کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۳۹۴۸۲
تاریخ خبر:

۱۰۰خاطره پراکنده| کمی‌ عدد‌ و‌ کمی‌ ریال‌ و‌ کمی‌ تحلیل

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | سال ۱۳۷۶ دلار ۴۰۰ تومان بود و من در گزارش فیلم به‌عنوان دبیر اجرایی مجله ۵۵ هزار تومان حقوق می‌گرفتم. یعنی ۱۴۰ دلار. همان موقع ابراهیم نبوی مرا برد و در روزنامه در شرف تاسیس زن، دبیر بخش فرهنگ و هنر کرد. ابراهیم سناپور، اسدالله امرایی، مهکامه پروانه، زهرا مشتاق، زهرا حاج‌محمدی و سپیده زرین‌پناه دیگر نیروهای گروه بودند. حقوق من آنجا از ۱۲۰ هزار تومان شروع شد و در سه ماه آخر به ۱۶۰ هزار تومان رسید. یعنی حدود ۴۰۰ دلار در ماه. خبرنگارها و معاون سرویس بین ۷۵ تا ۱۲۰ هزار تومان دریافتی داشتند. سردبیر هم ۲۵۰ هزار تومان؛ یعنی حدود ۶۱۰ دلار.

سال ۱۳۷۶ انتهای دوران هاشمی رفسنجانی بود. یک حرکت مستمر برای بهبود شرایط اقتصادی کشور شروع شده بود و دیگر در سال ۷۶ می‌شد ثمراتش را احساس کرد. در آن سال ساکن یک آپارتمان ۶۰‌متری در بلوار نونهالان بودم. با ماهی ۱۵ هزار تومان. در سال ۱۳۸۱ به‌عنوان دبیر تحریریه چلچراغ ماهی ۳۰۰ هزار تومان دستمزدم بود. دلار شده بود ۸۰۰ تومان و دستمزد من می‌شد حدود ۲۸۰ دلار. در سال ۱۳۸۴ که به روزنامه اعتماد رفتم، حقوقم ۷۵۰ هزار تومان بود و دلار هم کمی از ۸۰۰ تومان بیشتر بود.

یعنی به‌عنوان سردبیر اجرایی ۹۰۰ دلار حقوق داشتم. در همین دوران با چلچراغ هم همچنان همکاری می‌کردم و به‌عنوان دبیر بخش‌های مختلف حدودا ماهی ۳۰۰ هزار تومان دریافتی داشتم. در سال ۱۳۸۷ در روزنامه اعتماد که حالا با آمدن خدابخش و تیم او تمول مالی بهتری پیدا کرده بود، حقوقم یک میلیون و چهارصد هزار تومان بود. یعنی حدود ۱۵۰۰ دلار. در سال ۱۳۸۸ وقتی به روزنامه تهران امروز رفتم، حقوقم دو میلیون و چهارصد هزار تومان بود. یعنی دو هزار و ۷۰۰ دلار. در سال ۱۳۸۹ وقتی به هفت صبح پیوستم دریافتی‌ام ۴ میلیون تومان تعیین شد.

یعنی ۴۰۰۰ دلار. در همان سال خبرنگارهای روزنامه میانگین ۷۰۰ هزار تومان دریافتی داشتند و دبیران بخش‌های مختلف بین یک تا یک و نیم میلیون تومان و معاون سردبیر هم دو میلیون تومان. یعنی خبرنگارها حدود ۷۰۰ دلار، ‌و دبیرها ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ دلار. در همین سال ۱۳۸۹ اجاره یک آپارتمان کوچک و قشنگ در یوسف‌آباد ۸۰۰ هزار تومان برایم آب می‌خورد. ماهی ۸۰۰ هزار تومان با پول پیش ۱۵ میلیون تومان. در همین سال شما می‌توانستید یک تویوتا یاریس صفر را با قیمت ۲۷ میلیون تومان از نمایشگاه و ۳۰ میلیون تومان از نمایندگی به همراه گارانتی تحویل بگیرید و یا هیوندای آی‌سی که با ۳۶ میلیون تومان به شکل اقساط تحویل داده می‌شد.

هیوندای توسان ۲۰۱۲، ۴۲ میلیون تومان بود و مزدا سه‌نیو، ‌۴۴ میلیون تومان. این‌ ها را گفتم به‌عنوان مصادیقی قابل اتکا و موثق درباره افزایش سطح کیفیت زندگی بین سال‌های ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۹٫ به‌خصوص طبقه متوسط که به لحاظ اقتصادی سطح زندگی‌شان رشد بسزایی پیدا کرده بود. این افزایش درآمد کم‌و‌بیش در همه مشاغل این طبقه وجود داشت. این رفاه نسبی باید با خودش رضایت از حاکمیت را به‌دنبال می‌داشت اما موج‌های سخت‌گیری‌های ایدئولوژیک در عرصه اجتماع این مسئله را تحت‌الشعاع خود قرار می‌داد. حالا فکر کنید الان یک سردبیر بخواهد معادل ۴۰۰۰ دلار دریافتی داشته باشد؛ یعنی باید حقوقش حدود ۱۱۰‌میلیون تومان در ماه باشد!

این در حالی است که در هیچ روزنامه‌ای در ایران فعلی،‌ دریافتی یک سردبیر فراتر از ۱۰۰۰ دلار نیست. این همان افت کیفی زندگی طبقه متوسط در طول دهه نود است. یعنی سقوط سطح رفاه به یک‌چهارم. حالا شاید نمونه روزنامه‌نگارها یک نمونه محدود باشد و قشرهای دیگر با فراز و نشیب‌های متفاوتی روبه‌رو شده باشند اما به‌هرحال این یک تجربه موثق و دست اول محسوب می‌شود.

کدخبر: ۴۳۹۴۸۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر