کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۲۲۳۹۴
تاریخ خبر:

یادداشت امیررضا مافی درباره امنیت

روزنامه هفت صبح، دکتر‌امیررضا مافی | امنیت یک امر نامرئی و نامحسوس است که تا لحظه‌‌ مخدوش شدن‌اش، بودن‌اش را متوجه نمی‌شویم. امنیت شبیه تنفس است؛ به ندرت متوجه می‌شویم که در حال نفس کشیدن‌ایم، مگر آنکه به تنفس لحظه‌ای فکر و بر آن تمرکز کنیم. به عبارت دیگر، ما زمانی ارزش و اهمیت حیاتی نفس کشیدن را درک می‌کنیم که اختلالی در آن پیش بیاید. ما زنده‌ایم، چون هر لحظه نفس می‌کشیم، اما توجهی به توقف زندگی‌مان بر تنفس‌مان نداریم.

امنیت نیز چنین است. تا وقتی همه چیز عادی است، تا وقتی هر امری سر جای خودش کار می‌کند و اوضاع خوب است، ما حواس‌مان نیست که در امنیت به سر می‌بریم. اما با بروز و ظهور کوچک‌ترین اختلالی، اهمیت حیاتی امنیت، رخ نشان می‌دهد و ما می‌فهمیم به اندازه‌ تنفس، برای حیات، به امنیت نیاز داریم. اتفاق هک شدن سیستم سوخت‌رسانی در کشور، یک بحران بزرگ در بر هم خوردن امنیت شهروندان بود.

من پیش از ظهر سه‌شنبه با خیال آسوده از خانه بیرون آمده بودم، تا بعد از پر کردن باک خالی اتومبیل‌ام در پمپ بنزین محله، کارهای روزم را پیش ببرم، اما سیستم قطع بود و حالا به هر کجا که مراجعه می‌کردم، سوخت‌رسانی انجام نمی‌شد. «جریان عادی زندگی» به هم خورده و امنیت من و دیگرانی چون من به خطر افتاده بود. بنزین که بودن‌اش همیشه بدیهی است، حالا نیست. همه‌‌ ما در چنین شرایطی، مضطرب می‌شویم، سوال داریم و نمی‌دانیم دقیقا چه باید بکنیم.

از خودم می‌پرسیدم: آیا این مقدار باقی‌مانده در باک ماشین، کفاف رسیدن مرا به مقصد می‌دهد؟ بعد طرف هشداردهنده‌ ذهن‌ام نهیب می‌کشید، نکند مشکل طولانی باشد و در میان مسیر متوقف شوم؟ طرف ناامید ذهنم هم طعنه می‌زد: نکند قرار است بنزین دوباره گران شود و جمعه خبر‌دار شویم؟ هر جا که امنیت از بین برود، پرسش‌ها همراه ترس بروز می‌کنند. در این شرایط پیچیده‌ غیر عادی، در اولین قدم باید پرسش‌ها را بررسی کرد، صورت‌مسئله را در ساده‌ترین شکل ممکن شرح داد و به سرعت مجهولات را معلوم نمود.

این بر عهده‌‌ «مسئول» است. در قدم دوم، باید آرامش تزریق شود. آرامشی که با گزاره‌های دروغ، حتما موج بعدی ترس و بی‌اعتمادی را به همراه دارد. آرامش باید در عین بیان واقعیت تامین شود. یعنی اگر ابعاد فاجعه بزرگ است، به همان اندازه بیان و راهکارهای مواجهه با فاجعه تبیین شود. در لحظه‌ از بین رفتن امنیت، دروغ و انکار آسیب‌زننده‌ترین واکنش است. اگر پزشکی برای خوشامد بیمارش، سرطان او را اعلام نکند، پس از مدتی که بیمار خواه ناخواه متوجه در خطر قرار گرفتن جان‌اش می‌شود، دیگر به پزشک و روند درمان اعتماد نخواهد کرد.

از بین رفتن امنیت، یک مسئله امنیتی است، اما نحوه مواجه شدن با آن، حتما امنیتی نیست و به شدت روان‌شناسی اجتماعی، مطالعات جامعه‌شناختی و حتی فلسفه در آن دخیل است. دخالتی که باید، فرایندش با تدوین دستورالعمل‌های اجرایی از قبل، پیش‌بینی شده باشد. در واقع، مسئولی که در بزنگاه دروغ می‌گوید.

یعنی خودش از وقوع ناامنی ترسیده و راهکاری ندارد. یعنی پیش از مدیریت ماجرا، خودش را باخته، یعنی برای آن جایگاهی که نشسته، کوچک است و باید آن پست را سریع‌تر ترک کند. ما موظف‌ایم بحران‌های پیش رو را پیش‌بینی کنیم و برای آن‌ها پروتکل داشته باشیم. در این جنگ تمام عیار، کسی برنده است که زودتر حرکت دشمن را پیش بینی کند، آن را بشناسد و برایش برنامه بریزد…

کدخبر: ۴۲۲۳۹۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر