کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۱۹۱۵۹
تاریخ خبر:

گفتگو ‌با رقیه توکلی‌ کارگردان مستند «سهراب»

روزنامه هفت صبح، فرشاد رضایی | ‌اگر امروز زنده بود، شاعری ۹۳ ساله بود. هرچند به نظر زنده‌تر از زمانی است که رفت. او ۱۴ مهر ۱۳۰۷ به دنیا آمد و اول اردیبهشت ۱۳۵۹ از این جهان رفت؛ عمری کوتاه اما نغز. به همین مناسبت تلاش کردیم یادی از این شاعر بزرگ کنیم؛ شاعری که دست‌مایه برخی آثار مستند در ایران هم قرار گرفته؛ از جمله مستند «سهراب» به کارگردانی رقیه توکلی. این مستند سال ۱۳۹۳ ساخته شد و یکی از بهترین مستندها درباره زندگی سهراب سپهری است.

کارگردان در واقع تلاش کرده بود به جای تحمیل دیدگاهی خاص، گزارشی از زندگی شاعر ارائه دهد. ضمن اینکه در این مستند سراغ برخی دوستان و اعضای خانواده سپهری رفتند که حالا دیگر بین ما نیستند. مستند «سهراب» از این جهت هم حائز اهمیت شده است. درباره کارگردان این مستند اما باید گفت رقیه توکلی، متولد ۵ مرداد ۱۳۶۴ در یزد است. کارشناسی سینما در رشته کارگردانی دارد و کارشناسی ارشد رشته تئاتر ادبیات نمایشی.

در سال ۱۳۸۵ اولین فیلم کوتاهش به نام «آب» را ساخته است که در جشنواره‌های داخلی و خارجی دیده شد. توکلی تا به حال بیش از ۳۰ فیلم کوتاه ساخته که بسیاری از آن‌ها پخش شده‌اند، به جشنواره‌های مختلف رفته‌اند و برایش قریب به ۶۰ جایزه ملی و بین‌المللی به همراه داشته‌اند؛ فیلم‌های کوتاهی نظیر «ساعت شیش»، «صبا»، «تو فقط مادر من باش»، «حلق‌آویز» و… او دو فیلم سینمایی هم ساخته؛ اولی با عنوان «مادری» که در سال ۱۳۹۵ در جشنواره فجر شرکت داشت و دومی به نام «مهران» که همین امسال در جشنواره بود.

او در حال حاضر به تدریس در دانشگاه مشغول است و در یزد ساکن شده. در کارگاه‌هایی نظیر مدرسه لودز لهستان از طریق گلد فیلم فستیوال و کارگاه‌های زنده‌یاد عباس کیارستمی در دوبی هم شرکت کرده است. او در حال حاضر عضو انجمن فیلم کوتاه ایران است و عضو کانون کارگردان‌های سینمای ایران. آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگویی است با رقیه توکلی درباره مستند «سهراب».

یکی از بهترین مستندها را درباره سهراب سپهری، شما ساخته‌اید. چون با تماشای این فیلم مخاطب کاملا در جریان زندگی و فضای فکری این شاعر بزرگ قرار می‌گیرد. چه شد اصلا سراغ زندگی سهراب سپهری رفتید؟
در مورد اینکه یکی از بهترین فیلم‌های مستند سهراب است که لطف دارید. بله، فیلم بلندی که در مورد سهراب سپهری ساخته بشود، حداقلش من وقتی می‌خواستم فیلم را بسازم اصلا چیزی ندیدم و فیلم‌های کوتاهی فقط بود که ساخته شده بود. در واقع می‌توانم بگویم که من سراغ سهراب سپهری نرفتم، او آمد سراغ من. حالا به شوخی است ولی واقعا این‌گونه بود که به من پیشنهاد شد که از طرف آقای داوود سماواتی‌یار که تهیه‌کننده این کار بودند و خب تصویب کرده بودند و قرار بوده با یک فرد دیگری کارگردانی این کار را انجام بدهد، مثل اینکه گویا مسئله‌ای پیش می‌آید و می‌آیند سراغ من و من با آقای سماواتی‌یار شش هفت تا مستند در شبکه یک سیما با هم کار کرده بودیم.

آمدند به من گفتند که این فیلم مستند هست که من تصویبش کردم برای شبکه اصفهان است و می‌خواهم که تو کار کنی. من هم که خب به عنوان یک آدمی که عاشق هنر و سینما و هنرمندان است و خب سهراب سپهری هم که هم شاعر هم هنرمند درجه یک، پس فکر کردم که چرا بگویم نه و قبول کردم و شروع کردم به تحقیق. اول قرار بود که ما پاییز کار کنیم و بعد زمستان و بعد اتفاقی فیلمبرداری‌مان افتاد به بهار و خوردیم به گلاب‌گیری کاشان و آن فضاها که به نظرم اتفاق خوبی بود. یعنی دست به دست هم داد که در آن زمان فیلمبرداری بشود.

پس برای تلویزیون ساخته شده بود؟
بله، این فیلم، فیلمی است که برای تلویزیون ساخته شده و ما معیارهای تلویزیون را می‌شناسیم که باید این‌ها را رعایت کنیم و خب خیلی کارها را می‌توانستیم بکنیم، نمی‌دانم می‌شد یا نه، نمی‌شد. خیلی سال است که من این فیلم را ساخته‌ام، سال ۹۲ یا ۹۳ بوده است، حالا دقیقش را یادم نیست ولی هفت هشت سالی از آن زمان می‌گذرد و خب در این هفت هشت سال من پخته‌تر شدم؛ یعنی الان اگر می‌خواستم بسازم خیلی فرق می‌کرد. ولی در آن زمان که سن کمی هم داشتم مثلاً ۲۴ یا ۲۵ سالم بوده، فیلمی کار کردم که دوستش داشتم و برایم افتخاری بود که این مستند را از زندگی آقای سهراب سپهری کار کردم. از طریق این فیلم با اساتید بزرگ مصاحبه کردم و کسانی که هرگز درباره سهراب حرف نزده بودند، در فیلم من حرف زدند و بارها به من مراجعه شده که مثلا ما آن صحبت‌هایی را که در مورد سهراب شده می‌خواهیم ازت، چنین حالتی بوده است.

فیلم‌های قبلی راجع به سهراب سپهری را دیده بودید؟ چون فکر می‌کنم فیلم شما چهارمین فیلم بود.
در اینترنت و این‌ها که جست‌وجو کردم، خیلی فیلم خاصی من ندیده بودم. نمی‌دانم شما الان می‌گویید چهارمین فیلمی بوده که در مورد سهراب سپهری من ساختم، اصلا این شکل اطلاعاتی نداشته‌ام، نه. ولی می‌دانم که کلا کار خودم را کردم و سعی کردم کمی کاشان را نشان بدهم، سعی کردم که زیبایی‌ها و حرف‌های دوستان و اطرافیان سهراب را در موردش بگویم و خب خیلی هم سخت بود هماهنگی این مصاحبه‌ها و این فضاها ولی خدا را شکر انجام شد و کار کردیم. ممنون که حالا قابل می‌دانید و می‌گویید که فیلم خوبی است.

به نظر بهترین رویکردی که داشتید این بود که فضای گزارشی به کار بدهید. در واقع مستند خودش زندگی شاعر را نشان می‌دهد، نه اینکه عده‌ای دیدگاه‌شان را به فیلم شما تحمیل کرده باشند. شاید این یکی از مهمترین دلایل موفقیت کار شما باشد.
خب کار برای تلویزیون بود و اینکه شاید مثلا اگر کار برای یک جای خصوصی بود شاید چیزهای دیگری در گزارش‌ها از سهراب گفته می‌شد، نمی‌دانم ولی این را می‌دانم که خیلی دوست داشتم که دوستان و خانواده سهراب در مورد او حرف بزنند چون واقعا کمبودش را احساس می‌کردم در فضای مجازی و در اینترنت وقتی سرچ می‌کردم. احساس کردم که نیاز است که این افراد تا هستند صحبت کنند.

الان خیلی از آن کسانی که من با آن‌ها مصاحبه کردم فوت کرده‌اند و خب این به نظر من خیلی ارزشمند است که آن‌ها در مورد دوست‌شان حرف زدند. شاید همیشه حرف می‌زدند ولی کسی ثبت نکرده بود، و همین که ثبت شده فکر می‌کنم خودش ارزشمند است و یک وقت‌هایی این مسئله خیلی کمک می‌کند. خیلی هم تلاش کردم که این فیلم فضای شاعرانه داشته باشد. ببینید یک کمی هم خب بودجه‌ها محدود هست. مثلاً آن پروداکشن قوی را ما نداشتیم که من بگویم که حالا می‌توانستیم گریم کنیم و چه می‌دانم برخی اتفاقات بیفتد. سعی کردم که با اندک چیزهایی که در اطراف‌مان هست و در زمان کوتاه بتوانیم که فیلم را ببندیم و آن را بسازیم و خب می‌گویم جزو فیلم‌های مستندی است که من کار کردم و دیده شده از تلویزیون.

فرایند ساخت آن چطور بود؟ چه مشکلاتی در ساخت آن داشتید؟
ببینید… ما گروه‌مان خیلی کوچک بود، با اینکه دوست داشتم بازسازی‌هایی انجام بدهم ولی خب آن امکانات را نداشتم؛ آن امکاناتی که مثلا طراحی صحنه داشته باشم، طراحی لباس داشته باشم، گریمور داشته باشم، بازیگر بتوانم مثلاً آفیش کنم و یا در فیلمبرداری؛ فضاهایی به این شکل… بنابراین مثلا از اهالی بومی‌ای که آنجا بودند، هماهنگ می‌کردیم و خیلی سعی می‌کردم همه چیز را خودم هندل کنم که بتوانیم کار را به اتمام برسانیم و انجامش بدهیم. ببینید، من سنم کم بود و خب کمتر مشکلات را می‌دیدم.

به همین خاطر گاهی فکر می‌کنم وقتی جوان‌ها کار می‌کنند خیلی بهتر است. الان هم پیر نیستم ولی آن موقع کله‌ام بیشتر بوی قرمه‌سبزی می‌داد؛ نمی‌دانم حالا، خیلی کله‌ام داغ بود یا مثلا خیلی بیشتر دغدغه داشتم که فیلم بسازم و خیلی به مشکلاتی که وجود دارد توجه نمی‌کردم و به خاطر همین خیلی الان نمی‌توانم بگویم که بله مثلا این‌ شکل مشکلات بود. فکر می‌کنم که بزرگ‌ترین مشکلش این بود که اگر مثلا ما بودجه بیشتری داشتیم شاید الان فیلم بهتری روبه‌روی‌مان بود، شاید هم نه، تأثیری نداشت.

در حال حاضر به شکل رایگان روی آپارات موجود است. شما خودتان آن را در اختیارشان قرار داده‌اید؟
من اصلا خبر نداشتم که این فیلم روی آپارات هست. نه، فکر نمی‌کنم من و یا تهیه‌کننده در اختیار قرار داده باشیم ولی شاید هم گذاشته‌اند نمی‌دانم؛من در اختیار جایی قرار نداده‌ام فیلم را و جالب هم بود همین که روی آپارات است.من فکر می‌کنم این فیلم چون سال‌ها ساخته شده و منفعت مالی آنچنانی‌ای نمی‌تواند برای عواملش داشته باشد چه خوب که باشد و دیگران این فیلم را ببینند و حرف‌ها را بشنوند و قضاوت کنند.

کدخبر: ۴۱۹۱۵۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر