کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۳۷۰۸۱
تاریخ خبر:

یادداشت آنالی اکبری | تشنگی جاویدان

روزنامه هفت صبح، آنالی اکبری‌ | لیلای مهرجویی که اکران شد، هشت ساله بودم. بسته پفک خالی شده و رسیده بودم به آن پودر شور لذت‌بخش ته‌‌نشین که برای چشیدن ذره‌ذره شوری مسرت‌بخشش باید انگشت‌ها را لیس می‌زدی.تشنه بودم. در آن سالن تاریک و پر‌جمعیت سینما آفریقا، بدجور تشنه بودم.

صندلی‌هایمان وسط ردیف بود. این طرف آدم. آن طرف آدم. داشتم توی ذهنم حساب و کتاب می‌کردم که برای رد شدن از جلوی این جمعیت متاثر احساساتی و خروج از سالن و رسیدن به آبسردکن، باید چند جفت پا را لگد کنم و چند بار سکندری بخورم و توی بغل غریبه‌های کم‌حوصله بیفتم.

تشنه بودم. بدجور تشنه بودم.یادم هست در پلانی لیلا پارچ را بر‌می‌دارد و توی لیوان آب می‌ریزد. صدای فرو ریختن مایه حیات، ته آن لیوان بلور هنوز از سرم بیرون نرفته. آن لحظه حاضر بودم یکی دو ماه از عمرم را بدهم اما بتوانم لیوان را از دست لیلا بگیرم. نتوانستم. الان که یک لیوان آب را با ولعی کم‌سابقه سر کشیدم، دوباره بعد از سال‌ها یاد لیلا افتادم.

این فیلم هنوز برایم یادآور تشنگی‌ست. عجیب است که خاطرات حک شده در ذهن کودک این‌طور ماندگار و جاودانند. شما می‌توانید صفحه صفحه در مدح و نقد فیلم لیلا بنویسید اما برای من بهترین و به‌یادماندنی‌ترین صحنه فیلم، همان فرو ریختن خواستنی آب در لیوان خواهد ماند.

کدخبر: ۴۳۷۰۸۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر