توصیههای دکتر یالمار شاخت به مصدق
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | خارجیهای خوشنام در تاریخ معاصر ایران بسیار معدود و انگشتشمار هستند. شاید تنها مورگان شوستر مستشار و مدبر وظیفه شناس آمریکایی که در اواخر دوران قاجار برای اصلاح امور مالیاتی به ایران آمد و دست آخر با دسیسه و فشار مشترک روسها و تجار تبریزی و دربار، ایران راترک کرد، باسکرویل آمریکایی که همراه مجاهدین تبریزدر نبردهای مشروطه جنگید و کشته شد و سومی شاید یالمار شاخت آلمانی باشد.
نابغه وطنپرست آلمانها که در معماری اقتصاد فروپاشیده آلمانها در اواخر دهه بیست میلادی نقش مهمی داشت و در رویای به پا خاستن دوباره آلمان، جذب حزب نازی شد و همه کاره اقتصاد این کشور در سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۸٫ این اقتصاددان بزرگ در سال ۱۳۱۴ مصادف با ۱۹۳۵ به دعوت میرزا علی اکبر داور وزیر مالیه دولت رضاشاه به ایران آمد تا اقتصاد متورم در ازدیاد موسسات مالی و شرکتهای دولتی را نجات دهد.
هرچند این ماجرا انگلیسیها را بسیارعصبانی کرد. داور هم چند ماه بعد خودکشی کرد و ایدههای شاخت به فراموشی سپرده شد. در سال ۱۳۳۱ (مصادف با ۱۹۵۲) مصدق در محاصره اقتصادی و دریایی و نفتی انگلیسیها بار دیگر دست به دامان شاخت شد. شاخت در سال ۱۹۳۹ از دولت هیتلر کناره گرفته بود و در دورهای هم به اردوگاه کار اجباری رفته بود و در دادگاه نورنبرگ هم به رغم اصرار روسها، تبرئه شده بود. و در سالهای پس از جنگ به عنوان مشاور اقتصادی در کشورهای متعدد آسیایی به کار میپرداخت.
انگلیسیها عصبانی از ملی شدن نفت، متخصصین خود را از آبادان و دیگر پالایشگاهها خارج کردند و با کشتیهای جنگی از صادرات نفت ایران جلوگیری کردند. آنها با حیرت متوجه شدند که حتی در نبود متخصصین انگلیسی، ایرانیها از پس تولید نفت بر آمده بودند و مازاد نیاز داخلی هم تولید میکردند. انگلیسیها آمریکا و ژاپن را نیز با خود همراه کردند و به آنها یادآور شده بودند که موج ملی گرایی اگر راه بیافتد همه صنایع از نفت تا الماس و مس و تا راههای آبی همه و همه به این موج ملی شدن خواهند پیوست.دولت آیزنهاور با درک این تهدید از دادن وام به ایران خودداری کرد و بانک جهانی هم به ایران پشت کرد.
مصدق به ناچار مجبور شد اقتصاد بدون نفت را تمرین کند. او ۱۰درصد از بودجه دولت را کاهش داد، ارز را فقط برای واردات کالاهای اساسی تخصیص داد، اوراق قرضه منتشر کرد و قیمت کالاهایی که تولید و عرضهشان در دست دولت بود را افزایش داد مثل قند و شکر. طبیعی بود که این اتفاق در بلند مدت تاجران و بازاریان را از دست مصدق کلافه خواهند کرد. چه تاجران سنتی و چه تاجران مدرن. و خب تاریخ نشان داده بود تاجران از عوامل موثر در بسیاری از تحولات اجتماعی ایران هستند.
مصدق سعی کرد راه هایی برای دور زدن تحریمهای نفتی پیدا کند. شاخت در سال ۱۳۳۱ به ایران میآید تا ایده اجباری اقتصاد بدون نفت را پروبال دهد. با توصیه شاخت بود که ایران جسارت یافت که برای ارسال نفت به مشتریانش اقدام کند … مصدق ایده دور زدن مخفیانه تحریمها به شکل آزمایشی را با ارسال نخستین کشتی حامل نفت خام ایران و فروش آن به ایتالیا آزمایش کرد.
گزارشگر روزنامه نیویورکتایمز در تاریخ ۲۲ مارس ۱۹۵۳ (سوم فروردین ۱۳۳۲) در مقالهای با عنوان «مصدق باز هم نه! گفت» مینویسد: «یک محموله نفتی ایران در جزیره سیسیل تخلیه میشود و دولت انگلیس پس از آگاهی از این اقدام بلافاصله به دادگاهی در ونیز شکایت میبرد. با این حال قاضی محکمه در ونیز شکایت انگلیس از ایران مبنی بر فروش غیرقانونی محموله نفتی را مردود خوانده و حکم به توقیف کشتی نمیدهد…
دکتر مصدق در نطق نوروزی ۱۳۳۲ و با اطلاع از این حکم دادگاه ایتالیایی گفت به نفع ایران است که به آخرین پیشنهاد انگلیس پاسخ منفی میدهد چرا که میپنداشت میتوان با دور زدن تحریمها حتی به طور قانونی این نفت ملی شده را به فروش رساند. دولت لهستان نیز یک سفارش خرید نفت از ایران را رسماً به ایران اعلام کرده بود که علاوه بر یک درخواست تجاری، نشانه حسننیت و قدرشناسی دولت لهستان از ملت ایران بابت پذیرایی از هزاران پناهنده لهستانی در دوران جنگ دوم بینالملل بود.
از طرفی مصدق در دیدار دکتر شاخت از وی دعوت میکند برای خروج از تحریم انگلیس و شکستن «بنبست» مذاکرات بین ایران و بانک جهانی او به همراه هیاتی از کارشناسان و نمایندگان به واشنگتن برود تا شاید این آلمانی بتواند مقامات بانک را برای اعطای وام به ما قانع کند. اما بانک جهانی به شکل معناداری از ارسال دعوتنامه برای شاخت خودداری کرد.
در مذاکرات مصدق با شاخت حتی ایده حضور تکنسینها و مهندسین آلمانی برای حضور در پالایشگاه آبادان مطرح میشود وخب این چیزی بود که مورد علاقه انگلیس و آمریکا نبود. کودتا سریع به جریان افتاد و بازرگانان و کسبه و بازار هم تصمیم گرفتند از دولت تحت تحریم مصدق حمایت نکنند. ایدههای شاخت حتی بعد از سقوط مصدق برای دولت ایران جذاب بود.
او در دوره زاهدی هم به ایران دعوت شد و باز هم در اواخر دهه چهل به ایران آمد. مشهور است که ظهور فروشگاههای عظیم و زنجیرهای و فروشگاههای سازمانی برای کارمندان از ایدههای شاخت بود. یالمار شاخت،این سوسیالیست وطن پرست در سال ۱۹۷۰ و در سن ۹۳ سالگی در مونیخ درگذشت.