کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۰۲۲۰۶
تاریخ خبر:

یادداشت| روایتی از «کجا می‌ریم بابا؟» ‌ژان لویی فورنیه

روزنامه هفت صبح، یاسر نوروزی| فکرش را نمی‌کردند بچه اول با این مشکل مواجه شود. برای زن و شوهری که تازه فرزندی به دنیا آورده‌اند، دردناک بود. به‌خصوص که بچه را نگاه می‌کردند و از ناتوانی‌اش رنج می‌بردند. حالا عجیب است بدانید که این وضعیت درباره فرزند دوم هم تکرار شد.

یعنی هر دو معلول به دنیا آمدند. درباره ژان لویی فورنیه حرف می‌زنیم؛ نویسنده فرانسوی که دو فرزند معلول داشت. او در کتاب «کجا می‌ریم بابا؟»، زندگی خودش به همراه دو پسر معلولش را روایت میکند؛ انتشار کتاب به سال 2008 برمی‌گردد که توانست جایزه فمینا را برایش به ارمغان بیاورد. هرچند جالب است بدانید که انتقاداتی هم از این کتاب مطرح شد. به‌هر‌حال روایت زندگی او به همراه همسرش گاهی چنان بی‌پرده است که عده‌ای تاب خواندنش را نداشتند.

فورنیه کنار همسرش و دو فرزندش، متیو و توماس، می‌خواهد صریح و بی‌پرده بگوید در چنین وضعیتی از زندگی، چه بر او می‌گذرد. چون هر دو پسر با گرفتاری‌های فراوانی در ناتوانی‌های حرکتی و ذهنی مواجهند. او گاهی به‌وضوح در کتابش از مشقت بزرگ کردن‌شان می‌گوید؛ هرچند متأسفانه پسران فورنیه قادر به بزرگ شدن نخواهند بود.

او از گفتن این‌ها ابایی ندارد و همین‌ها هم باعث شده عده‌ای به او انتقاد کنند. با این حال اگر لحظه‌ای خودشان را جای فورنیه تصور کنند شاید از انتقاد کردن دست بردارند. چون روایت کتاب، جابه‌جا پر از یأسی که پنجه در پنجه تلاش می‌زند تا به امید دست یابد. متیو و توماس نمی‌توانند ارتباط برقرار کنند و پدر و مادر بارها برای همین نکته کوچک‌شان تقلا می‌کنند.

سرآخر هم باعث می‌شوند که هر دو پسر فقط یک عبارت ساده را یاد بگیرند: «کجا می‌ریم بابا؟» این از معدود عباراتی است که این دو فرزند معصوم یاد گرفته‌اند؛ زمانی که قرار است سوار ماشین بشوند، فقط یاد گرفته‌اند همین تک‌جمله را بگویند. فورنیه هم با جزئیات تمام این زندگی را می‌نویسد؛ حتی گاهی اندوه خودش را با شوخ‌طبعی روایت می‌کند، شاید از غم خود بکاهد.

البته منتقدانی هم بوده‌اند که کتاب را تحسین کرده‌اند. به‌خصوص گفته‌اند والدینی که فرزندی معلول دارند می‌توانند کتاب را بخوانند و متوجه شوند چطور می‌شود روند دفاعی روان را به شوخ‌طبعی وادار کرد تا شبیه تسکینی گذرا عمل کند و به آن‌ها توان بدهد. عده‌ای هم گفته‌اند درست است که فورنیه گاهی حتی از صحنه‌هایی زشت برای بیان احساساتش استفاده می‌کند اما چه ایرادی دارد پدری را تماشا کنیم که در مشقت برای فرزندانش می‌کوشد و فقط سعی دارد خودش را بیرون بریزد؟

کتاب فصل‌هایی کوتاه دارد، هرچند تأثیرگذاری بعضی از این فصل‌های کوتاه به‌شدت بالاست. حتی در مقاطعی احساس می‌کنید که روایت فورنیه غیرقابل تحمل شده است؛ دردناک و رنج‌آور. هرچند هم‌زمان خواننده را به یاد اکنون خودش می‌اندازد؛ اینکه تو با مصائب خودت در دنیا تنها نیستی و بسیاری از مردم جهان، دردهایی به‌مراتب بالاتر دارند.

زیبایی کتاب جایی است که احساس می‌کنید فورنیه با تمام این حرف‌ها، عاشق پسرانش است؛ عشقی که از اندوهی عمیق عبور می‌کند اما رایحه‌ای زیبا دارد. «کجا می‌ریم بابا؟» با ترجمه محمدجواد فیروزی از سوی مؤسسه انتشارات «نگاه» روانه بازار کتاب شده است.

کدخبر: ۵۰۲۲۰۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر