یادداشت روز | آبنبات برای سیاسیون
روزنامه هفت صبح، محمدجواد ترابی | بهار امسال درگیر پروژهای برای مصاحبه با استارتاپهای ایرانی و برخی دانشبنیانهای کشور شدم.بهتر بگویم با مدیران قریب ۱۰۰ شرکت دانشبنیان برای پروژهای گفتوگو کردم.با عدم اطمینان مصاحبهها را که بیشتر در قالب گپ و گفت بود،شروع کردیم و در ادامه برای من و همکارانم بیشتر شبیه کلاس درس شد.دهها پروژه موفق در کشور از دل صدها تجربه شکست موسسان سربرآورده؛مثل تمام قصههایی که از آنور آب میشنویم و راحت باور میکنیم. مثل تمام سرگذشتهایی که اینور آب اتفاق میافتد و کمتر باور میکنیم.
نمود بیرونی این موفقیتهای داخلی برای مردم چقدر است؟تقریبا هیچ.چرا؟ خب ناگفته پیداست که ما باورمان را از دست دادهایم؛باور به خودمان،به شکست سدها،به منصفانهتر ساختن و بهصرفهتر بودن،به در مسیر افتادن و بعضا پیش افتادن.این فقدان باور،چنان در تاروپود بافت اجتماعی ما نفوذ کرده که در نهایت صداهای متفاوت را در گرداب مارپیچ سکوت خفه میکند. واکسن کرونا یکی از بهترین نمونههاست؛دهها پایاننامه و مقاله دانشگاهی میتواند در سالهای آینده از بررسی ناباوری به ساخت واکسن ایرانی منتشر شود.
از ایرادات فاحش دولتی هم نه در مرحله تصمیمگیری و نه در مرحله رسانهای هم نمیتوان چشمپوشی کرد؛از منتشر نکردن اطلاعات مراحل مختلف واکسیناسیون به دلایل مبهم گرفته تا تبدیل یک فرآیند علمی به ماجرایی اقتدارگرایانه که باز هم رنگ و لعابی سیاسی به فعالیتی علمی داد.در این میان باید به مردم حق داد که علیه پروپاگاندای رنگباخته، اعتمادشان از واکسن داخلی سلب شود، آنهم بهرغم اینکه دههها واکسنهای ایرانی را میزدند و از شرکت سازنده و کیفیتش هیچ نمیپرسیدند.
هفته پیش در پشت صحنه یک برنامه تلویزیونی یکی از همکاران پرسید، شما خودت واکسن ایرانی را میزنی؟ متخصصان ماههاست که پاسخ دقیق را دادهاند:«بهترین واکسن در دسترسترین واکسن است».من هم از این قاعده مستثنا نیستم. آیا عوارض بیشتر یا کمتری میتواند داشته باشد؟ بله تا منتشر نشدن نتایج مراحل مختلف نمیتوان علمی صحبت کرد. اما بیایید ماجرا را از سوی پژوهشگران خط مقدم مبارزه با کرونا ببینیم.
هیچ پژوهشگری این فرصت استثنایی را از دست نمیدهد که مقاله خودش را زودتر در نشریات معتبر جهان به چاپ نرساند؛مگر چند بار چنین مورد ویژهای برای گروهی از پژوهشگران میتواند پیش بیاید که ارجاعات دانشگاهی و اعتبار بینالمللی بسیار برای آنها به همراه بیاورد؟ به آسانی میتوان دریافت که احتمالا ترکیبی از امنیتزدگی فضای علمی کشور و همچنین منافع اقتصادی برخی از تولیدکنندگان واکسن در رقابت با یکدیگر،چنین آرایش موهومی را در کشور ایجاد کرده است.
با تمام اینها،اگر آمار دقیقی منتشر نشد و باز هم تاییدیهای بینالمللی برای واکسنها گرفته نشد، چه؟ برمیگردم به تجربه مصاحبههای این یکی دو ماه اخیرم. جامعه علمی کشور پشت ویترینهای رنگارنگ مرسوم که متاسفانه عمدتا از آن سیاسیون شده است، با جان و دل و با مسئولیتپذیری بسیار مشغول کارند. تصمیم شخصی من برای باور به این واکسنهای داخلی، تصمیم من است؛ من و امثال من شاید حداقلی از این جامعه باشیم. برای حداکثری شدن ما، نیاز به سکوت و عدم دخالت سیاسیون است. بگذارید دانشمندان دیده شوند. اینجا عرصه آنهاست.