یادداشت| بله، اتحادیه اروپا نهاد پیچیدهای است
روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی| اتحادیه اروپا و به خصوص شیوه کارکرد و تصمیمگیری در آن ساختار پیچیدهای دارد. به ندرت میتوان کتابی را درباره تصمیمگیری در اتحادیه اروپا یافت که در همان مقدمه به پیچیدگی اتحادیه اروپا اشاره نکرده باشد. حتی بسیاری از منتقدان اتحادیه اروپا هم معتقدند که پیچیدگی این نهاد برای شهروندان عادی اروپایی دموکراتیک بودن این نهاد را زیر سوال میبرد. این پیچیدگی با همه جذابیتش تا همین اواخر برای کسی در ایران اهمیت نداشت.
اما طی همین چند هفته اخیر و با جدی شدن بحث تصمیمات تازه اتحادیه اروپا درباره سپاه پاسداران توجه رسانههای فارسی زبان به ساختار تصمیم گیری در اتحادیه اروپا جلب شد. به عنوان کسی که پایان نامهاش درباره تصمیمگیری در اتحادیه اروپا است اینکه بالاخره توجهات به پیچیدگیهای تصمیمگیری در اتحادیه اروپا جلب شده خوشحال کننده است اما حقیقت این است که در نهایت این جزئیات خیلی هم اهمیت ندارند.
تصمیمات پارلمان اروپا درباره سیاست خارجی اتحادیه اروپا الزام قانونی ندارد و تصویب قانونی چنین تصمیماتی نیازمند اجماع در میان وزرای خارجه همه ۲۷ عضو اتحادیه اروپا است. از ابتدا هم مشخص بود که هر تصمیمی درباره سپاه پاسداران از پارلمان اروپا فراتر نخواهد رفت. البته این را هم باید در نظر داشت که ایجاد اجماع در میان ۲۷ عضو اتحادیه اروپا آنقدرها هم کار سختی نیست و شاید در مواقعی از ایجاد اجماع در میان پنج عضو دائم شورای امنیت هم سادهتر باشد. کشورهای بزرگتر و ثروتمندتر در اتحادیه اروپا در صورت لزوم این توان را دارند که کشورهای کوچکتر را با خود همراه کنند. به خاطر داریم که در مورد تحریمهای علیه روسیه هم کشورهای عضو اتحادیه اروپا به رغم مخالفتهای اولیه خیلی زود به اجماع رسیدند.
اما به جای بحث درباره پیچیدگیهای گیجکننده تصمیمگیری در اتحادیه اروپا، بهتر است به نکات الهام بخش آن توجه شود. حتی اگر نگوییم که اتحادیه اروپا به جدال قدرتهای بزرگ در اروپا و به خصوص اروپای غربی پایان داد، حداقل میتوان گفت که آغاز و گسترش آن با دورهای نسبتا صلح آمیز در اروپا همراه شد. اینکه قدرتهای غربی پس از اینکه برای قرنها با یکدیگر میجنگیدند بالاخره به سازوکاری رسیدهاند که ظاهرا صلح را در میان آنها تضمین کرده پیشرفت قابل توجهی محسوب میشود.
اتحادیه اروپا سطحی از در هم تنیدگی را در میان کشورهای اروپایی و به خصوص کشورهای ثروتمندتر ایجاد کرده که حالا تصور جنگی دوباره میان آنها خیلی دور از انتظار است. احتمالا اگر رویاپرداز باشید شاید تصور کنید که نهادی مشابه در خاورمیانه هم شاید بتواند به رقابت گاهی بیش از حد پر تنش میان قدرتهای بزرگ در این منطقه پایان دهد.
البته قاعدتا ایجاد نهادی مشابه به تنهایی کمکی به ایجاد صلح نمیکند، همانطور که اتحادیه شورای عرب و شورای همکاری خلیج فارس هم عملا در مواردی مانند جنگ داخلی در سوریه و تنش میان عربستان و قطر ناکارآمد بودند اما شاید صلحی پایدار در منطقه که در آن قدرتهای بزرگ مانند ایران، عربستان و ترکیه درباره چارچوبی صلح آمیز و کم تنش برای رقابت توافق کنند نیازمند نهادی الهام گرفته شده از اتحادیه اروپا باشد.
پویایی اتحادیه اروپا هم چیزی است که میتوان آرزو کرد ای کاش تصمیمگیران ایرانی از آن الهام میگرفتند. اتحادیه اروپا به طور نسبتا مستمری در حال اصلاح خود است تا جایی که کتابی که شاید ده سال پیش درباره ساختار تصمیم گیری در این اتحادیه نوشته شده امروز کاربرد چندانی نداشته باشد.
موضوع فقط قوانین جدید نیست، موضوع این است که ساختار قانونگذاری هم بر اساس تحولات زمانه میتوانند به روز شوند. نهادها معمولا اینرسی زیادی در مورد تغییر و اصلاح دارند، اما اتحادیه اروپا در این زمینه عملکرد قابل ستایشی دارد. با همه اینها، بحث درباره اتحادیه اروپا احتمالا دوباره به فراموشی سپرده خواهد شد، تا دفعه بعد که این اتحادیه بخواهد تصمیمات تازهای درباره ایران بگیرد.