گفتگو با سعید شیخزاده مجری مسابقه ایران
روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی | سعید شیخزاده از جمله مجریانی است که فعالیتش را در این عرصه از دو دهه پیش شروع کرده و حالا در اجرای مسابقات مختلف به پختگی رسیده است. او درحال حاضر اجرای مسابقه «ایران» را در شبکه یک بهعهده دارد؛ یک اجرای آرام و بیحاشیه و البته فراخور حال یک مسابقه اطلاعات عمومی درباره سرزمین ایران.
شیخزاده را از دوران کودکیاش با فیلمها و سریالهای مختلف به یاد میآوریم و صدایش را بارها روی فیلمها و سریالهای خارجی شنیدهایم. شروع فصل سوم مسابقه «ایران» دلیلی شد برای اینکه پروندهای را به مصاحبه با این مجری اختصاص دهیم. علاوه بر این مروری داریم بر سرنوشت مجریانی که از حدود بیست سالگی اجرا را شروع کردهاند.
«مسابقه ایران» درحال حاضر یکی از مسابقههای پرمخاطب تلویزیون است. فصل اول آن سال گذشته با اجرای سام درخشانی روی آنتن رفت. آن زمان اجرای سام درخشانی با انتقادهای زیادی همراه بود. بعد از گذشت بیستوپنج قسمت، در پایان فصل اول درخشانی امکان ادامه حضور در این مسابقه را نداشت و قرار بر این شد که اجرای آن به سعید شیخزاده محول شود؛ مجری جوانی که سالها تجربه اجرا دارد و تمرکز اصلیاش اجرای مسابقات است.
مسابقه ایران در ادامه قدرتمندتر پیش رفت و حضور شیخزاده توانست حال و هوای بهتری به آن ببخشد. حالا مسابقه به فصل سوم رسیده است. با سعید شیخزاده به بهانه اجرایش در این مسابقه قرار گفتوگو گذاشتیم اما مسئله مهم اینجاست که شیخزاده از جمله مجریانی است که فعالیتهایش متمرکز به اجرا نمیشود. با او میشود از هر دری صحبت کرد؛ از بازی در فیلمها و سریالهای دوران کودکی و نوجوانی، تا فعالیت در عرصه دوبله و ویژگیهای مسابقات اطلاعات عمومی و … مشروح این مصاحبه را بخوانید.
بازیگری و دوبله
شما بازیگری و صداپیشگی را تقریبا همزمان و از اواخر دهه شصت شروع کردید؛ زمانی که حدودا ۱۰سالتان بوده. به طور کلی چطور وارد این عرصه شدید؟
من برای اولینبار سال ۱۳۶۸ با بازی در فیلم سینمایی «مرگ پلنگ» ساخته آقای فریبرز صالح وارد عرصه بازیگری شدم. از طریق یکی از دوستان پدرم به کارگردان معرفی شدم. البته آن زمان برای انتخاب بازیگر کودک فیلم تست بازیگری میگرفتند. من به همراه چند کودک دیگر تست دادم و انتخاب شدم.
علاقهتان به بازیگری باعث شد به دوبله برسید یا برعکس؟
آنموقعها رسم بر این بود که فیلمها دوبله میشدند. اینطور نبود که صدای بازیگران سر صحنه فیلمبرداری ضبط شود. بعد از اینکه فیلمبرداری تمام میشد، دوبلورها میآمدند و جای بازیگرها صحبت میکردند. ولی خوشبختانه من برای اولین بازیام دعوت شدم که خودم بروم و به جای نقش خودم صحبت کنم؛ یعنی گویندگی کار خودم را هم به عهده خودم گذاشتند. حالا درست است که نقشم خیلی کم بود اما به هرحال تجربه دوبلوری و بازیگری را در همان ابتدا باهم شروع کردم و از همانجا علاقهمند شدم به کار دوبله. در کنار کار بازیگری، کار دوبله را هم خیلی به صورت حرفهای و فشرده انجام دادم و در ادامه راه هم دیگر قضیه خیلی جدی شد.
از یک جایی به بعد حضورتان به عنوان بازیگر در سینما و تلویزیون کمرنگ شد و کمکم بیشتر به عنوان صداپیشه فعالیت داشتید. این علاقه چه زمانی پررنگتر شد؟ چه اتفاقی افتاد که فکر کردید در دوبله موفقتر هستید تا بازیگری؟
بله من از سن پانزده، شانزده سالگی، دیگر یک تصمیم خیلی اساسی گرفتم برای خودم. میخواستم یکی از این کارها را خیلی خوب و کامل انجام دهم و باید تصمیم میگرفتم یکی را انتخاب کنم و آن یکی را کنار بگذارم. میدانستم که نمیتوانم مدام از این شاخه به آن شاخه بپرم. بنابراین دوبله را انتخاب کردم و در آن سالها تمام وقتم را گذاشتم برای دوبله با این امید که در آینده به نتیجه برسد. الان که فکر میکنم میبینم تصمیم درستی بود. این همه وقت و انرژی که در طول سالها گذاشتم برای دوبله، بیارزش نبوده و خداراشکر جواب گرفتهام.
استعداد شما در دوبله چطور کشف شد و کی احساس کردید دیگر میتوانید کنار دست اساتید بزرگ دوبله حرفی برای گفتن داشته باشید؟
قطعا پیشکسوتها بودند که این استعداد را کشف کردند و من واقعا از آنها ممنونم. در گذشته اینطور بود که کار هنری آنقدر برای اهالی هنر اهمیت داشت که حتی وقتی میدیدند یک بچه استعداد دارد برایش وقت میگذاشتند، سعی میکردند به او آموزش بدهند و رویش کار کنند تا اینکه بتواند به نقطه خوبی برسد. ولی متاسفانه الان دیگر اینطوری نیست. به قول معروف هرکس به فکر خودش است و به فکر نسل آینده نیست. به هرحال آینده هم هنر لازم دارد. امیدوارم به نقطهای برسیم که آنقدر به فکر باشیم و آنقدر هنر برایمان معنا داشته باشد که بتوانیم در آینده هم هنرمندانی را تربیت کنیم و تحویل دهیم.
با اینکه در زمینه بازیگری هم کارنامه به نسبت پرباری داشتید اما از اواخر دهه هشتاد به طور کلی بازیگری را کنار گذاشتید. چرا؟
بازیگری را موقتی کنار گذاشتهام. یعنی اینطوری نیست که تصمیم قطعی گرفته باشم دیگر بازی نکنم.
پس قرار است دوباره شاهد بازی شما در فیلمها و سریالها باشیم؟
فعلا چون کار دوبله دارم و در کنارش مخصوصا این روزها کار اجرا برایم اولویت دارد سعی میکنم برسم به اجرا ووقتم را بیشتر برای این کار بگذارم. اصولا وقتی شما یک کار را انتخاب میکنید دیگر مدام سرک کشیدن توی کارهای دیگر چندان جالب نیست و شما را عقب میاندازد از کار اصلی و تمرکزتان. فعلا تمرکزم روی کار اجرا و دوبله است.
ورود به عرصه اجرا
نزدیک ۱۵سال است که به عنوان مجری فعالیت میکنید. اولین بار اجرا را در چه برنامهای تجربه کردید؟
اولین برنامهای که اجرا کردم، «سیمای خانواده» بود. دو سه سال برنامه زنده اجرا میکردیم درکنار آقای هرمز شجاعیمهر و خانم رضایی و دوستان دیگر. میتوانم بگویم تقریبا با زندهیاد آزاده نامداری، همزمان کارمان را در این برنامه شروع کردیم. هردومان در این برنامه، اولین اجرای حرفهایمان را تجربه میکردیم.
ورود به عرصه اجرا آنهم بدون هیچ پیشینهای، برایتان کار سختی نبود؟
اولین بار که دعوت شدم یک برنامهای را در تلویزیون اجرا کنم خب زیاد سر در نمیآوردم قرار است چهکار کنم. نمیدانستم اصلا کار اجرا چیست و برنامه زنده چطور اجرا میشود و … به هرحال با کمک دوستان و مشورت و یک مقدار تمرین کارم را شروع کردم. برایم جالب بود. چون تصمیم جدی نداشتم که حتما این کار را انجام دهم اما خب مرتب برای اجرای برنامههای مختلف دعوت میشدم و دیگر کمکم این روتین شد.
پس دیگرکم کم اجرا برایتان جدی شد؟
بله. من هم قضیه را جدی گرفتم و سعی کردم کار کنم. به سبک مخصوص به خودم برسم و طوری اجرا کنم که خاص خودم باشد. کپی نباشد از روی دست کسی.البته به زمان نیاز داشتم و همچنان دارم کار میکنم و امیدوارم بتوانم به نقطه بهتری برسم.
معمولا در ایران مجریها آموزش خاصی در این زمینه نمیبینند. این مسئله برای شما چطور بود؟ در هیچ دورهای آموزشی در زمینه اجرا دیدید؟
آموزش استاندارد و خاصی برای اجرا در کشورمان نداریم. اما خودم سعی کردم خیلی چیزها یاد بگیرم. با منابعی که از اطراف پیدا کردهام. از دیدن برنامههای مختلف خارجی یا اجرای همکارانم؛ مجریانی که در حد اعلا کار انجام میدهند و … همه اینها را تماشا کردم و سعی کردم مدام تکرار کنم و تمرین داشته باشم تا پیشرفت کنم.
تا به حال اجرای مسابقههای زیادی را به عهده داشتید. فکر میکنید اجرای مسابقه نسبت به اجرای یک برنامه تلویزیونی نیاز به چه تبحری دارد؟
اجرای مسابقه را خودم ذاتا دوست دارم. یعنی به نسبت هر نوع اجرای دیگر، ترجیح میدهم مسابقه اجرا کنم. مسابقه جای خیلی خوبی است. اول اینکه جایی است که شما بهت خوش میگذرد. بینندهای که قرار است شما را با جدیت دنبال کند حتما از تماشای این بردها و باختها لذت میبرد. چون به هرحال هیجان خیلی زیادی دارد. مسابقه مال تلویزیون است و مدام طرحهای جدید و شرکتکنندههای جدید میآیند. این روابطی که با آدمهای مختلف از قشرهای مختلف و شهرهای مختلف میتوانی داشته باشی برایم خیلی جذاب است و قطعا اجرای مسابقه را به اجرای یک برنامه تلویزیونی ترجیح میدهم.
مسابقه ایران
یکی از ویژگیهای مهم اجرای شما در مسابقههای تلویزیونی از جمله مسابقه ایران این است که برخلاف خیلی از مجریها تلاش نمیکنید هیجان کاذب به برنامه تزریق کنید. به نظرتان یک مسابقه با حال و هوای مسابقه ایران، نیاز به تزریق هیجان دارد یا خود مسابقه به اندازه کافی جذاب است؟
هیجان کاذب اصولا مصنوعی از آب در میآید. وقتی یک چیزی هیجان ندارد چطور میتواند تلاش کرد به آن هیجان وارد کرد. این هیجان تصنعی، خیلی زود لو میرود. ما باید به این قالب برسیم که هیچچیزی مصنوعی و غیرواقعی نباشد. ما قرار است از جنس خود مردم باشیم و هر اتفاقی که میافتد واقعیاش را تحویل مردم بدهیم. مردم همیشه چیزی را دوست دارند که داخلش تقلب نباشد. به نظرم هیجان کاذب وقتی داشته باشی قطعا داری تقلب میکنی و هیچوقت با این شیوه جواب نمیگیری.
درحال حاضر تعداد زیادی مسابقه اطلاعات عمومی همزمان روی آنتن میروند و بعضی از آنها شباهتهایی باهم دارند. چهقدر تلاش میکنید مسابقه ایران با اجرای شما متفاوتتر پیش برود؟
بله این روزها خیلی مسابقهها هستند که اطلاعات عمومی دارند. اما سوالات مسابقه ایران صرفا از ایران است و درباره اطلاعات عمومی شهرها و سنتها و … است. از این نظر با مسابقههای دیگر تفاوت داریم. اما در کل همین است دیگر. در تمام دنیا که بگردید مسابقهها اصولا همین فرم را دارند مگر اینکه شما بخواهید بروید در مسابقههای ورزشی که کارهای خاص انجام میدهند. مسابقه در تلویزیون اصولا همین طراحی را دارد اما مهم این است که ببینیم طراحی و اجرا به چه صورت باشد و میتواند بیننده را جذب کند یا نکند.
در اجرای مسابقه ایران چقدر سعی کردید سبک و سیاق خودتان را داشته باشید؟
تمام تلاشم را کردم که مخاطبان با مجریای مواجه باشند که خاص مسابقهای مثل مسابقه ایران است و همان شخصیتی را از سعید شیخزاده ببینند که انتظارش را دارند. سعی کردم مدیریت هیجان و شور صحنه طوری باشد که مرتبط با خودم باشد و سراغ کپیبرداری نروم. یک برنامه جدید باشد با یک فضای جدید و یک اجرای خاص خودش.
چقدر مهم است مجری چنین مسابقهای، خودش اطلاعات عمومی بالایی داشته باشد؟ خودتان پیش از شروع مسابقه درباره پاسخ سوالات مطالعه میکنید؟
توی این جور مسابقهها، مجری نقش اصلی است و باید خودش مسلط باشد روی سوالها و حتما اطلاعاتعمومی بالایی داشته باشد. در غیر این صورت اصلا شدنی نیست. شما به عنوان مجری در این برنامهها، سوال کنندهای و پرسشگر اصولا خودش باید آماده باشد. مجری در اصل دارد از کسانی که آمدهاند در مسابقه شرکت کنند، امتحان میگیرد و خودش باید خیلی آماده باشد.
درحال حاضر آماری از میزان بازدید مسابقه ایران نزد مخاطبان دارید؟
آمار خاصی ندارم. چون مسابقه ما پخشش تازه شروع شده و امیدوارم بینندهها مسابقه را دنبال کنند. تا الان نظرات خوب است. تا جایی که خودم نظرات را دنبال میکنم بیشتر نظرات مثبت است و اکثر مخاطبان آن را دوست دارند.
جای خالی پیشکسوتان دوبله
بسیاری از پیشکسوتان عرصه دوبله متاسفانه در چندسال اخیر از دنیا رفتهاند و بخش مهمی از آنها هم دوران بازنشستگی را میگذرانند. در شرایط فعلی آیا جایگزینهای مناسبی در عرصه دوبله داریم؟
بله متاسفانه خیلی از پیشکسوتهایمان بازنشسته شدهاند و کار نمیکنند. خب دیگر کار سپرده شده به نسلی که خودشان پرورش دادهاند. خداراشکر که زحماتشان مفید بوده و نتیجه داده. نسل امروزی دوبله، نسل خیلی خوبی هستند و کاملا میتوانند دوبله ایران را زنده نگه دارند و در بالاترین سطح پیش ببرند.
دوبله آثار توسط پلتفرمها چقدر به نظر شما حرفهای صورت میگیرد؟
ما درحال حاضر مشغول دوبله در نماوا هستیم و باید بگویم نماوا بسیار کارهایش را حرفهای دوبله میکند. غیر از نماوا سایر پلتفرمهای اینترنتی در دوبله آماتور هستند. البته روی صحبتم فقط پلتفرمهای اینترنتی است، اگرنه صداوسیما که بهترین دوبله و گویندهها را دارد و سطح حرفهایاش کماکان حفظ شده است.