گلایه اعضای کابینه از هم، به روش هوایی زدن
روزنامه هفت صبح، نگین باقری | حالا که رنگبندی نقشه وضعیت کرونایی شهرها تغییر پیدا کرده، از یک طرف وزیر آموزشوپرورش به رسانهها گفته که مدارس همه شهرها بهجز شهرهای قرمز و نارنجی از اول بهمن باز میشوند؛ از طرف دیگر وزیر بهداشت در یک برنامه عمومی با این کار مخالفت کرده است. این موضوع در حالی به محل اختلاف دو وزیر در یک کابینه تبدیل شده که آنها حتی اگر شماره موبایل همدیگر را نداشته باشند، حداقل در ۱۰روز گذشته سه بار همدیگر را دیدهاند: دوبار در جلسات هیات دولت و یکبار در جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا.
*** ماجرا چه بود؟
هفته پیش به محض اینکه خبر آبی شدن چندین شهر کوچک و بزرگ پیچید، زمزمه بازگشایی مدارس هم به گوش رسید. ستاد کرونا یکشنبه هفته پیش، درباره این موضوع تصمیم گرفت و وزیر آموزشوپرورش هم جزئیات آن را به صداوسیما اعلام کرد.تصمیم این ستاد این بود که دانشآموزان اول و دوم ابتدایی و هنرستانی شاخه کاردانش و فنی و حرفهای در مناطق زرد و آبی (برای دروس عملی) آموزش را به طور حضوری ببینند.
البته با یک شرط: در کلاسهای آموزشی بیشتر از ۱۰ نفر حضور نداشته باشند. حالا با وجود اینکه این تصمیم گرفته شده و در رسانهها هم اعلام شده، وزیر بهداشت تازه روز پنجشنبه مخالفت خودش را اعلام کرد. او با کنایه به این خبر گفت که «در داخل کشور، افرادی جاهلانه یا عامدانه در زمین دشمن بازی میکنند چه بسا از تعداد انگشتان دو دست هم بیشتر هستند.»
چیزی که عجیبتر از بازگشایی مدارس به نظر میرسد همین است که سعید نمکی، وزیر بهداشت طوری درباره استراتژی مهم بازگشایی مدارس واکنش نشان میدهد که انگار در اینباره مستقیما با حاجی میرزایی، وزیر آموزشوپرورش گفتوگوی حضوری یا تلفنی نداشته است. احتمال دیگر هم این است که نظر نمکی در ستاد کرونا با مخالفت اعضای دیگر روبهرو شده باشد و به همین دلیل گلایهاش را پیش اصحاب رسانه عمومی میکندو یا شاید اصلا دوست دارد مقامات دیگر نقطه نظرهایش را بدانند.
البته این اولینبار نیست که بازگشایی مدارس به محل اختلاف این دو وزیر تبدیل شده. بار قبل هم اول مهرماه همین مشکل پیش آمده بود. یک روز وزارت آموزشوپرورش حرف از بازگشایی مدارس میزد و روز بعد وزارت بهداشت با آنها مخالفت میکرد تا اینکه دست آخر وزیر آموزشوپرورش از تصمیم خود برای اول مهر کوتاه آمد و همه دانشآموزان به صورت آنلاین سال تحصیلی را شروع کردند.
*** هواییهای اینستاگرامی
در توئیتر رسم بر این است که هروقت افراد نمیخواهند مستقیما از هم گلایه کنند، به همدیگر هوایی میزنند. یعنی بدون اینکه اسم طرف را به زبان بیاورند، حرفشان را میزنند. سه ماه پیش رئیس بانک مرکزی و وزیر بهداشت با یکدیگر به همین روش هوایی زدند. داستان این بود که سعید نمکی، وزیر بهداشت مهرماه در قالب یک دلنوشته برای سردار شهید قاسم سلیمانی از اینکه یک میلیارد یوروی مصوب به دستش نرسیده گلایه کرد.
منظور او همان مبلغی بود که سران قوا برای حمایت از بخش بهداشت و سلامت در مقابله با ویروس کرونا تصویب کرده بودند اما فقط ۴۰۰میلیون یورو آن پرداخت شده بود. سعید نمکی در این دلنوشته پرسیده بود که پس آن یک میلیارد دلاری که قرار بود از صندوق توسعه پرداخت شود کجاست و چرا فقط یک بخش کوچکی از آن داده شده؟ دلنوشته وزیر بهداشت از چشم همتی، رئیس بانک مرکزی دور نماند.
او هم دقیقا یک روز بعد در یک پست اینستاگرامی بدون اینکه سعید نمکی منشن شود یا حتی نامی از او به میان بیاید اینطور جواب داد که بانک مرکزی برای مهار تورم باید در برابر خواستههایی که در جای خود شاید ضروری باشد، مقاومت کند. به همین خاطر هم تخصیصهای ارزی خودش را به ریال تبدیل نمیکند. لب کلام او در واقع این بود که فرمایش شما درست اما نمیتوانیم مبلغ مصوب را بدهیم.
دو روز بعد نمکی در یک نشست عمومی گفت که اصلا بودجه کرونا را پس میدهیم تا موجب تزلزل نظام و تغییر قیمت دلار نشویم. حالا همه اینها را در نظر بگیرید که همه این مجادلات دقیقا از روز چهارشنبه (که جلسات حضوری هیات دولت است) شروع شده بود. علاوهبر آن هر دو عضو دولت اگر شماره موبایل همدیگر را نداشته باشند، احتمالا میتوانستند این همه مکالمه را به نامه منتقل کنند اما به جایش به صورت زیرپوستی درباره بودجه مصوب کرونا با یکدیگر در فضای مجازی وارد مکالمه هوایی شدند.
*** نامه به شخص ثالث
آذرماه یکبار هم بین بانک مرکزی و وزیر صنعت اختلاف پیش آمد. نکته عجیب آن اختلاف این بود که رزمحسینی، وزیر اقتصاد گلایه خود را از همتی با یک نامه خطاب به رئیسجمهور بروز داد. این در حالی بود که هر دو آنها هر چهارشنبه در جلسات هیات دولت شرکت میکنند و همچنین در جلسات مختلف اقتصادی همدیگر را میبینند.
حالا ما نمیدانیم یا در جلسات حضوری بحث به گلایهها نمیرسد یا اینکه این اختلاف با گفتوگو حل نشده و نیاز بهواسطه حسن روحانی پیدا کرده است. ماجرای ناراحتیهایی که رزمحسینی در نامهاش به روحانی اشاره کرده به محدودیت بانک مرکزی برای ترخیص کالا برمیگشت. موضوع این بود که براساس بخشنامه آن وقت بانک مرکزی، زمان واردکنندهها برای ارائه اسناد حمل حوالههای ارزی به بانک کاهش پیدا کرده بود.
از این اتفاق هم اتاق بازرگانی و هم وزیر صنعت شکایت داشتند. تجار میگفتند تحریم و کرونا باعث میشود که خیلی دیرتر بتوانند یک کالا را ترخیص کنند اما بانک مرکزی فقط به آنها ۴۵روز وقت داده بود. رزمحسینی، وزیر اقتصاد با دیدن این تصمیم بانک مرکزی، شروع به نوشتن یک نامه خطاب به رئیسجمهور کرد. دست آخر هم بانک مرکزی از تصمیمش کوتاه آمد و بخشنامه تعدیل شد.
*** وقتی نامهنگاری هم افاده نمیکند
نامهنگاری برای حل مشکلات سابقه طولانی دارد اما مراودات اعضای کابینه وقتی عجیبتر میشود که برای اختلافاتشان حتی نامه هم ننویسند. مثلا همین ماه پیش یک اختلاف نظر بین وزیر صمت و سازمان بورس شکل گرفت که برای حل کردن آن، محمود واعظی پادرمیانی کرد. محل اختلاف هم بر سر قیمتگذاری فولاد بود.
آبان ماه امسال وزیر صمت ابلاغیهای برای تعیین قیمت سقف فروش محصولات فولادی صادر کرد که سازمان بورس میگفت این قیمت فسادزاست بنابراین از اجرا کردن آن هم سرباز زد. رزم حسینی معتقد بود که این کار را با هدف کنترل قیمت فولاد انجام داده است به این خاطر که از اول سال ۹۹ تا امروز فولاد ۳۰۰ برابر گرانتر شده. اما سازمان بورس زیر بار این ابلاغیه نرفت و آن را به شورایعالی بورس ارجاع داد. همین موضوع باعث شد که رزمحسینی، وزیر صنعت موضوع را برای رسانهها مطرح و از وزیر اقتصاد گلایه کند.
او در یک نشست عمومی خطاب به وزیر اقتصاد گفت:«وقتی به جای مدیرعامل بورس کالا، یک کارشناس در جلسه حضور پیدا میکند و میگوید من تابع وزارت اقتصاد هستم باید همان وزارتخانه پاسخگو باشد.» اختلاف این دو نهاد بر سر این موضوع همیشه پنهانی و پشت پرده بود و این بار علنی شد و به رسانهها کشید. همین علنی شدن اختلاف واکنش منفی واعظی، رئیس دفتر روحانی را هم به دنبال داشت. فارغ از اینکه کدام طرف مسئولیت قیمتگذاری فولاد را باید داشته باشند، اتفاق جدید همین بود که به نظر میرسد وقتی نامهنگاری هم دیگر اثر نداشته باشد، رسانهها به پیامبر و پیامرسان دو سمت دعوا تبدیل میشوند.