افزایش ۵۶درصدی انتظارات از صدا و سیما
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | «بودجه صدا و سیما ۵۶ درصد افزایش یافت » این تیتر کنجکاویبرانگیزی است که روز گذشته باشگاه خبرنگاران برای خبر خود انتخاب کرد و در توضیح آن نوشت:«طبق لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، میزان بودجه تخصیص یافته به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، پنج هزار و ۲۸۹ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
میزان بودجه این سازمان در سال ۱۴۰۰، برابر با سه هزار و ۳۸۴ میلیارد تومان بوده که نشاندهنده رشدی ۵۶ درصدی است.» افزایش بودجه مقارن با روزهایی است که پیمان جبلی اندیشه ایجاد تحول در صدا و سیما را دارد. حتما سازمان دارای اولویتهایی است اما مخاطب فارغ از آنها، از شبکههای تلویزیون انتظار محتوای جذاب و کارآمد دارد.
مورد اول |سریالها
یکی از مهمترین ابزارهایی که تلویزیون با آن میتواند مخاطب را با خود همراه کند، سریال است. در سالهای اخیر دو اتفاق در این حوزه رخ داده. یکی کاهش تولیدات است و دیگری افت کیفی . برای پی بردن به وضعیت، مرور سریالهای سال جاری کفایت میکند. امسال تا دلتان بخواهد سریال تکراری در شبکههای اصلی دیدیم.
سریالهای جدید هم فاقد قدرت برای ایجاد موج در جامعه هستند. نون خ و زیرخاکی تنها سریالهایی هستند که امسال اقبال عامه مخاطب را به خود دیدند. در کنار ضعف محتوا و ساختار، یکی از عوامل ضربه زننده به سریالها، نداشتن بازیگران مطرح است. تلویزیون بودجه کافی ندارد و حتی گاه نمیتواند بازیگران معمولی و به اصطلاح تلویزیونی را دعوت به همکاری کند.
رقیبی به نام پلتفرمها هم عرصه را برای تلویزیون تنگ کرده است . حالا در غالب سریالها، نقش اصلی به کسانی میرسد که در شرایط طبیعی باید عهدهدار نقش فرعی میشدند. آیا بخشی از بودجه صرف اصلاح رویه ساختاری و محتوایی سریالها میشود؟ آیا تلویزیون در باکس اصلی باز هم دست به دامن سریالهای تکراری خواهد شد؟
مورد دوم| سریالهای الف ویژه
همزمان با بالا رفتن هزینه تولید، میزان سریالهای موسوم به الف ویژه تلویزیون کاهش یافت. آسیب دیگر را میتوان در ترکیب بازیگران سریالهای در دست تولید دید. به عنوان نمونه ترکیب مختارنامه داود میرباقری با سریال جدیدش یعنی سلمان فارسی را مقایسه کنید. حالا دو مسئله مطرح است؛ اول اینکه تلویزیون برای بازگشت به روزهای اوج نیازمند سریالهای بیگ پروداکشن است. دوم اینکه در تولید آن نباید خست به خرج داد و شرایط ساخت سریالی که بتوان بارها آن را پخش کرد، فراهم آورد.
مورد سوم| برنامههای شاخص
پیشتر در گزارشی اختصاصی نوشتیم که در روزهای آخر حضور رئیس قبلی صدا و سیما، ایدهای تصویب میشود که بر اساس آن قرار است یکسری برنامههای بیگ پروداکشن تولید شود. این طرح در اجرا به بیراهه میرود و برنامههای ساخته شده چیزی فراتر از برنامههایی با بودجه معمول، ندارند. آنچه مشخص است، اینکه تلویزیون بیش از پیش نیازمند برنامههای جذاب و سرگرمکننده است. این روزها غالب برنامهها شبیه هم و «خستهکننده» هستند. آیا افزایش بودجه صدا و سیما منجر به تولید برنامههای موفق و پرمخاطب میشود؟
مورد چهارم| مسئله چابکسازی
احتمالا با دیدن خبر افزایش بودجه صدا و سیما به این فکر کردهاید که سازمان، هزاران «چاله چوله» دارد که با این پولها پر نمیشود! پیمان جبلی هم خوب میداند در زیرمجموعه تحت مدیریتش چه خبر است. پیشتر محمد سرافراز هم پی به این معضل برده بود. او شروع به چابکسازی کرد.
اما کار را اصولی پیش نبرد و درنهایت با رفتن او و آمدن عبدالعلی علیعسگری سیستم به شیوه قبل بازگشت. جبلی اگر میخواهد استفادهای بهینه از بودجه کند و نتیجه بگیرد، چارهای جز چابکسازی ندارد. وانگهی با اصلاح رویه، درآمد صدا و سیما از آگهی بازرگانی آنقدر چشمگیر است که به کمک بیاید. این نکتهای است که چندی پیش سرافراز به زبان آورد.
مورد پنجم |معمای اسپانسرها
در یک دهه اخیر، اسپانسرها در تلویزیون قدرت گرفتند تا جایی که گاهی روی خط و مشی برنامه تاثیر میگذارند. این آسیب در برنامههای مشارکتی بیشتر به چشم میآید. از آن سو برنامهای چون عصر جدید، حتی مجبور میشود بخش زیادی از آورده معنوی خود را به حساب اسپانسر بنویسد. حال آنکه تلویزیون صاحب برنامه است و باید سود معنوی را هم خودش ببرد. آیا میتوان به اصلاح ساز و کار استفاده از اسپانسرها در سال آینده امیدوار بود؟ فعلا فقط میتوان امید داشت و آرزو کرد تلویزیون از رخوت خارج شود.