گپی با کارگردان سریال خوب، بد، جلف؛ رادیواکتیو
روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی | محسن چگینی بعد از ۲۰سال تجربه فعالیت به عنوان تهیهکننده سینما و تلویزیون،در سریال «خوب،بد،جلف:رادیواکتیو»بهعنوان کارگردان حضور پیدا کرده است.او پیشتر در همکاری مشترک با پیمان قاسمخانی،کارگردانی فیلم «خوب،بد،جلف:ارتش سری» را هم انجام داده بود منتها به دلایلی که در مصاحبه ذکر خواهد شد در آن فیلم نام قاسمخانی به عنوان کارگردان فیلم ثبت شده بود.
طبیعتا ساخت یک سریال به عنوان تجربه اول برای چگینی کار سختی بوده.بعد از توزیع قسمت چهارم سریال،از او خواستیم فرصتی را برای مصاحبه در اختیارمان بگذارد تا درباره ابعاد مختلف ساخت سریال از جمله سختیهای آن گپ بزنیم اما از آنجایی که ضبط سریال هنوز تمام نشده بود عملا چنین امکانی وجود نداشت.به همین دلیل هم سوالاتمان را ارسال کردیم و چگینی به صورت کتبی پاسخ آنها را در اختیارمان گذاشت.
* تجربه کارگردانی شما به ساخت یک فیلم سینمایی در دهه ۷۰ برمیگردد و در این دو دهه صرفا به عنوان تهیهکننده در تلویزیون و سینما فعالیت داشتهاید.چه شد تصمیم گرفتید مجددا به عرصه کارگردانی برگردید؟ همیشه به این مسئله فکر میکردید و منتظر فرصت بودید؟
کارم را در سینما با ساخت فیلم کوتاه در انجمن سینمای جوان شروع کردم.سال ۷۳ با سمت دستیار کارگردان وارد سینمای حرفهای شدم.در ادامه چند فیلم نیمه بلند و یک فیلم بلند کارگردانی کردم،بعد تصمیم گرفتم تهیهکنندگی را تجربه کنم و این تجربه ۲۰سال ادامه پیدا کرد.پیشنهاد پیمان قاسمخانی برای کارگردانی مشترک فیلم «خوب،بد،جلف۲» مسیر جدیدی بعد از این همه سال برای من باز کرد و رویای فیلمسازی را که با خود داشتم محقق کرد.
* در «خوب،بد،جلف۲» به همراه پیمان قاسمخانی،کارگردانی فیلم را بهعهده گرفتید اما نامتان همچنان به عنوان تهیهکننده در تیتراژ فیلم ثبت شد.چرا اسمی از این کارگردانی مشترک به میان نیامد؟
چون پروانه ساخت به نام پیمان بود.ما در زمان اخذ پروانه نمایش،کارگردانی مشترک را اعلام کرده بودیم اما از آنجایی که مراحل اداری را در زمان مقرر طی نکرده بودیم با درج نام کارگردان مشترک موافقت نکردند ولی با درخواست من برای اخذ مجوز برای کارگردانی در آینده موافقت کردند.
* پایان ناقص فیلم «خوب، بد، جلف۲» انتقادهای زیادی به همراه داشت.چرا پرونده آن فیلم را بهطور کامل نبستید و نتیجه را منوط به ادامه آن در قسمت سوم این سهگانه کردید؟ گویا قرار بوده «خوب،بد،جلف۲» را هم به صورت سریال بسازید اما در نهایت منصرف شدهاید.
«خوب،بد،جلف۲» ابتدا برای سریال طراحی شده بود.آن زمان ۱۲قسمت آن هم نوشته شده بود. بنا به دلایلی از ساخت سریال منصرف شدیم و تصمیم بر آن شد که تبدیل به دو فیلم سینمایی شود اما برنامهمان این بود که دو فیلم به فاصله خیلی نزدیک اکران شود.«خوب،بد،جلف۲» فقط چهار روز اکران شد و با شروع کرونا سینماها تعطیل شدند.بنابراین عملا ساخت ادامه آن منتفی شد.
* چه شد تصمیم گرفتید «خوب، بد، جلف: رادیواکتیو» را به جای فیلم به صورت سریال بسازید؟
بهترین راه برای پایان این پروژه ناتمام در شرایط فعلی با مشکلاتی که کرونا پیش راهمان گذاشته،ساخت سریال برای نمایش خانگی بود.
* شنیده بودیم که شما و پیمان قاسمخانی کارگردانی این سریال را هم مشترک انجام دادهاید. درست است؟
ابتدا قرار بود کار مشترکی باشد ولی با توجه به همزمانی نگارش فیلمنامه و ساخت آن مسئولیت کارگردانی به تنهایی به من واگذار شد و پیمان مشاور کارگردان شد.در واقع مشاور واقعی بود نه اسمی.
* یعنی پیمان قاسمخانی هم سر صحنه حضور داشت یا صرفا نویسنده سریال بود؟
در زمان ساخت تقریبا روزانه چندین بار تلفنی با هم مشورت میکردیم و حتی در اوایل کار در زمان دور خوانی سکانسها، با ویدئوکال در تماس بودیم.
* با توجه به اینکه سالها از کارگردانی دور بودید پیش بردن کار یک سریال برایتان سخت نبود؟
با توجه به علاقهای که سالهای سال به کارگردانی داشتم و لذتی که از این کار میبرم،برایم سخت نبود. فقط در میانه کار یکسری اتفاقات ناگوار برایم افتاد که کار را واقعا برایم سخت کرد.از جمله بیماری و فوت مادرم و کرونای سختی که گرفتم ولی سختترین بخش کارگردانی این کار، ساختن متن پیمان قاسمخانی بود.پیمان یکی از بهترین،مهمترین و تاثیرگذارترین نویسندگان آثار کمدی تاریخ سینما و تلویزیون ایران است و من باید همه تلاشم را میکردم که اجرای کار به نوشته پرظرافت پیمان لطمهای نزند.این اضطراب روز و شب همرام بود و هست مخصوصا وقتی کنار هم قسمت نهایی را برای پخش آماده میکنیم.
* سکانسهای قطار را با اینکه میتوانستید در دکور ضبط کنید اما کار سختتری را انتخاب کردید و آنها را در قطار واقعی ضبط کردید.چرا؟
تقریبا دو قسمتونیم از سریال در قطار میگذشت.به خاطر ترس از واقعی نشدن دکور و با توجه به حجم زیاد کروماکی تصمیم گرفتیم که با دوربین کم حجم و کوچک در قطار واقعی این بخشها را بسازیم.حدود ۲۰روز طول کشید.ما هر روز مسیر تهران رشت را با قطار میرفتیم و برمیگشتیم.
* آنطور که شنیدهایم سکانسهای داخل قطار را با موبایل ضبط کردهاید.درست است؟
بله.با توجه به تجربهای که تورج اصلانی از ساخت فیلم با موبایل به دست آورده بود سعی کردیم این تجربه را در ابعاد کوچک آن برای بخش قطار استفاده کنیم و این بخش با موبایل فیلمبرداری شد.
* اواسط کار،تدوینگر سریال را تغییر دادید.ابتدا میثم مولایی تدوین سریال را بهعهده داشت و سپس به مستانه مهاجر واگذار شد.چرا؟
به خاطر وقفهای که در زمان فیلمبرداری ما اتفاق افتاد تدوین و پخش سریال«خوب،بد،جلف: رادیو اکتیو» و «میخواهم زنده بمانم» همزمان شد.برای همین هم ادامه این همکاری میسر نبود.
* شما بهعنوان تهیهکننده،تجربه زیادی در ساخت سریالهای تلویزیونی دارید اما وضعیت سریالهای شبکه نمایش با تلویزیون فرق میکند.از ابتدا مطمئن بودید که با پتانسیلهای فیلم «خوب،بد،جلف» میتوانید در شبکه خانگی موفق باشید؟
اطمینان از موفقیت هیچوقت چه در تلویزیون چه در نمایش خانگی و سینما از قبل مشخص و معین نیست.خصوصا در ژانر کمدی که سلیقه مردم به شدت با تغییرات جامعه و شرایط زندگی در حال تغییر است.
* در چهار قسمتی که از توزیع سریال میگذرد،استقبال مخاطبان را چگونه ارزیابی میکنید؟
نمایش خانگی بر عکس سینما که آمار فروش متر موفقیت تجاری آن است قاعده مشخص و دقیقی ندارد.برای همین ارزیابی دقیقی ندارم.