بهترین فیلمهای سینمای جهان در سال کرونایی
روزنامه هفت صبح، صوفیا نصرالهی| سال کرونایی ۹۹ طبعا سینما را هم تحتتاثیر قرار داد. تولیدات سینمای جهان به طرز قابل توجهی کاهش پیدا کرد. تاریخ اکران خیلی از فیلمهای مهم که منتظرش بودیم از جمله «برای مردن زمانی نیست» آخرین فیلم دنیل کریگ در نقش جیمز باند عقب افتاد. پروسه تولید خیلی از فیلمهای دیگر مثل «ماموریت غیرممکن» که تام کروز علاوه بر جلوی دوربین سمت تهیهکنندگی آن را هم دارد متوقف شد. گیشه سینماها برای چند ماه طولانی در رکود بود.
از آن طرف سر و کله غولهای جدیدی پیدا شد. مثلا نتفلیکس برنده بزرگ امسال بود نه فقط چون تعداد مشترکانش به خاطر کرونا افزایش پیدا کرد بلکه میزان تولیداتش در سینما هم چشمگیرتر شد و در نهایت توانست وارد بازی جوایز هم بشود و بعید است دیگر مثل چند سال پیش که فیلم «داستانهای مهیهروویتز» نوآ بومباک چون محصول نتفلیکس بود از راهیابی به بخش مسابقه کن بازماند، چنین اتفاقی تکرار شود. حالا شبکههای استریم بازیکنان اصلی هستند. درنتیجه باز هم فیلم برای دیدن داشتیم و منتقدان هم بیکار نبودند و به فیلمها امتیاز دادند. این فهرستی از فیلمهایی است که از فروردین سال ۹۹ تا امروز به نمایش درآمدهاند و در دو سال ۲۰۲۰ و تا اینجای ۲۰۲۱ بیشترین امتیاز را از سمت منتقدان گرفتهاند. البته مستندها را در این بازی نیاوردیم.
*** تبر کوچک: عشاق راک / کارگردان: استیو مککویین / بازیگران: دنیس بوول، فرانکی فاکس / امتیاز متاکریتیک: ۹۵ از ۱۰۰
جزو آثار مناقشه برانگیز سال گذشته بود چون در حقیقت استیو مککویین یک مینیسریال پنج قسمتی ساخته اما هر اپیزود آن مستقل است و مدت زمان هر کدام هم بیشتر از دو ساعت است درنتیجه در طبقهبندیها جزو فیلمهای سینمایی قرار گرفتند. قسمت اول آن به اسم «من گروو» هم تحسین شد اما قسمت دوم بیشترین امتیاز را از سمت منتقدان گرفت. هر پنج قسمت مربوط به جنبشهای ضد تبعیض نژادی و مصائب سیاهپوستان است.
داستان «عشق راک» در دهه ۸۰ میلادی در غرب لندن اتفاق میافتد. یک شب مهمانی برگزار میشود و در حالی که در پسزمینه شاهد خشونت، موسیقی و عشق هستیم خط داستانی مربوط به روابط متقاطع آدمها با یکدیگر است. «عشاق راک» ۷۰ دقیقه است. فیلم برای نمایش در جشنواره کن ۲۰۲۰ هم انتخاب شده بود که به دلیل پاندمی کرونا جشنواره عقب افتاد. منتقدان میگویند که فیلم تجربه دیداری شگفتانگیز و عجیب و غریبی است که خیلی خوب توانسته زمانی در تاریخ را به تصویر بکشد و یک ادای دین عاشقانه به لذت سیاهان است. رابطه عاشقانه فیلم فقط مربوط به دو کاراکتر اصلی قصه نیست بلکه درباره زیبایی جامعه انسانی است.
*** سرزمین خانه به دوشها / کارگردان: کلویی ژائو / بازیگران: فرانسیس مکدورمند / امتیاز متاکریتیک: ۹۴ از ۱۰۰
این تحسینشدهترین فیلم سال ۲۰۲۰ است که با گرفتن جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم درام و بهترین کارگردانی راهش را برای اسکار هم باز کرده و به احتمال زیاد جوایز اصلی اسکار سال آینده را هم درو خواهد کرد. درباره فیلم در همین صفحه زیاد خواندهاید. راستش بعد از دیدنش شاید فکر کنید استحقاق این همه تحسین را هم ندارد. به هر حال معلوم است منتقدان آنور آبی هم میتوانند جوگیر شوند.
فیلمی با ساختاری مستندگونه با یک سری نابازیگر و البته در مرکزشان بازیگر همیشه درخشان فرانسیس مکدورمند که به ماجرای بیکاری در آمریکا در دوران رکود اقتصادی میپردازد. زمانی که خیلی از آمریکاییهای مسنتر شغلهایشان را از دست میدهند و تصمیم میگیرند یک زندگی کولیوار را در ونهایشان ادامه بدهند و البته یک مرشد و مرادی به نام باب هم دارند که نقشش را در فیلم خود باب ولز بازی میکند. آنها به طبیعت نزدیکتر میشوند و فقط در حد گذران زندگی کار میکنند. منتقدان نوشتند که این فیلم مطالعه شخصیتی شاعرانهای دارد و درباره کاراکترهایی حرف میزند که فراموش شدهاند. شبیه کشف یک کشور جدید است. کشوری که دلتان میخواهد بیش از یکبار آن را ببینید تا با جزئیات زندگی در آن آشنا شوید.
*** هرگز به ندرت گاهی همیشه / کارگردان: الیزا هیتمن / بازیگران: سیدنی فلانیگان، تالیا رایدر / امتیاز متاکریتیک: ۹۱ از ۱۰۰
این یکی فیلم هنوز کمتر میان مخاطبان ایرانی دیده شده و سر و صدا به پا کرده است. از آن فیلمهای مستقلی که در جشنواره فیلم ساندنس و برلین حضور داشت و خرس نقرهای جایزه هیات داوران هم نصیبش شد. داستان دختر ۱۷سالهای به نام آتمن که گمان میکند باردار است و به مرکز حاملگی بحرانی میرود. آنجا تستی میدهد و متوجه میشود که ۱۰هفته است باردار شده. در مسیرش یک ویدئوی سقط جنین و ویدئویی درباره فرزندخواندگی میبیند.
طبق قوانین ایالت پنسیلوانیا دختر بدون اجازه والدینش حق سقط جنین ندارد اما او تلاش میکند با خوردن قرص و کارهای خطرناک بچهاش را بیاندازد. وقتی همه راهها شکست میخورد به دخترخالهاش اسکایلر رو میآورد. اسکایلر مقداری پول از مغازهای که در آن کار میکند میدزدد و بلیت اتوبوس میخرند تا به نیویورک بروند. در اتوبوس با پسری به نام جاسپر آشنا میشوند که خیلی سریع به اسکایلر علاقهمند میشود و این تازه آغاز سفر طولانی و پرفراز و نشیب آنهاست. منتقدان بعد از دیدن فیلم گفتند که الیزا هیتمن ثابت میکند از آن دسته کارگردانانی است که حساسیت غیرمعمولی را در فیلمهایش با نوعی وقار و شکوه تصویر میکند.
*** همیلتون / کارگردان: توماس کیل / بازیگران: لین مانوئل میراندا، فیلیپ سو / امتیاز متاکریتیک: ۹۰ از ۱۰۰
چه اهمیتی دارد که این در اصل یک فیلم تئاتر است که اجرای آن ضبط شده و حالا به شکل یک فیلم موزیکال پخش شده است؟ فیلم در حال حاضر در کنار بقیه فیلمهای سینمایی در فصل جوایز حضور دارد و در میان ۲۵۰ فیلم برتر imdb هم رتبه ۵۹ را کسب کرده است. ضیافتی از رنگ و نور و موسیقی و بازیهای درخشان و کارگردانی خیرهکننده.
داستان اولین وزیر خزانهداری آمریکا به نام الکساندر همیلتون. اینکه چطور خودش را به آمریکا میرساند و با هوش فوقالعادهاش به جمع لافایت و بقیه کسانی میپیوندد که برای استقلال آمریکا از زیر سلطه انگلیس تلاش میکنند. او آدم معتمد جورج واشنگتن میشود. عاشق الیزا دختر یک بانکدار متمول میشود و با از ازدواج میکند و با همراهی توماس جفرسون و دیگران بیانیه استقلال آمریکا را مینویسد اما کمکم بین او و جفرسون اختلاف نظرهایی پیش میآید. «همیلتون» یک اتفاق است. اینکه چطور در میزانسن تئاتری با دیالوگهای موزیکال یک داستان پرکشش روایت میشود؛ بدون تردید جزو بهترین فیلمهایی است که سال گذشته پخش شده.
*** اولین گاو / کارگردان: کلی رایکارد / بازیگران: جان ماگارو، دیلان اسمیت / امتیاز متاکریتیک: ۸۹ از ۱۰۰
یک درام وسترن متفاوت که در آن خبری از اکشنهای وسترنهای معمول نیست و اتفاقا فیلم بسیار آرامی است. سال ۱۸۲۰ کوکی سرپرست سفر یک گروه پرسروصدا و خشن از شکارچیان خز به اعماق جنگل است. آنها کوکی را برای اینکه غذای کافی با خودش نیاورده سرزنش میکنند.
یک شب به کینگ لو مرد چینی برخورد میکند که مهاجر است و برای کشتن یک مرد روس در حال فرار است. کوکی به لو اجازه میدهد که شب در چادر او پنهان شود. کوکی و لو کمی دیرتر دوباره به هم برمیخورند و لو از گذشته سفرش میگوید. کوکی و لو تصمیم میگیرند تجارتی را کنار یکدیگر شروع کنند. تمی که رایکارد در فیلمش به تصویر میکشد برای طرفداران فیلمهای قبلی او آشناست. او از این درونمایههای آشنا همیشه هم جواب مثبتی گرفته است. اینبار همراهی دو مرد و سادگی و دقت رایکارد در روایت و قصهگوییاش جزو نکات مثبت فیلمش است.
*** کجا میروی، آیدا؟ / کارگردان: یاسمیلا ژبانیچ / بازیگران: ژاسنا ژوریچیچ / امتیاز متاکریتیک: ۹۶ از ۱۰۰
جزو فیلمهایی که سال ۲۰۲۱ اکران شدند و به دلیل عقب افتادن اسکار توانست جزو فیلمهایی باشد که تقاضای شرکت در اسکار را بدهند و همین دیروز هم نامزدهای اسکار اعلام شدند و در نهایت این فیلم از کشور بوسنی هرزگوین جزو پنج نامزد اسکار بهترین فیلم خارجیزبان شد. این فیلم داستان کشتار سربرنیتسا در سال ۱۹۹۵ را به شکلی تاثیرگذار و هراسانگیز به تصویر میکشد. در این واقعه صربها بیش از ۸ هزار نفر از مردها و پسرهای شهر مسلماننشین سربرنیتسا را به قتل میرسانند. این اتفاق درحالی رخ میدهد که سازمان ملل متحد سربرنیتسا را منطقه «حفاظتشده امن» اعلام کرده بود. ژبانیچ در فیلم خود از نگاه یک مترجم سازمان ملل متحد این واقعه دردناک را روایت کرده است.
دبورا یانگ درباره فیلم نوشت: «با اینکه قصه «کجا میروی آیدا؟» بسیار وحشتناک است، اما به هنگام تماشای فیلم به سختی میتوانیم نگاهمان را از پرده برداریم. اگرچه طی این سالها عکاسان، فیلمسازان و مستندسازان بسیاری به کشتار سربرنیتسا پرداختهاند، اما این فیلم شما را به میان کابوسهای ساکنین این شهر کوچک میکشاند. جایی که مردم تصور میکنند امنیت و آرامش وجود دارد، اما نیروهای سازمان ملل متحد به وظیفه خود عمل نمیکنند. این فیلم را میتوان یک کیفرخواست در اینباره به شمار آورد.»
*** پدر / کارگردان: فلوریان زلر / بازیگران: آنتونی هاپکینز، اولیویا کولمن / امتیاز متاکریتیک: ۸۷ از ۱۰۰
این اولین فیلم فلوریان زلر نمایشنامهنویس مشهور فرانسوی است که بیشتر نمایشنامههایش که در ایران هم چند اجرا از روی آنها رفتهاند به روابط میان انسانها میپردازد. اینبار اما زوج اصلی یک پدر و دختر هستند. هاپکینز نقش مردی ۸۰ساله به نام آنتونی را برعهده دارد؛ مردی مغرور که با وجود افزایش سن و نیاز فزایندهای که به کمک دخترش دارد یاری او را پس میزند. آنتونی به تدریج مرزهای میان واقعیت و خیال را گم میکند.بازی آنتونی هاپکینز جزو نکات چشمگیر فیلم است که همه منتقدان روی فوقالعاده بودنش اتفاق نظر دارند.
*** امید / کارگردان: ماریا سودال / بازیگران: استالن اسکارسگارد / امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
یک فیلم غیرانگلیسی زبان دیگر که اینبار البته یک درام رمانتیک است. آنیا و توماس در خانواده بزرگی کنار هم زندگی میکنند که پر از بچههای واقعی و فرزندخواندههاست. برای سالها جهان آن دو کاملا از هم جداست. هر کدام کار خودشان را دارند. اما وقتی تشخیص داده میشود که آنیا سرطان دارد، زندگی مدرن آنها دستخوش تحولات میشود و عشقی که همیشه نادیده گرفته شده بود خودش را نشان میدهد. منتقدان میگویند اینکه عاقبت داستان خوب است یا بد هیچ اهمیتی ندارد. اتفاق مهم درباره دو انسان است که میخواهند لذتها و لحظاتشان را در طول یک سفر تراژیک با هم تقسیم کنند. اسکارسگارد هم که مثل همیشه بازی درجه یکی دارد.
*** یهودا و مسیح سیاه / کارگردان: شاکا کینگ / بازیگران: دنیل کالویا / امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
زندگی و فعالیتهای فرد همپتون رهبر حزب سیاسی پلنگ سیاه در دهه ۱۹۶۰ در فیلم روایت میشود. یک مجرم به نام ویلیام اونیل میپذیرد که بهعنوان خبرچین با پلیس اف.بی.آی همکاری کرده و به داخل حزب نفوذ کند. مامور روی میچل مسئول رسیدگی به اطلاعات این خبرچین است. اونیل به همپتون خیانت کرده و تا حد زیادی موفق به فاش کردن اطلاعات حزب میگردد. بازی بازیگران و به خصوص دنیل کالویا بزرگترین نقطه قوت فیلم است. طبعا پیام جنبشهای مدنی ضد تبعیض نژادی هم مثل همه سالهای اخیر جزو چیزهایی است که فیلم را برای مخاطبان جذاب کرده است.
*** درباره بی کرانگی / کارگردان: روی اندرسون / بازیگران: ماری برمن / امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
یک فیلم غیرانگلیسیزبان دیگر برای آنهایی که به موج فیلمهای هنری علاقه دارند. فیلم محصول سوئد است. فیلم با ارواح زوجی گمشده، تنها و شناور بر فراز آسمانی تیره و تار آغاز میشود و راستش خط داستانی خاصی ندارد. در حقیقت فیلم برشهایی از زندگی انسانها را به تصویر میکشد. با همان رنگهای مات و بیروح که در کار قبلی روی اندرسون هم شاهدش بودیم. از آن فیلمهای معناگراست که دیدنش از تحمل خود من فراتر بود اما منتقد گاردین مثلا میگوید که فیلم را باید دوبار دید. فیلمی که قوانین جاذبه را منسوخ کرده است. دیوید الریش ایندیوایر هم معتقد است فیلم شوخطبعی کارهای قبلی اندرسون را ندارد اما به شدت شبیه زندگی فرمی بینهایت دارد.