۱۰فیلم برگزیده از سینمای قبل انقلاب
روزنامه هفت صبح | در نشریات و سایتها به تناوب درباره سینمای پیش ازانقلاب میخوانیم بدون آنکه بسیاری از این خوانندگان دورنمایی از واقعیات آن سینما داشته باشند. باورنکردنی است اما این جریان ارتجاعی تاجایی پیش میرود که از ضعیفترین فیلم فارسیهای آن دوران همچون شاهکارهایی نوستالژیک یاد میکند آن هم در مهمترین نشریه سینمایی کشور.
اینجا یک راهنمای فشرده برایتان درج کردهام از ۱۰فیلم مهم سینمای پیش از انقلاب که دیدنش برایتان جالب خواهد بود و در ضمن دورنمایی از تاریخ سینمای پیش از انقلاب به شما میدهد. یک لیست جانشین هم درج کردهام و البته یک لیست سوم از فیلمهای بدنه سینمای ایران.
* یک: خشت و آینه.اولین فیلم متفاوت سینمای ایران سه چهارسال قبل از این که موج نو شروع شود. در واقع ابراهیم گلستان مهر خودرابر جریان موج نو میزند و همچون یک پدرخوانده خودرااز سینماگران جوان موج نو جدا نگه میدارد. هرچه باشد او تقریبا ۲۰ سال از همه آنها بزرگتر است. خشت و آینه یک ملودرام اجتماعی باسویههای روشنفکرانه و در چارچوب نقد اجتماعی است که با انتشار نسخه ترمیم شدهاش جایگاه خودرا به عنوان یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران بازیافته است.
* دو: گاو. اقتباس مهرجویی از داستانهای غلامحسین ساعدی، هنوز هم میتواند سرگرم کننده باشد و هرچندمفهوم استحاله مش حسن به یک گاو شاید نه از منظر سینمایی و نه از منظر فلسفی آن جاذبه پیشین رانداشته باشد. بازی انتظامی و البته نصیریان و مشایخی و رمضانی از نکتههای درخشان این فیلم است. گاو در کنار مجموعه شاهکارهای پس از انقلاب مهرجویی، تلالو چندانی ندارد.
* سه: قیصر. همزمان با فیلم مهرجویی اکران شد و عنوان پیشقراول سینمای موج نو را به شکل اشتراکی به دست آورد. قیصر گزنده و جوان ودینامیک ساخته شده است و حسی از تراژدی در سراسر فیلم دیده میشود. هنوز هم بعد از گذشت ۵۰ سال و اینکه کیمیایی بیش از سی فیلم ساخته است جایگاه قیصر خدشه ناپذیر است. برخی سکانسهای فیلم انرژی خارقالعادهای را برای تماشاگرانش آزاد میکند.
* چهار: آرامش در حضور دیگران. باز هم اقتباسی دیگر از داستان ساعدی. داستان افول و نزول ارزشهای جاری در خاندان یک ارتشی بازنشسته. فیلم جذابی است امابه نظر میرسد دستاوردهای ناصر تقوایی در سینمای پس از انقلاب یعنی ناخدا خورشید و کاغذ بیخط ارزشهای بیشتری ازاین فیلم طعنه زن نمادین داشته باشند.
* پنج: رگبار. اولین فیلم بلند بهرام بیضایی مثل بیشتر آثارش شمای بیننده را در میان حس وجد و سرور از یکسو و حس دلزدگی و مبالغه ازسوی دیگر سرگردان میکند. یک عاشقانه آرام که برخی موقعیتهارااز واژگون ساختن مفاهیم فیلمفارسی شکل داده است. بازی فنیزاده و معصومیدرخشان است اماشاید فیلم امروزه در نگاه دوباره کمیکهنه و کمیبیش از حد احساساتی به نظر برسد.
* شش: یک اتفاق ساده. این فیلم شهید ثالث همان موقع هم همچون اتودی بر سینمای ملال اروپا در نظر گرفته میشد و خب حالا پس از گذشت تقریبا نیم قرن همچنان این موقعیت رادارد. فیلم تاثیر گذار و البته به شدت کند است و نمونهای هنرمندانه از سینمای روشنفکرانه ایران باقی مانده است.
* هفت: تنگنا. این فیلم نادری به شدت در میان بخشی از منتقدان قدیمیمحبوب است. داستان یک بیلیاردباز خرده پا که در یک اتفاق قتلی را انجام میدهد و سرگردانیهایش در شهر آغاز میشود. شخصا ایدئولوژی این فیلم رادرک نمیکنم و نمیدانم چرا باید فیلمساز این تلاش بیوقفه را برای جلب همدردی تماشاگر با علی خوشدست به خرج دهد. تنگنا فیلم آزارندهای است باحجم وسیعی از حس خود دلسوزی بیکران!
* هشت: گوزنها. معروفترین فیلم پیش از انقلاب که خب شهرتش از کیفیتش کمی فراتر است. فضای اخلاقی فیلم تخت است و قدرت با بازی فرامرز قریبیان و چهره چریک گونهاش آنقدر مثبت نمایانده میشود که نفس فیلم را میگیرد و تماشاگر مدام در انتظار ورود سید در فیلم است. فیلم آنچنان پیچیده نیست و داستان به پاخاستن قهرمان از پا افتاده است. قوانین سینمای وسترن با جنبش چریکی ایران مخلوط شدهاند. اما با این حال نمیتوان منکر گرما و دیالوگهای گزنده فیلم شد. کیمیایی چندین فیلم بهتر از گوزنها در کارنامهاش دارد.
* ۹: سوته دلان. خلاصه و فشرده تمام دنیا و سینمای علی حاتمی با همان حس شفقت و البته نوستالژی تهران کهن و مهمتر از آن القای نوعی تباه شدگی که در شخصیت بازی شده توسط جمشید مشایخی دیده میشود. سوته دلان هنوز هم مثل سال ساختش تاثیرگذار است. و اگر همان موقع هم کسی از فیلم خوشش نمیآمد هنوز همان دلایل سرجایشان هستند.
* ۱۰: گزارش. اولین فیلم بلند کیارستمی که شبیه هیچ فیلم دیگرش چه قبل و چه بعد از خود نیست. یک موشکافی گزنده از بحرانهای طبقه متوسط تازه سال ایران که کیارستمی هوشمندانه قبل از همه تراژدی آن را درک کرد. گزارشی دقیق و پرجزئیات از یک جامعه بحران زده در آستانه انقلاب. فیلم در زبان سینمایی هم فیلم خوبی است و نشان از درک کامل فیلمساز از آن چه میخواهد به نمایش بکشد، دارد.
* و خب یک فهرست جانشین برای تکمیل این بحث. این ۱۰فیلم هم میتواند پکیج شناخت شما از سینمای پیش از انقلاب را کامل کند. این لیست راهم به ترتیب تاریخ ساخت برایتان میآورم:
خانه سیاه است از فروغ فرخزاد، شب قوزی از هژیر داریوش، اون شب که بارون اومد از کامران شیردل، مغولها ساخته پرویز کیمیاوی، طبیعت بیجان از سهراب شهید ثالث، کندو از فریدون گله، دایره مینا از داریوش مهرجویی، سازدهنی از امیر نادری، شطرنج باد از محمدرضااصلانی، بن بست از پرویز صیاد.
طبیعی است که بیست فیلم بالا عموما از فیلمهای طیف روشنفکرانه سینمای ایران هستند و شاید به جز قیصر و گوزنها هیچ کدام فروش مناسبی نداشتند. اگر میخواهید از جریان اصلی سینمای ایران هم با خبر باشید و به قولی آنچه در زیر پنهان است این۱۰ فیلم را پیشنهاد میکنیم بااین نکته که اکثر این فیلمها به لحاظ اخلاقی منحط محسوب میشوند: پرستوها به لانه بر میگردند، دلهره، گنج قارون، بده در راه خدا، گدایان تهران، سلطان قلبها، رقاصه شهر، ممل آمریکایی،همسفر و در امتداد شب.