۱۰ شکست خورده تلویزیون در نوروز ۱۴۰۱
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | پیشبینی شکست بسیاری از برنامهها و سریالهای تلویزیون در نوروز ۱۴۰۱ کار سختی نبود. از ترکیب بازیگران سریالها میشد حدس زد چه نتیجهای حاصل میشود. سابقه برخی برنامهها نیز شست را خبر دار میکرد که قرار نیست معجزهای رخ دهد. سال پیش معاون سیما در چند نوبت وعده نوروزی متفاوت داد اما در عمل به جز چند مورد مابقی شکست خورده لقب گرفتند.
در گزارش امروز به ۱۰ مورد اشاره شده اما صف، طولانیتر از این است. برخی موارد مثل آشپزی با مامان، کهکشان، نوروز فوتبالی، تاک، ترنج و نارنج، نجلا ۲ ، شوتبال و … اگرچه نامشان در بازندهها قرار نگرفته اما برنده هم نیستند. در گزارش فردا سراغ برندهها میرویم اما از همین حالا میدانیم انتخاب ۱۰ برنامه، سریال و چهره موفق چه کار سختی است…. نوروز امسال بازنده اصلی سریالها بودند و حتی فصل سوم زیرخاکی هرگز به گرد موفقیت پایتخت و نون خ نرسید. این سریال هم در شرایط منطقی بازنده لقب میگیرد.
یک: مسابقه/ دورهمی
فضای کلی: دورهمی از روزی که آغاز شد تا حالا که به فصل پنجم رسیده است، تغییرات زیادی در ساختار و محتوا را تجربه کرده. دورهمی از سری قبل، در قالب مسابقه روی آنتن شبکه نسیم میرود و در سری تازه نیز رویکرد آن حفظ شده. تفاوت فصل جدید این است که در قسمتهای نوروزی، چهرههای آشنا به عنوان شرکتکننده حضور دارند. آنها به همراه دوستان و اقوام خود روبهروی مهران مدیری مینشینند و در چالشهای مختلف دورهمی شرکت میکنند.
چرا بازنده است؟ تنها دلیل شکست دورهمی به چینش مهمانها برمیگردد. وقتی بدانیم مهران غفوریان جزو معدود مهمانهای مطرح مسابقه است، تکلیف روشن میشود. اگر خاطرتان باشد یکی از ایرادهای فصلهای قبلی دورهمی، به وزن مهمانها باز میگشت. مدیری مجری توانایی است اما قابلیت او بارها به دلیل انتخاب بد مهمان هدر رفته. در فصل جدید هم، این اتفاق رخ داد و به همین خاطر فقط در چند قسمت، دورهمی نوروزی توانست رضایت حداکثری مخاطب را بهدست آورد.
نکته ویژه: مهران مدیری همچنان یک مجری کاربلد است که از کوچکترین نکته برای مطایبه بهره میبرد. او ضمن حفظ شان و جایگاه مهمانها، دست روی مسائلی میگذارد که ایجاد خنده میکند. پخش دورهمی ادامه دارد و همچنان امتیاز اصلی مسابقه خود مدیری است.
دو: سریال/ خداداد
فضای کلی: سریال شبکه دو داستان مردی به نام خداداد (رضا ناجی) است که زندگی فقیرانهای دارد. در آستانه ازدواج دخترش، مشکلات ریز و درشت هجوم میآورند اما در نهایت وام جور میشود و یک عروسی آبرومند برگزار میگردد. این سریال را علی غفاری کارگردانی کرده است.
چرا بازنده است؟ داستان تکراری، آموزههای شعاری، بازیهای ضعیف، دیالوگهای تصنعی و... از خداداد یک سریال ساخت که بهسختی میشد یک قسمت آن را تماشا کرد. از همان قسمت نخست میشد حدس زد سمت و سوی قصه کجا است و در نهایت هم شخصیتها عاقبت بخیر شدند. آن هم در حالی که تا چند قسمت مانده به پایان سریال، اوضاع درهم بود و امیدی به رفع مشکل نمیرفت. خودتان حساب کنید در دو قسمت آخر چطور داستان سرهمبندی میشود و امید و شادی به سمت مخاطب میآید. دادن امید خیلی هم خوب است اما این لطف باید در قالب یک قصه همراهیبرانگیز باشد نه داستانی تکراری و کلیشهای.
نکته ویژه: حمید شاهآبادی معاون سیما در حاشیه بازدید از پشت صحنه سریال خداداد گفته بود: «این سریال با توجه به موضوعی که دارد، همذاتپنداری خوبی با مخاطبان برقرار میکند و کشمکش زندگیهای اقشار متفاوت را نشان میدهد.» متاسفانه این پیشبینی محقق نشد.
سه: سریال/ دردسرهای شیرین
فضای کلی: شبکه پنج نوروز امسال دردسرهای شیرین را در کنداکتور قرار داد. سریالی به کارگردانی سهیل موفق که داستان آن درباره زنی به نام شیرین (با بازی مریم مومن) است. او برای پیشرفت در کار خود ترجیح میدهد صاحب فرزند نشود اما همسرش (پوریا پورسرخ) سودایی دیگر برای زندگی در سر دارد. آنها کسب و کار راه میاندازند اما سرشان کلاه میرود. با این حال نومید نمیشوند و کاری دیگر که مبتنی بر تولید داخلی است شروع میکنند. همزمان صاحب دو فرزند میشوند و کارشان نیز رونق میگیرد.
چرا بازنده است؟ بند بالا را بخوانید و اگر سریال را ندیدهاید روند اتفاقات را یکبار در ذهن خود مرور کنید. بله درست حدس زدهاید، دردسرهای شیرین پر است از حرفهای قشنگ که به بدترین شکل ممکن روایت شده. سریال بدون گرهافکنی معقول پیش رفت و پروندهاش با یک پایان خوش و باسمهای بسته شد.
نکته ویژه: معاون سیما در بازدید از پشت صحنه سریال گفته بود: «دردسرهای شیرین روایتی شاد و طنز دارد و متناسب با حال و فضای نوروز امسال که مصادف با نیمه دوم ماه شعبان و اعیاد شعبانیه است، اوقات دلنشینی را فراهم میکند.» اما سریال تنها چیزی که نه داشت فضای شاد بود؛ حتی شوخیهای کلامی پاشا جمالی همان بود که بارها در آثار قبلی تکرار کرده است.
چهار: بازیگر/ پوریا پورسرخ
فضای کلی: در نوروز سریال دردسرهای شیرین را روی آنتن شبکه پنج داشت. او نقش مردی به نام علی را بازی میکرد که خانوادهدوست است؛ از همسرش حمایت میکند، دنبال رقم زدن اتفاقهای مهم است و … علی بهرغم اینکه پدری پولدار دارد میخواهد روی پای خودش بایستد و در عین حال شکستها او را نومید نمیکند. درنهایت هم به همراه همسرش موفق به راهاندازی یک کسب و کار میشود.
چرا بازنده است؟ پوریا پورسرخ بازیگری است که هر وقت نقش خوب به او رسیده، گلیم خود را از آب بیرون کشیده. دردسرهای شیرین و نقش علی اما آنقدر قابلیت نداشت که بازیگر بتواند با آن کاری ویژه انجام دهد. تنها کار پورسرخ این بوده که دیالوگها را حفظ کند و مقابل دوربین بر زبان بیاورد. حتی در لحظات احساسی مثل به دنیا آمدن فرزندان، باز تفاوت زیادی در بازیاش ایجاد نمیشد. اصلا چنین اتفاقهایی در یک سریال شتابزده مهم است که بازی بازیگر دچار تغییر شود؟ پیام مهم ( و شعاری) دردسرهای شیرین یعنی ناامید نشدن و تلاش برای غلبه بر مشکلات هم نمودی در بازی بازیگر نداشت. مقصر پورسرخ است یا کارگردان یا نبود زمان؟
نکته ویژه: در صفحه اینستاگرام پوریا پورسرخ اشارهای به دردسرهای شیرین نشده. بازیگر بهتر میداند این سریال چه کیفیت غیرقابل دفاعی دارد.
پنج: بازیگر/ مریم مومن
فضای کلی: نقش شیرین، همسر علی را در سریال دردسرهای شیرین بازی میکند. او زنی ایدهآلیست است که میخواهد زندگیاش را طبق یک نقشه روشن و مدون پیش ببرد. برای همین است که با همسرش درباره زمان فرزندآوری اختلاف دارد. با این حال پیش از موعد صاحب فرزند میشود؛ آنهم دوقلو. در کسب و کار شکست میخورد و در نهایت بر مشکلات فائق میآید.
چرا بازنده است؟ مریم مومن با سریال بانوی عمارت صاحب شهرت شد و همچنان این سریال بهترین کار کارنامه اوست. مومن نشان داده اگر فرصت فراهم شود میتواند خودی نشان دهد. عجالتا در دسته متوسطها جای میگیرد. نوروز امسال دردسرهای شیرین میتوانست به کام او باشد اما کیفیت پایین سریال و نیز شخصیت قوامنیافته شیرین این فرصت را از او گرفت. مومن هم مثل پورسرخ دیالوگهایی عمدتا شعاری را جلوی دوربین بیان میکرد و میرفت. اصولا وقتی یک سریال میخواهد حرفهای بزرگ را به مخاطب حقنه کند، ارائه نقشی باورپذیر از بازیگر، خواستهای غیرمعقول است. خاصه آنکه وقتی از بازیگرانی در اندازه مومن صحبت میکنیم.
نکته ویژه: در صفحه اینستاگرام مریم مومن هم اشارهای به دردسرهای شیرین نشده است. احتمالا او نیز مثل پوریا پورسرخ چنین سریالی را فاقد ارزش برای «بالیدن» میداند.
شش: بازیگر/ علی صبوری
فضای کلی: در سریال خداداد نقش منوچهر، داماد خانواده را بازی میکند. خداداد (رضا ناجی) تمکن مالی ندارد و حالا هم وام ۵۰ میلیونی، در آستانه ازدواج دخترش، جور نشده. منوچهر در این فضای ملتهب، دنبال گرفتن ماهی خود است. رفتار و گفتار او قرار است تضاد ایجاد کند و مخاطب را به خنده وادارد. منوچهر جوانی تنپرور است و میخواهد از میانبر به خواستههایش برسد.
چرا بازنده است؟ سه دلیل برای شکست علی صبوری میتوان برشمرد: شخصیت ضعیف منوچهر، مشابهت به کاراکترهایی که رضا عطاران بازی کرده و تکرار نقشهایی که خود صبوری پیشتر تجربه بازی آنها را داشته است. او در سریال خداداد به همین دلیل ناکام ماند. از آن طرف دیالوگهایی که برای او نوشته شده بود، قابلیت ایجاد خنده نداشت. کما اینکه رفتارهای او برای خلق کمدی ناموفق بود.
نکته ویژه: علی صبوری در فضای مجازی به شهرت رسید و در خندوانه شهرت او فراگیر شد. کمی بعد او بازیگری را هم به تجربیاتش افزود اما تا حالا انتخابهای خوبی نداشته است. آنچه به او پیشنهاد میشود، نقش جوانهایی تنپرور است که میخواهند با زبان بازی کارشان را پیش ببرند. اگر صبوری این رویه را ادامه دهد، در بازیگری به جایگاهی که باید دست نخواهد یافت.
هفت: بازیگر/پیام دهکردی
فضای کلی: نقش محمود در سریال خداداد را بازی کرد که پدر داماد دوم خداداد است. پیام دهکردی در این سریال لهجه اصفهانی را هم به تجربیاتش افزود. او پیشتر لهجههای دیگر را تجربه کرده است. محمود مردی است که به اصطلاح دستش به دهانش میرسد؛ با این حال گرفتاریهای شخصی و روحی خاص خود را دارد. مجموعه مشکلات روحی و جسمی او را تبدیل به مردی تند مزاج و عصبی کرده.
چرا بازنده است؟ اولین دلیل شکست پیام دهکردی در سریال خداداد به تلاش نافرجام او برای صحبت با لهجه اصفهانی برمیگردد. دومین عامل، اغراق او در بازنمایی شخصیت محمود است که میخواهد با داد و فریاد درونیات کاراکتر را نشان دهد. سومین علت به خود شخصیت مربوط میشود که قدرت همراه کردن مخاطب را ندارد.
نکته ویژه: علی دهکردی کارنامهای قابل دفاع در بازیگری دارد. او سال پیش سریالهای گاندو، افرا و همسایه را روی آنتن داشت که در هر سه موفق عمل کرد. همین حالا خاتون با بازی او در شبکه خانگی توزیع میشود که بازی دهکردی با تحسین مواجه شده است. خداداد اما از هر زاویه که نگاه کنیم اثری غیر قابل دفاع است؛ چه قصه سریال و چه بازیها. بازی دهکردی هم از این ناحیه لطمه خورده است و تلاش او برای نمایش یک شخصیت متفاوت به بار ننشسته.
هشت: مجری /سپند امیرسلیمانی
فضای کلی: شبکه دو برای دومین بار در سالهای اخیر، اجرای ویژهبرنامه سال تحویل خود را به داریوش فرضیایی سپرد. او نیز عیدانه عموپورنگ را آماده کرد و تحویل مخاطبان داد. فرضیایی در اجرای این برنامه تنها نبود و سپند امیرسلیمانی هم او را همراهی میکرد. این نخستین بار نیست که یک بازیگر در قامت مجری ظاهر میشود .
چرا بازنده است؟ امیر سلیمانی بازیگری است که بهواسطه پدر راه میانبر برای رسیدن به این حرفه را در پیش داشته. کارنامه بازیگری او متوسط است و احتمالا محبوبیتش روی حد وسط قرار میگیرد. با چنین پشتوانهای انتخاب بازیگری در این اندازه، به عنوان مجری ویژهبرنامه سال تحویل اشتباه شبکه دو محسوب میشود. امیرسلیمانی و فرضیایی برای ایجاد تفاوت در اجرا، مدل «دوئل» را انتخاب کردند. منتها شوخیها و کلکلها به دل ننشست.
نداشتن وقت کافی برای تمرین و حتی نگارش متن. قرار گرفتن مقابل دوربین بدون آمادگی قبلی باعث میشود شوخیها «غیر جذاب» باشد و لحظات جدی نیز تبدیل به یک بده بستان همراهیبرانگیز نشود. امیرسلیمانی چه در لحظات شوخ و چه در مواقع جدی، بر کار اجرا تسلط نداشت و ناموفق عمل میکرد.
نکته ویژه: عیدانه عموپورنگ هرگز به گرد موفقیت سلسله برنامههای روتین عموپورنگ نرسید و امضای منحصر بهفردی نداشت.
۹ : برنامه/ شوخی شوخی
فضای کلی: شبکه سه در نوروز امسال سری جدید شوخی شوخی را در کنداکتور قرار داد. این برنامه با اجرای عبدالله روا پخش میشود و رویکرد اصلی آن شوخی با اتفاقات مختلف جامعه است. در جایی عروسکها را در قالب آیتمهای نمایشی میبینیم و در جای دیگر در حال گپ و گفت با مجری.
چرا بازنده است؟ شوخی شوخی ایدهای تکراری دارد اما این مسئله به خودی خود ضعف بهحساب نمیآید. مثلا جناب خان هم با مسائل روز شوخی میکند اما متن قوی و ویژگیهایی که محمد بحرانی و همکارانش به این عروسک افزودهاند، آن را محبوب کرده است. عروسکهای شوخیشوخی اما فاقد این ویژگیها هستند و طبعا محبوب نشدهاند. وانگهی وقتی یک برنامه به شکل ویژه پخش میشود باید تفاوتی با قسمتهای روتین داشته باشد. شوخی شوخی اما با همان شکل و شمایل قبل و با اندکی تفاوت در کنداکتور شبکه سه قرار گرفت.
نکته ویژه: عبدالله روا در برنامه ویدئو چک رویی دیگر از توانایی خود را نشان داد. اجرای او عامل اصلی موفقیت و محبوبیت این برنامه است. در شوخی شوخی اما روا نتوانسته به موفقیتی همپای ویدئو چک برسد. علاوه بر متن، موقعیت مجری هم در این اتفاق دخیل است. در شوخی شوخی عروسکها بازیگران اصلی هستند و مصاف روا با آنها قوام را لازم نگرفته است.
۱۰: مسابقه/زوجی نو
فضای کلی: در راستای تشویق جوانها به ازدواج و نیز تحکیم خانواده و همچنین ترغیب به فرزندآوری، مسابقه زوجی نو در شبکه سه متولد شد. این برنامه ترکیبی از ایده برنامههای خارجی و داخلی (از جلمه کودکشو و وقتشه) است اما به مرور هویت خود را بهدست آورد. این مسابقه از زوجهای جوان دعوت میکند و آنها را در چالشهای مختلف شرکت میدهد. زوجی نو در نوروز امسال به عنوان یکی از ویژه برنامههای شبکه سه بعد از پایان عصر جدید پخش میشد.
چرا بازنده است؟ وقتی یک برنامه در قالب ویژهبرنامه نوروزی به آنتن میرسد باید دارای تفاوتهای چشمگیری با سلسله برنامههای معمول باشد. زوجی نو اما با همان شیوه تولید و پخش شد. شمایل کنونی مسابقه مورد پسند طیفی از مخاطبان تلویزیون است اما برای سخت پسندها، چالشهای آن تکراری شده و جذابیت خود را از دست داده است. زوجی نو ایرادهای فرامتن هم دارد؛از جمله تلاش بیهوده برای تشویق ازدواج و فرزندآوری.
نکته ویژه: باربد بابایی در زوجی نو با انرژی ظاهر میشود و سعی میکند با شرکتکنندهها تعاملی خوب داشته باشد. برخی شیوه اجرای او را نمیپسندند اما مدلی که بابایی برای مسابقه انتخاب کرده، همسو با درونمایه زوجی نو است.