یک تحلیل نیمه روانشناختی درباره امیر تتلو
روزنامه هفت صبح، بهنام مظاهری| این روزها در هر جمعی که وارد شوید محال است چند دقیقهای به بحث درباره تتلو و حاشیههایش نگذرد. اصولا ایرانیها به دو دسته تقسیم میشوند. آنهایی که تتلو دوست دارند و آنهایی که تتلو دوست ندارند. حد وسط هم ندارد. حالا هم یکی دو هفتهای میشود که بحث کنسرت جدید و ادعای خودکشیاش روی استیج داغ است.
همین چند روز پیش هم بود که یک روزنامهنگار با سابقه و نام آشنا در توئیتر خود نوشت:« ازدواج سحر قریشی و امیر تتلو، یک معامله دو ساله و چندصد میلیاردی با اسپانسری یک رمز ارز و بازدید یوتیوب است.یک تهیهکننده بنام سینما، در این سناریو دخیل است که بیست میلیارد سهم خالص او از این ماجراست.دوبی بودن قریشی در همین سناریوست.
تتلو در آهنگ جدیدش هم اشاره به رمزارز دارد.» ماجرای کنسل شدن کنسرت و پس ندادن پول بلیتها هم که دیگر خودتان میدانید. بدون شک تتلو سلطان حاشیه است. روزی نیست که بیماجرا طی کند و خبری از او نباشد. دستگاه تولید حاشیه او یک لحظه هم خاموش نمیشود و جالب اینجاست که به همان میزان، تولیدش در موسیقی هم بالاست و سالهاست بیوقفه کار میکند و آهنگهایش پشت هم منتشر میشود.
بیایید کمی به گذشته برگردیم. به زمانی که هنوز ایران بود. اینها فقط تیتر تنها بعضی از حاشیههایش است:« فیت با لسآنجلسیها و اولین بازداشت، توهین به بازپرس و بازداشت دوم، قرار وثیقه و ندامت نامه تتلو، جنجالهای فوتبالی و حاشیههای او با پیام صادقیان و محسن مسلمان، درگیری اینستاگرامی با هواداران پرسپولیس، تتلو، زرشک طلایی و درگیری لفظی با مجری یک شبکه ماهوارهای، تتلو و نظرش درباره صدای محسن چاوشی، تتلو و درگیری لفظی با بهنوش بختیاری، اظهارنظر درباره علی ضیا، حمله هواداران تتلو به پیج امیرمهدی ژوله» تاکید میکنم که این حواشی تنها بخشی از آن چیزی است که در مدت زمان زندگیاش در ایران برایش پیش آمده بود.
از زمانی هم که ایران را ترک کرد تا امروز دیگر خودتان بهتر میدانید چه اتفاقاتی را پشت سر گذاشته و چه خبرهایی از او و زندگیاش انتشار پیدا کرده. تتلو بدون شک آرتیست عجیبی است که جامعه ایرانی تا امروز نظیرش را تجربه نکرده است. پدیدهای که همه ما را حداقل یکبار تا مرز عصبانیت پیش برده، خندانده، گریانده و به چالش کشانده.
بیایید در این مطلب کوتاه چند شاخصه رفتاری او را بدون هیچ قضاوت منفی یا مثبت بررسی کنیم:«تتلو در زندگی شخصی و روابط میان فردیاش ناپایدار و پرتنش است. او دیگران را سیاه یا سپید میبیند.میخواهد مرکز توجه باشد. در شرایطی که فرد مورد توجه دیگران قرار نمیگیرد احساس ناراحتی و کلافگی میکند.همیشه از ظاهر جسمانی خودش برای جلب توجه دیگران استفاده میکند.خود بزرگبینی دارد و احساس میکند فردی بسیار مهم است.
برای نمونه: پیروزیها و توانمندیهای خود را بزرگ جلوه میدهد و انتظار دارد که دیگران او را فردی بسیار خوب و مهم بدانند.حق را به خودش میدهد. گمان میکند که میتواند هر کاری خواست انجام دهد. قوانین هر کشوری که در آن باشد را زیر پا میگذارد. بدون هیچ دلیل و منطقی انتظار دارد دیگران در حقش لطف بزرگی کنند یا رفتاری متفاوت از دیگران با او داشته باشند.همدلی ندارد. احساسات و نیازهای دیگران را به رسمیت نمیشناسد.هیجان و احساسات ناپایدار دارد زیرا بیش از اندازه واکنشی است.»
مطالب فوق که درباره رفتارهای او ذکر شد همه نظر یک روانشناس است و تا حدود زیادی میتواند درست باشد. حالا سوال اینجاست که چطور میشود تتلو با این همه رفتار ناپایدار تا این حد طرفدار دارد. آن هم طرفدارانی تیفوسی که مدام در حال کنش و واکنش نسبت به حواشی خواننده محبوبشان هستند.
شک نکنید که تتلو صدای خوبی دارد، ملودیهای جذاب میسازد و تکستهایش هم نشان میدهد که درک خوبی از شعر و ترانه دارد اما شخصیت خارج از کارش همواره در کلنجار رفتن با خود و دیگران است و همین هم باعث میشود که او تا این حد حاشیهساز باشد. با این همه او میزان بسیار مناسبی است که از طریقش بتوانیم جامعه را رفتارشناسی کنیم.
این شخصیت که شاید بیشتر شبیه شخصیت «جوکر» یا چیزی شبیه آن باشد برای هر جامعهای لازم است. ما میتوانیم به درستی بسیاری از رفتارها، حرفها و اعمال او را نقد کنیم اما بیایید سر این توافق کنیم که هر جامعهای به شخصیتی مثل تتلو نیاز دارد تا گاهی به چالش کشیده شود و خودش را بیشتر بشناسد.