۱۳داستان عبرتآموز سرمایهگذاری در سال سخت ۹۹
روزنامه هفت صبح، احمدرضا نجفی | امسال شاخص بورس فراز و فرودی عجیب را تجربه کرد و از ۵۰۰هزار واحد تا دو میلیون واحد پیش رفت. دلار در بازه ۱۲هزار تا ۳۲هزار تومان نوسان داشت و سکه در طول یک سال قیمت شش میلیون تا ۱۶میلیون تومان را بهچشم دید. به طور کلی تمام بازارها در سال۹۹ نوسانات قابل توجهی را تجربه کردند.
خیلی از سرمایهگذاران در این سال متحمل ضررهای سنگین شدند و برخی دیگر هم بار خود را بستند و دست پر روزهای آخر سال را سپری میکنند. شما عضو هر کدام از این دو گروه که باشید، احتمالا امسال کلی به تجربیاتتان اضافه شده است. بازارهای مالی در سالی که گذشت درسهای زیادی برایمان داشتند که در اینجا سعی کردیم ۱۳موردی از آنها را که به نظر ما اهمیت بیشتری دارند کنار هم بگذاریم تا در سالهای آینده اگر تصمیم به سرمایهگذاری گرفتیم، حتما از این تجربیات استفاده کنیم و اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم.
* یک: زمانی که یک بازار با اوج اقبال سرمایهگذاران روبهرو میشود، ورود به آن ریسک بالایی دارد. در طول سال گذشته برای بازارهای مختلف این اتفاق افتاد. ابتدای سال بورس با هجوم سرمایهگذارهای جدید روبهرو شد، شهریور و مهر نوبت به بازار سکه و دلار رسید و در فصل زمستان شاهد داغ شدن تب سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال هستیم.
بازارهایی که روند صعودی غیرعادی به خود گرفتهاند، هر لحظه ممکن است به آخر خط برسند و دست کم برای مدت کوتاهی روند نزولی به خود بگیرند. اگر شما کسی باشید که در چند قدمی خط پایان وارد بازار شوید، بزرگترین ضررها نصیبتان خواهد شد. مشابه کسانی که تیر و مرداد به بورس آمدند، مهر دلار خریدند یا شاید این روزها به فکر سرمایهگذاری در بازار ارز دیجیتال هستند.
* دو: اگر تصمیم دارید تا سرمایهگذاری در یک بازار جدید را شروع کنید، حتما برای مدتی با مبالغ کم دست به سرمایهگذاری بزنید. این مدت میتواند چند هفته یا چند ماه طول بکشد، بستگی به خودتان دارد که بعد از چه مدتی بتوانید شناخت اولیه از بازار پیدا کنید. اگر با مبالغ پایین توانستید درصد قابل قبولی سود کنید و به شیوههای تحلیل مسلط شدید، در چنین حالتی میتوانید مبالغ بزرگتری را به سرمایهگذاری در بازار جدید وارد کنید. این بازار میتواند بورس، طلا، سکه، ارز یا حتی فارکس و رمزارز باشد. کسانی که ابتدای سال بدون شناخت کافی پسانداز چندساله خود را به بورس آوردند، اگر این مورد را رعایت کرده بودند شاید الان کمتر از دیگران پشیمانی نصیبشان میشد.
* سه: حتی اگر در یک بازاری خبره شدید و از سود کردن در آن اطمینان دارید، هیچموقع فروش داراییهای سرمایهای توجیه اقتصادی ندارد. خانه، خودرو و مواردی از این قبیل داراییهای سرمایهای هستند که در شرایط تورم قیمتشان روز به روز افزایش پیدا میکند. اگر دست به فروش آنها بزنید علاوه بر ریسکهای معمول سرمایهگذاری، ممکن است دیگر نتوانید داراییهایتان را سر جای اولش برگردانید.
* چهار: بازارهای سرمایهگذاری همیشه صعودی یا همیشه نزولی نیستند. بورس در سال ۹۹ نشان داد هرچه سرعت افزایش قیمتها در یک بازار بیشتر باشد، احتمال سقوط آن بیشتر خواهد شد. برعکس آن هم صادق است. هیچ بازاری قرار نیست تا همیشه نزولی باقی بماند. دلاری که پارسال از ۲۰هزار تا ۱۱هزار تومان ارزان شده بود، در سال ۹۹ دوباره تا ۳۲هزار تومان پیشروی کرد. مشابه این وضعیت ممکن است برای بورس در آینده تکرار شود و قطعا شاهد توقف روند نزولی فعلی خواهیم بود.
* پنج: همیشه بخشی از پساندازتان را در یک محل مطمئن حتی با سود کم سرمایهگذاری کنید. با این کار ریسک کمتری خواهید داشت و در صورتی که تحلیلهایتان اشتباه از آب دربیاید یا بازار دچار شرایط سخت شود، دست کم بخشی از سرمایههای شما ایمن باقی خواهد ماند. سرمایهگذاری در حسابهای بلندمدت بانکی یا صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت از جمله روشهای مطمئن با سود پایین هستند. عموما بهتر است یک سوم تا نیمی از سرمایهتان را به چنین روشهایی اختصاص دهید. فرقی نمیکند یک میلیون پول دارید یا یک میلیارد تومان…
* شش: فعالان یک بازار گزینه خوبی برای مشاوره سرمایهگذاری نیستند. کسی که کارش دلالی خودرو است، همیشه از سودهایش میگوید و دیگران را به سرمایهگذاری در این حوزه دعوت میکند. سرمایهگذارهای بورس هم تا قبل از اینکه آن روی سکه را ببینند دائما از سودآوری این بازار صحبت میکردند و به دنبال جذب افراد بیشتر برای سرمایهگذاری بودند. چنین افرادی تعصب زیادی به کارشان دارند و ممکن است واقعیتها را کامل به شما نگویند یا اصلا خودشان هم به واقعیتها و ریسکها توجهی نداشته باشند.
برای همین شاید گزینه خوبی برای گرفتن مشاوره سرمایهگذاری نباشند. بهترین گزینه مشاوره برای افراد تازه وارد کارشناسانی هستند که هر دو روی ماجرا یعنی هم سود و هم ضررهای احتمالی را به شما بگویند. توجه داشته باشید که هیچ بازاری بدون ریسک نیست و اگر کسی صرفا از سودش برایتان گفت، بدانید بخشی از حقایق را به شما نگفته است.
* هفت: ضرر کردن بخش اجتنابناپذیر سرمایهگذاری است. اگر در یک بازار دچار ضرر شدید، حتما لازم نیست برای سربهسر شدن سرمایهتان دست و پا بزنید. فرض کنید روز اول سرمایهگذاری است و میخواهید تازه شروع به خرید بکنید، اگر احتمال کاهش قیمتها بالاتر از افزایش آنها است، بهتر است فارغ از اینکه بازدهی شما منفی است، دست به فروش بزنید. حتما لازم نیست در تمام مراحل سرمایهگذاری صرفا سود کنید و بهتر است ضررهای جزئی را بپذیرید تا متحمل سقوط بیشتر نشوید. برای این موضوع قبل از خرید باید حد ضرر خود را تعیین کنید. میزان حد ضرر بستگی زیادی به استراتژی شما دارد.
* هشت: تاثیر خبرها بر بازارهای مالی عمدتا کوتاهمدت است. حتی اتفاقات بزرگی مثل شیوع جهانی ویروس کرونا هم نتوانست تاثیر بلندمدتی بر بازارها بگذارد و بعد از چند ماه شاهد بازگشت قیمت سهام شرکتهای بزرگ دنیا به جایگاه اولیه خود هستیم. تازه این مهمترین خبر یک سال اخیر در کل دنیا است، چه رسد به خبرهای روزمرهای که درباره یک شرکت یا یک نوع ارز دیجیتال میشنویم.
سرمایهگذارهای ایرانی در سال ۹۹ زمانی متوجه این نکته شدند که روند انتخابات آمریکا بعد از چند ساعت به کلی تغییر کرد و پیشتازی ترامپ به پیروزی بایدن ختم شد. در آن دوره کوتاه خیلیها روی ماندگار شدن دونالد ترامپ حساب باز کردند و دست به سرمایهگذاری بر مبنای این خبر زدند. در کمتر از ۲۴ساعت این خبر اثر خود را از دست داد و اکثر تحلیلهای مالی معکوس شدند. بر همین اساس شاید خبرها نتوانند معیار خوبی برای سرمایهگذاری باشند و صرفا برای کوتاهمدت بر روند بازار تاثیرگذار خواهند بود.
* ۹: اگر نمیتوانید هیجان یا طمع خود را کنترل کنید، سراغ سرمایهگذاری در بازارهای پرریسک نروید. زمانی که قیمتها در بازاری نوسانات عجیبی را پشت سر میگذارد، احتمالا اشتباه از سوی سرمایهگذارها بیشتر میشود. اگر به این احتمال معمول، هیجان را هم اضافه کنید، ممکن است بیشتر از دیگران متضرر شوید. سرمایهگذاران بورس که در شهریورماه زمانی که شاخص از محدوده یک میلیون و ۸۰۰هزار واحد برای مدت کوتاهی به روند صعودی برگشت، دست به خرید سهام زدند و کل پولشان را سهام خریدند، از جمله کسانی هستند که به خاطر هیجان ضرر بیشتری متحمل شدند. این مورد برای کسانی که در زمان صعودی دلار تا ۳۲هزار تومان به صورت هیجانی دست به خرید زدند هم صادق است.
* ۱۰: استراتژی خود را قبل از ورود به یک بازار مالی مشخص کنید. شما یا یک سرمایهگذار بلندمدت هستید که انتظار سود بالایی دارید، یا یک سرمایهگذار کوتاه مدت و قانع به سودهای کم. نمیتوان در کوتاه مدت انتظار سود بالا داشت. اگر استراتژی اول را انتخاب کردید، حد ضرر شما بزرگتر خواهد بود و لازم است صبوری بیشتری برای رسیدن به هدفتان داشته باشید. اگر استراتژی دوم را مبنا قرار دادهاید، باید به سودی که کردید قانع باشید و بعد از رسیدن به هدف مورد نظر دست به فروش بزنید تا در ادامه متحمل ضرر نشوید. در این استراتژی، حد ضرر محدودتر است و اگر بیشتر از یک مقدار مشخص متحمل ضرر شدید، باید بدون تعصب دست به فروش بزنید و بیخیال ادامه سرمایهگذاری شوید. هرچند، اغلب کارشناسان و بزرگان بازارهای مالی روی استراتژی اول تاکید دارند.
* ۱۱: همیشه به مقداری سرمایهگذاری کنید که تحمل ضرر کردن را داشته باشید. شاید شما صاحب سرمایه ۲۰۰میلیونی باشید و بتوانید کل این مبلغ را به سرمایهگذاری اختصاص دهید اما باید قبل از شروع به کار بررسی کنید که آیا توانایی تحمل ضرر کردن روی این مبلغ نسبتا بزرگ را دارید؟ کسی که درآمد ماهانهاش سه میلیون تومان است، ممکن است با کمترین نوسانات بازار به اندازه حقوق ماهش را از دست بدهد. طبیعتا تحمل چنین ضرری کار سادهای نیست. برای همین تنها مبالغی را به سرمایهگذاری اختصاص دهید که اگر ۱۰درصد آن را در یک ماه از دست دادید، حداقل کمتر از حقوق ماهانهتان باشد.
* ۱۲: سرمایهگذاری نمیتواند شغل اول کسی باشد. حتی سرمایهگذارهای بزرگ و حرفهای هم شغل و درآمد ثابتی دارند و سرمایهگذاری به عنوان شغل دوم آنها شناخته میشود. بهار امسال خیلی از سرمایهگذارهای بورس سودشان در بازار بیشتر از درآمدشان از شغل اصلی بود اما این دلیل نمیشود که شغل اصلی را بیخیال شوید و صرفا روی سرمایهگذاری تمرکز کنید. کما اینکه در ادامه دیدیم درآمد از سرمایهگذاری پایدار نیست و بعد از مدتی کاهش پیدا میکند یا به کلی از بین میرود.
* ۱۳: توصیه دیگران کافی نیست و خودتان حتما باید دلیل مشخصی برای سرمایهگذاری در یک بازار، سهام، ارز یا داراییهای سرمایهای داشته باشید. افراد مختلف نظرات متفاوتی درباره روند بازارها دارند و هرکدام از آنها ممکن است دلایل خاص خودشان را داشته باشند. ممکن است هر کسی به شما توصیه کند دلار بخرید، وارد بازار ارزهای دیجیتال شوید یا در بورس سرمایهگذاری کنید اما تصمیم نهایی با خود شما است و اگر در بازار متحمل ضرر شوید، نمیتوانید تقصیر را گردن دیگران بیاندازید. چراکه آنها کاری برایتان نخواهند کرد.