۱۰فیلم سینمایی جنگی با جلوههای ویژه بصری و میدانی
روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی | سالهاست در تمام کشورهای جهان، در کنار جلوههای ویژه میدانی، به جلوههای ویژه بصری یا رایانهای هم توجه ویژهای نشان داده میشود. با جلوههای ویژه بصری این امکان وجود دارد که صحنههایی که در واقعیت امکان بازسازی ندارند یا متحمل هزینههای سنگین میشوند یا با مخاطرات زیادی روبهرو هستند، با کمترین زحمت و هزینه و خطر نمایش داده شوند.
درست است که هنوز هم اصالت جلوههای ویژه میدانی باقی است اما در سالهای اخیر با تاکید روی اهمیت جلوههای ویژه میدانی، به این صنعت توجه بیشتری میشود. در ایران از سال ۱۳۸۸ جلوههای ویژه بصری هم به جوایز جشنواره فیلم فجر اضافه شده و هر سال، آثار از این جهت هم مورد ارزیابی قرار میگیرند. در این پرونده فیلمهای جنگی دهه اخیر را از این منظر مورد بررسی قرار دادهایم. به همراه گفتوگویی با عمید رجبی، یکی از متخصصان جلوههای ویژه بصری.
بخش مهمی از جذابیت فیلمهای جنگی، به بازنمایی شرایط میدان جنگ برمیگردد. تا سالیان سال، این بازنمایی صرفا توسط جلوههای ویژه میدانی انجام میشد چون در زمان نگاتیو به لحاظ اجرایی نمیتوانستند بسیاری از کارها را انجام دهند. اما درحال حاضر با رشد تکنولوژی، متخصصان ماهر زیادی در سینما داریم که با توانمندی بالا، کارهای خاص و با ارزشی در زمینه جلوههای بصری انجام میدهند. حضور تکنولوژی توانسته هزینههای پروژه و خطاهای انسانی را نیز به شدت پایین بیاورد. حتی جلوی بسیاری از اتفاقات ناگوار را هم گرفته است. تکنیکهای کامپیوتری به هر حال یکسری تحولات بهوجود آورده اما در عین حال یکسری معضلات را نیز همراه داشته است.
هنوز که هنوز است خیلیها معتقدند جلوههای بصری نمیتواند جای صحنههای طبیعی جلوههای میدانی را بگیرد و حداقل در ایران هنوز بهقدری رشد پیدا نکرده که جایگزین مناسبی برای آن باشد. بحث و نظر در اینباره زیاد است و اختلافهای فراوانی هم وجود دارد اما آنچه اهمیت دارد این است که بهخصوص در فیلمهای جنگی دهه نود، استفاده خوبی از جلوههای بصری در کنار جلوههای ویژه میدانی شده و متخصصان این عرصه بارها در دورههای مختلف جشنواره فجر، موفق به کسب جایزههای مختلف شدهاند. در این بخش به برخی از فیلمهای جنگی که جلوههای بصری موفقی داشتهاند، پرداختهایم.
ماجرای نیمروز: رد خون/ ۱۳۹۷ / سینا قویدل
کارگردان: محمدحسین مهدویان
دوره زمانی: ماجرای فیلم «رد خون» پیرامون اتفاقات بعد از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ و عملیات مرصاد رخ میدهد. زمانی که نیروهای امنیتی ایران متوجه حضور نفوذیهای سازمان مجاهدین خلق پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران در جبهه میشوند.
اهمیت جلوههای ویژه بصری: در فیلم «رد خون» ۱۲۲ پلان با جلوههای ویژه بصری آماده شده. خود سینا قویدل در مصاحبهای گفته که فیلم چند پلان خیلی خیلی پیچیده داشته که اجرایش اصلا کار راحتی نبوده. در کنار اینها یکسری پلان نسبتا سخت داشته و تعداد خیلی زیادی هم پلان ترمیمی. روی این مسئله تاکید کرده که هیچکس نتوانسته تشخیص دهد کجاها از جلوههای بصری استفاده شده. یکی از سختترین پلانها که نزدیک به هزار ساعت نفر در مدت دو ماه مشغول کار روی آن بودهاند، پلان قطع شدن پای هستی مهدویفر در فیلم است که فقط ۱۰ ثانیه به تصویر کشیده میشود. البته همه فضای شهر و بازار در عراق و… با جلوههای بصری ساخته شده.
موفقیت: سینا قویدل در جشنواره سیوپنجم فیلم فجر برای جلوههای ویژه بصری «رد خون» نامزد سیمرغ شد.
تنگه ابوقریب/ ۱۳۹۶ / جواد مطوری، محمد برادران و…
کارگردان: بهرام توکلی
دوره زمانی: ماجرای فیلم برمیگردد به آخرین روزهای جنگ در تیرماه ۱۳۶۷٫ زمانی که عراقیها از درگیریهای گسترده رزمندگان ایرانی در جبهههای مختلف استفاده میکنند و به شکلی غافلگیرکننده یکی از تنگههای استراتژیک ایران را هدف حمله قرار میدهند.
اهمیت جلوههای ویژه بصری: جلوههای ویژه بصری فیلم «تنگه ابوقریب» توسط یک تیم متخصص از حسن ایزدی، جواد مطوری، محمد برادران و محسن خیرآبادی ساخته شده. بخش مهمی از انفجار، دود و تخریب که در فیلم دیده میشود توسط کامپیوتر شبیهسازی شده است. یکی از نمونههای درجه یک جلوههای ویژه بصری در این فیلم، انفجار تانکهاست. محمد برادران، یکی از اعضای تیم جلوههای ویژه بصری فیلم «تنگه ابوقریب» گفته: «جلوههای ویژه این فیلم در نوع خود جزو سختترین فیلمهای سینمای ایران است، چراکه فیلم جنگی بود و دوربین تکانهای سنگینی داشت. گروه ۷ ماه روی این تصاویر ضبط شده کار کرد.»
موفقیت: فیلم «تنگه ابوقریب» در یازده رشته نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد و پنج سیمرغ به آن اختصاص پیدا کرد. در بخش جلوههای ویژه میدانی، موفق به دریافت سیمرغ شد اما در بخش بهترین جلوههای ویژه بصری، نامش در فهرست نامزدها قرار گرفت.
نفس/ ۱۳۹۵ / فرید ناصر فصیحی
کارگردان: نرگس آبیار
دوره زمانی: فیلم داستان زندگی یک دختر خردسال را در فاصله بین سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ به تصویر میکشد و بخش مهمی از آن به وقایع انقلاب و موشکباران مرتبط است.
اهمیت جلوههای ویژه بصری: در طراحی جلوههای ویژه بصری، به سمت و سوی نشان دادن فضای سالهای اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ پیش رفته بودند. نکته قابل توجه درباره فیلم «نفس» این است که بخش مهمی از آن در زمستان میگذرد اما فیلم بهطور کلی در بهار و تابستان فیلمبرداری شده و با طراحی جلوههای بصری، سرما و یخبندان به فیلم اضافه شده.
گستردگی جمعیت بهخصوص در سکانسهای مربوط به راهپیماییهای دوران انقلاب از جمله تلاشهای دیگر گروه جلوههای ویژه بصری در این فیلم بود. آن زمان مسعود فراستی از برخی صحنهها بهعنوان تصاویر آرشیوی صحبت به میان آورده بود که با اعتراض فرید ناصر فصیحی، طراح جلوههای ویژه بصری این فیلم روبهرو شد.
موفقیت: فیلم «نفس» در دو بخش بهترین جلوههای ویژه میدانی و جلوههای ویژه بصری نامزد سیمرغ بود و نهایتا فرید ناصر فصیحی برای جلوههای بصری موفق به دریافت سیمرغ شد.