله کاراکترهایی بود که تکیه‌کلام‌هایش خیلی زیاد مورد توجه قرار گرفت و در محاورات روزمره به کار برده شد. «بَرَه» (به جای بله)، «من چطوری بودم؟»، «سیرداغ»، «نخوردیم نون گندم ولی دیدیم دسته مردم»، «که با این در اگر در بند در….» و … از جمله مواردی بود که فامیل دور مدام تکرار می‌کرد.

فامیل دور یک شخصیت عروسکی میانسال اما بسیار ساده بود. از شهری به نام دور می‌آمد که رسم و رسوم و عادات عجیبی داشت. به شدت به آقای مجری علاقه‌ داشت و مدام دلش می‌خواست از او الگو بگیرد و مورد تایید او باشد. نمونه‌ بارز یک مرد میانسال معمولی بود که از زنش حساب می‌برد و رفتار مناسبی با بچه‌اش نداشت. فامیل دور حالا دیگر یکی از محورهای اصلی «کلاه قرمزی» است و در بسیاری از نظرسنجی‌ها، رای اکثریت را به خودش اختصاص داده.

کدخبر: ۳۲۶۲۰۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر