انتخاب رهبر جدید؛ رایگیریهای سهگانه
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | در شامگاه سیزده خرداد ۱۳۶۸ امام خمینی در سن ۸۷ سالگی درگذشتند. بر اثر سرطان معده. بیماری که در اردیبهشت سال ۶۸ به شدت تشدید شده بود و تصمیم بر عمل جراحی برای مقابله با این بیماری گرفته شد و گزینه شیمی درمانی رد شد. معالجات اثر بخش نبود. در روز ۱۶ خرداد ماه در اتفاقی که آن را بزرگترین تشییع تاریخ میخوانند قریب به ۱۰میلیون نفر برای بدرقه پیکر آیتالله خمینی در بهشت زهرا حاضر شدند و در شور و تالم شدید برخی نامنظمیها و بیانضباطیها شکل گرفت.
با از دست دادن آیتالله مطهری و طالقانی و بهشتی و عزل و طرد آیتالله منتظری، جانشین آیتالله خمینی به یک پرسش بزرگ برای نظام تبدیل شده بود. در مجلس فوری خبرگان بحثها ابتدا بر محوریت رهبری شورایی میگردد. چهرههای مختلفی برای عضویت در این شوراها معرفی میشوند: آیتالله خامنهای، آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله آذری قمی، آیتالله گلپایگانی، آیتالله مشکینی، آیتالله موسوی اردبیلی و. اما شورایی بودن رهبری فقط ۲۰ رای از مجموع ۷۴ نماینده مجلس خبرگان را کسب کرد. پیشنهاد انتخاب آیتالله گلپایگانی به عنوان رهبر نظام نیز فقط با ۱۳ رای همراه شد.
از قرار آذری قمی که سخنران اول یا دوم جلسه بود، در سخنانش عنوان کرد که او به همراه چند نفر دیگر خدمت آیتالله گلپایگانی میروند. آنان از ایشان میخواهند که پس از امام خمینی رهبر بشود. آیتالله گلپایگانی در پاسخ به این درخواست فرمودند که من مانند آقای خمینی نیستم و نمیتوانم این کار را انجام بدهم.
به نظر میرسد آنان به ایشان اصرار میکنند که شما از باب فقهی و شرعی رهبر باشید، آقای خامنهای امور اجرایی را به عنوان قائم مقام انجام خواهند داد. به ظاهر آیتالله گلپایگانی با این شرط، رهبری را میپذیرند. اما به هرحال این پیشنهاد رای نمیآورد. در این میان انتشار چند فکت مختلف ماجرا را عوض کرد. آیتالله طاهری خرمآبادی خاطرهای را به نقل از سید احمد خمینی نقل کردند که درآن امام خمینی با دیدن تصاویر آیتالله خامنهای در سفر به کرهشمالی او را شایسته رهبری خوانده بود.
آیتالله هاشمی رفسنجانی هم در پاسخ به سوال آیتالله مجتهد شبستری روایت دیگری را بیان کرد که:«وقتی حضرت امام تصمیم عزل قائممقام رهبری را اخذ کردند بنده و آقای خامنهای و احمد آقا خدمت امام رسیدیم و گفتیم با این تصمیم خطرناک برای نظام مشکل به وجود میآید و نظام دچار چالش بزرگی میشود. در آینده چه کسی باید رهبر شود؟ در همین مباحث بودیم که امام فرمودند: «تا شما آقای خامنهای را دارید نظام دچار مشکل نخواهد شد.»
در این میان نامه آیتالله خمینی به آیتالله مشکینی که در ۹ اردیبهشت سال ۶۸ و یک ماه قبل از رحلت ایشان نوشته شده بود دوباره مطرح شد: «معتقدم برای رهبری شرط مرجعیت لازم نیست. مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور، کفایت میکند.»
همه این موارد موجب میشود تا رایگیری برای رهبریت آیتالله خامنهای اجرا شود.آیتالله خامنهای در این سال ۴۹ ساله هستند. ایشان بلافاصله قبل از آغاز رایگیری خطاب به آیتالله آذری قمی میگویند: «اینجا بحث شخص نیست، بحث حکومت و ولایت است. اگر بنا شود که من این مسئولیت را بپذیرم، آن وقت باید به وظیفه عمل کنم. آیا شما تحمل خواهید کرد؟» هرچه بود رایگیری انجام شد و آیتالله خامنهای با ۶۸رای مثبت از میان ۷۴نماینده حاضر (۶ نفر دیگر در رایگیری غایب بودند ) به این منصب انتخاب میشوند.
آیتالله خامنهای از ابتدای پیروزی انقلاب تا خرداد ماه سال ۶۸، عضویت در شورای انقلاب و وزارت دفاع، نمایندگی امام در شورای عالی دفاع، امامت جمعه موقت تهران، نمایندگی مجلس شورای اسلامی، ریاست کمیسیون دفاع مجلس، دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی و دو دوره ریاست جمهوری را در کارنامه خود داشت. هرچه بود نظام باز هم با نمایش چابکی و سرعت عمل حیرت انگ یزش از یک چالش بزرگ دیگر عبور کرد.
در ۱۲ مرداد همین سال آیتالله هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیسجمهور کار خود را شروع میکنند. در اردیبهشت همین سال ۱۳۶۸ در مرحله بازبینی قانون اساسی پست نخست وزیری از نظام سیاسی کشور حذف شد. آیتالله هاشمی رفسنجانی در این باره گفته بود: درد بزرگ ما تا آن تاریخ اختلاف نخست وزیر و رئیس جمهوری بود. واقعاٌ توجیهی نداشت که رئیسجمهوری این همه رای بیاورد و بعد هم اختیاری نداشته باشد. همه کارها در دست دولت بود، این فلج کننده بود.
به این ترتیب دو یار اصلی امام و تنها باقی ماندگان از حلقه اول روحانیون انقلاب به عنوان رهبر و رئیسجمهور در بالاترین مناصب حکومت قرار گرفتند. دوران ۶۸ تا ۷۶ را دوران سازندگی مینامند. دوران آرامش و البته نطفه بستن اختلافات و مشکلاتی که در سطح جامعه، اقتصاد و سیاست سالها بعد خودشان را نشان دادند.