این دفاع وسطهای جنجالی و آرتیست
روزنامه هفت صبح، کمال بردبار | درباره نسل مدافعان جنجالی و پرخاشگر که خسارتهایشان بیشتر از فوایدشان شده است؛ با نیمنگاهی به گلی که پرسپولیس از الدحیل خورد . از کی این اتفاق افتاد؟ این دفاع وسطهای جنجالی و آرتیست و پر از تلفات از کجا وارد فوتبال ما شدند؟ تا کی باید اعصابمان از این مدافعان قوی هیکل پرخاشگر همیشه معترض وظیفه نشناس به هم بریزد؟
مدافعانی که وظایف خود را فراموش میکنند و حواسشان در طول بازی به سکوها و دوربینهای تلویزیونی است؟ مدافعانی که بیش از آنکه تکل بزنند، پوزخندهای آرتیستی میزنند و با رگهای گردن برافراشته به سمت داورها هجوم میبرند و روی رقصهای شادمانیشان تمرین میکنند؟ از کدام لحظه شوم و تباهی شروع شد؟ از کی و از چه وقتی این مدافعان وسط در فضای مجازی و غیر مجازی شدند مترونوم تنظیم افکار طرفدارها؟
در بازی پرسپولیس در گل اول انگار دژاوو رخ داده بود. انگار ربالنوع فوتبال مدل گل ژاپن به ایران را عینا و دوباره تداعی کرده بود. یک سانتر بلند برای مانژوکیچ، غول کروات، نادری خودش را به مانژوکیچ میرساند اما با تنه فنی درست او، نقش بر زمین میشود اما تصمیمی به بلند شدن ندارد. در همان خوردن به زمین دستش را به سمت داور بلند کرده.
مانژوکیچ توپ را با سر برای معزعلی فرستاده. شجاع خلیلزاده به سمت داور یورش میبرد و مانژوکیچ را رها میکند. توپ به نظر میرسد از معزعلی گذشته و در حال اوت شدن است. کنعانیزادگان طبق معمول و با همان اعتماد بیش از حد و همیشگیاش به برآوردهایش (که در بازی با ژاپن هم دیده بودیم ) توپ را اوت شده فرض میکند و تصمیم میگیرد همراه با زوج تیزهوش کناریاش یعنی خلیلزاده به سمت داور برود. اما معزعلی توپ را روی خط اوت با مهارتی شگفتانگیز کنترل میکند.
هیچکس دوروبرش نیست. کنعانی سراسیمه به طرفش میرود اما دیر شده معزعلی توپ را سانتر میکند. روی تیر دو. شجاع هم که مانژو را رها کرده و به سمت داور یورش برده بود (آن هم به دلایل واهی ) شتابزده سعی میکند به سمت مانژو حرکت کند و آب رفته را به جوی بازگرداند.بیرانوند هم با چشمانی هراسان به سیر اتفاقات نگاه میکند.
مانژو توپ را با ضربه سر به همان شکاف میان بیرانوند و تیردروازه میفرستد و گل به ثمر میرسد ! نادری، شجاع و کنعانیزادگان در سه مرحله مانژوکیچ و معزعلی را به امان خدا رها کردند و فستیوالی از عدم تعهد، عدم وظیفهشناسی و آماتوریسم را به راه انداختند. آن هم جلوی چه بازیکنهایی؟ معزعلی زهردارترین مهاجم آسیا و مانژوکیچ فوروارد سابق یوونتوس و بایرن مونیخ و آتلتیکو مادرید و عضو تیم ملی کرواسی نایب قهرمان جهان!
بازیکنهایی که حتی بین دو نیمه و در پایان بازی هم عقل حکم میکرد مدافعان بهشان بچسبند! اما این مدافعان سرو قامت ما، در داخل شش قدم با دلایل واهی و به هوای اعتراض به داور آنها را رها کردند.و جالب آنکه کنعانیزادگان عین حرکتش دربازی با ژاپن را اینجا هم تکرار کرد. تلفات و ضایعاتی که کنعانیزادگان به استقلال (در همان یکی دو بازی زیر نظر منصوریان ) تیم ملی و پرسپولیس وارد کرده است خودش یک پرونده پرسوز و گداز است و جالب آنکه عبرت هم نمیگیرد. باز هم تکرار میکند.
عین این پرونده را میتوان برای چشمی و دانشگر(و یا حتی سیاوش یزدانی ) در استقلال باز کرد. این مدافعان چرا فکر میکنند نقش اول نمایش به آنها تعلق دارد؟با چه توان تکنیکی و فیزیکی و با چه بهره خاص هوشی؟ چرا باید تصاویر تلویزیونی ما پر باشد از این مدافعان پرخاشگر پراشتباه و جنجالی که مدام سوتی میدهند و مدام اعتراض میکنند و مدام در فضای مجازی خط و نشان میکشند؟
چه کسی به آنها گفته است که اشتباهاتشان را باید به پای ژستها و پشت چشم نازک کردنهای پیدرپیشان بخشید؟چه کسی گفته است که شجاع و کنعانی و یا چشمی و دانشگر نقش اول هستند؟ و جالب آنکه مهاجمان این تیمها عموما حرکاتی متین و فارغ از جنجال ارائه میدهند و با تواضع نقش اول را به مدافعان سپردهاند.
شاید خشت اول ماجرا دو دهه پیش با شلوغ بازیهای انصاریان و هاشمینسب شروع شد. دفاع وسطهایی که بازی ملی چندانی هم نداشتند اما خودشان را در نقش اول تیمهایشان جا انداختند. به نظر میرسد نسل جدید مدافعان وسط پراشتباه ما کپیهای ناشیانه از همان الگوی انصاریان و هاشمینسب هستند.
با همان نوع جنجال و یا همان سطح متوسط بازی. در حالیکه میتوانستند از مدافعان وظیفه شناس و ششدانگی مثل پاشازاده، امیرحسین صادقی و یا همین سید جلال خودمان گرتهبرداری کنند. این داستان دفاع وسطهای جنجالی پراشتباه باید روزی تمام شود. دیگر اعصابمان نمیکشد. یک بار دیگر گلهای ژاپن و الدحیل به تیم ملی و پرسپولیس را نگاه کنید. حق را به ما میدهید.