گفتگو با رامبد جوان درباره اکران آنلاین فیلم طلا
روزنامه هفت صبح، احمد رنجیر | «طلا» بعد از «زیر نظر» دومین فیلمی است که رامبد جوان برای کارگردانی دیگر، تهیه کرده است. در هر دو پروژه محمد شایسته کنارش بوده است و هیچ کدام تجربه مستقل جوان محسوب نمیشوند. «زیر نظر» به کارگردانی مجید صالحی با بازی رضا عطاران سال پیش اکران عمومی شد. فیلم توفیقی که باید در گیشه بهدست نیاورد که بخشی از آن حاصل التهابات جامعه بود. با رامبد جوان درباره «طلا» ، اکران آنلاین و چند موضوع دیگر گفتوگو کردهایم.
*** بی اعتمادی به سالن سینما تا اطلاع ثانوی
* چه شد که تصمیم به اکران آنلاین «طلا» گرفتید؟
من و محمد شایسته(دیگر تهیهکننده طلا)، به این جمعبندی رسیدیم که در شرایط فعلی سینماها و وضعیت مبهم اکرانها، استفاده از امکان اکران آنلاین بهترین تصمیم است. معلوم نیست وقتی سالنهای سینما باز شد، چه کسی حاضر است فیلم را در سالن سینما ببیند. خود من که عاشق سینما هستم، حاضر به این کار نیستم. چون نمیدانم قرار است با چه کسانی در سالن بنشینم. اصلا وقتی قرار است زندگی عادی را از سر بگیرم، باید خیالم راحت باشد.
از آنجا که احساس میکنم، مدیریت فعلی، مدیریت خیلی دقیقی نیست و شک دارم بازگشایی خیلی از جاها با محاسبه دقیق رخ میدهد، پس تا اطلاع ثانوی خیالم راحت نیست. چه تضمینی وجود دارد، جاهایی را که باز میکنند مثل سالن سینما، آدمهای ناقل حضور نداشته باشند. این اضطراب که بهخاطر ورود به مکان عمومیوجود دارد، ناگوار است؛ پس به این زودی قرار نیست، تماشاچی در کمال آرامش به سالن سینما برود.
اگر هم شرایط عادی شود، فیلمهای زیادی هستند که متقاضی اکران هستند. با این اوصاف، تصمیم گرفتیم وارد این دعواها و اضطرابها نشویم و از امکان اکران آنلاین بهره ببریم. «طلا» را در اختیار تیمیکه کار اکران آنلاین را برعهده دارند، قرار دادیم و گفتیم هرجور صلاح میدانید با آن برخورد کنید. طلا، اولین فیلم بخش خصوصی سینمای ایران است که اکران آنلاین میشود.
* برای اکران توی سالن سینما حتما درخواست داده بودید. چرا اکران نشد؟
قرار بود ۲۳بهمن ۹۸ اکران شود ولی با توجه به شرایط، در آخرین لحظه از اکران انصراف دادیم. اتفاقهایی که در جامعه رخ داد، جو اجتماعی را به سمتوسوی دیگری برد که کسی حوصله دیدن فیلم در سالن سینما را نداشت و تمرکز جایی دیگر بود.
فیلم «زیر نظر» هم آن موقع اکران بود و از شرایط ناگوار اجتماعی خیلی صدمه دید. از آنطرف جشنواره فجر هم تازه تمام شده بود و معمولا بعد از این ایام سینماها دچار رخوت میشوند. بنابراین گفتیم بهتر است «طلا» را اکران نکنیم. از شورای پروانه نمایش خواهش کردیم اجازه بدهد ما دیرتر فیلم را اکران کنیم که ماجرای کرونا پیش آمد.
*** دستاورد اکران آنلاین
* از ریسک قاچاق فیلم در اکران آنلاین اطلاع دارید. چه انگیزهای باعث میشود این ریسک را بپذیرید؟
اگر قرار باشد آدمیزاد ریسک نکند، هیچ اتفاقی برایش نمیافتد. من و محمد شایسته ریسک کردیم؛ از جیب خودمان هزینه کردهایم، درنتیجه لازم نبوده به کسی جواب بدهیم. خودمان به این نتیجه رسیدیم که ریسکش را بپذیریم و بکنیم. گفتیم یکبار امتحان کنیم ببینیم چه میشود.
اگر دیگران هم این مسیر را امتحان کنند بهنظرم نظام جدیدی راهمیافتد و نظام مطلقی که وجود دارد، بازنگری میشود. یعنی همه متوجه میشوند روشهای دیگری برای اکران و دیدهشدن وجود دارد. هرچیزی که از شکل انحصاری دربیاید نشانه موفقیت است. اکران فیلمها همیشه دست سینمادار، پخشکننده و … بوده است و بهنظرم این روش جدید میتواند انحصار را خارج کند.
* میتوانید درصد مورد توافقتان با vodها را بگویید؟
در اکران سینماها حدود ۳۵درصد هزینه فیلم برمیگردد ولی براساس توافقی که اینجا ما با vodها داریم ۷۰درصد هزینه برمیگردد. در نتیجه اگر فیلم، یکمیلیارد تومان بفروشد، ۷۰۰میلیون تومان آن برمیگردد. اگر قرار بود ۷۰۰میلیون تومان در سینما بهدست بیاوریم، فیلم باید چیزی حدود دومیلیارد میفروخت.
* هزینه ساخت «طلا» چقدر بود؟
نزدیک به سهمیلیارد تومان.
*** در مسیر نتفلیکس
* فکر میکنید سینمای ما به این سمتی که نتفلیکس رفته میتواند برود؟
بله چرا نتواند؟ معلوم است که میتواند. همین الان در سریالها این اتفاق میافتد. vodها سریال تولید میکنند و فیلم هم تولید خواهند کرد. همه کارها شدنی است. سینما، تلویزیون و تئاتر که مال ما نیست؛ اینها هنر_صنعت غربیها است که با محاسبات دقیق به مصافش میروند. ما هم باید نگاه کنیم و یاد بگیریم روشها کدام است و آرام آرام شکل برخوردمان را تغییر دهیم.
* به این فکر کردهاید که فیلمی مخصوص vod بسازید؟
ما از تجربیات تازه استقبال میکنیم؛ چه بهعنوان کارگردان و چه بهعنوان تهیهکننده.
فکر میکنید قیمت ۱۲هزار تومان برای هر یوزر کافی است؟ در شرایط عادی، باید هزینه ایاب و ذهاب را لحاظ کرد. ضمن اینکه با یک بلیت فقط یکنفر میتوانست فیلم را تماشا کند اما حالاn تعداد میتوانند.
اینها سیاستگذاری vodها است. من واقعا نه در جلساتشان بودهام و نه در جریان هستم. بههرحال محاسباتی کردهاند که به این قیمت رسیدهاند. بهنظرم هرچه جلوتر برویم، شاخصههای این قیمتگذاری بهتر مشخص میشود. الان نظر تحلیلی روی آن ندارم.
* قانون مورفی، طلا و زیر نظر، سهفیلمی است که رامبد جوان و محمد شایسته باهم تهیه کردند. چرا این همکاری ادامه پیدا نکرد؟
اینقدر تولید فیلم گران شده، که کار کردن کلا سخت است. ما اگر بخواهیم فیلم «قانون مورفی» را حالا با همان کیفیت بسازیم، دست کم باید هشتمیلیارد خرج کنیم. ما که پشتیبان ارگانی و دولتی نداریم. ما از کارهای خودمان پول درمیآوریم و برای فیلم بعدی خرج میکنیم. اینقدر ساخت فیلم گران است که کار سخت است. سعی میکنیم همکاری کنیم ولی باید روشهایش را پیدا کنیم. اینکه چهجوری فیلم ارزان بسازیم، چهجوری باید فیلم گران را با قیمت معقول ساخت و …
* «قانون مورفی» در گیشه جواب گرفت. انتظار میرفت «زیر نظر» با وجود رضا عطاران بمب گیشه شود. چرا نشد؟
اشاره کردم که شرایط و جو اجتماعی جامعه باعث شد، خیلیها سینما نروند و حوصله فیلمدیدن نداشته باشند.
* ولی «مطرب» در همان زمان میفروخت.
موتور «مطرب» از قبل روشن شده بود ولی «زیر نظر» فرصت اینکه قلاب خود را به تماشاچی گیر بیندازد، نداشت. خوب میفروخت که بهیکباره همهچیز بههم ریخت.
* توی تیتراژ اسم شما نبود؛ چرا؟
بهخاطر یک توافق قانونی است که من و محمد شایسته باهم کرده بودیم.
*** نگار انتخاب خود پرویز بود
* کمی از فیلم صحبت کنیم. «طلا» از دغدغه جوانها میگوید که در سالهای اخیر متاثر از مسائل مادی است. فکر میکنید چقدر موفق شده آینه جوانهای دهه ۹۰ ایران باشد؟
بهنظر من حرف فیلم مهم است و در قالب یک قصه سرگرمکننده منظورش را رسانده است. از آن طرف، کارکردن با یک کارگردان مهم سینمای ما یعنی پرویز شهبازی، برای من و محمد شایسته جذاب است. این همکاری برای ما جذاب بود و از او چیزهایی یاد گرفتیم، ما هم تلاش کردیم شرایطی برای او فراهم کنیم که از فیلمسازیاش لذت ببرد و ساخت «طلا» برایش جذاب باشد. چون خودمان فیلمسازیم و از تولید درک داریم، تلاش کردیم خیال کارگردان خوبی مثل پرویز را راحت کنیم تا دغدغه تولید نداشته باشد و فیلمش را با عواملی که دوست دارد، بسازد.
* فقط به کار تهیهکنندگی میپرداختید یا پیشنهاد هم به کارگردان داشتید؟
هم من هم محمد شایسته نظراتی در طول کار داشتیم. هرجا فکر میکردیم این نظرات مناسب فیلم است، بیان میکردیم. پرویز چون کارگردان کاربلدی است و ارتباط برقرارکردن با تیم را بلد است و میفهمد ما بهعنوان همکارانش قصد کمک داریم، استقبال میکرد. منتها او کارگردان است و حرف آخرش را خودش میزند.
* توی انتخاب بازیگر چطور؟ نگار جواهریان احتمالا پیشنهاد شما بوده.
نه اصلا، به هیچ وجه. بعضی وقتها یک کارهایی مشترک میشود. مثلا «نگار» را قرار میگذاریم با هم کار کنیم ولی برای «طلا» چنین قراری نیست؛ چون کارگردان کسی دیگر است. ما هم که آدمهای «ندیدبدید» و از راه نرسیده نیستیم که بگوییم «یا نگار بازی میکنه یا ما تهیه نمیکنیم!» ما بچه سینما هستیم و میدانیم اصول حرفهای یعنی چه.
نگار هم اینقدر اعتبار دارد و بازیگر خوبی است که برای خیلی از کارگردانها لذتبخش است که بتوانند با او همکاری کنند. جنس سلیقه نگار و آقای شهبازی بههم نزدیک بود و با علاقه از پیشتولید راجع به فیلمنامه حرف میزدند. وقتی به توافق رسیدند، تازه وارد عقد قرارداد شد. نگار هم مثل همه فیلمهایی که تابهحال کار کرده، با همان میزان دقت و وسواس رفتار کرد.
*** اگر جوان میساخت
* البته یکی از امتیازهای «طلا» بازی نگار جواهریان است. درباره فیلمنامه یک سوال خیلی بیان شده و باید خود پرویز شهبازی نظر بدهد؛ ایرادی که به آن وارد میشود، گرهگشاییهای ساده بعد از ایجاد یک فضای پرتعلیق است. خیلی جاها میتوان قصه را پیشبینی کرد…
بهنظرم سوالت خیلی کلی است. باید با پرویز صحبت کنید و او راجع به جزئیات فیلمنامه جواب بدهد. من میتوانم بگویم قابل پیشبینی نبود و تو بگویی بود و هی این بحث ادامه دارد و …
* دارم تصور میکنم اگر این فیلمنامه را رامبد جوان میساخت، روح عاصی شخصیتهای فیلم ملموستر بود. اینها عصیان دارند اما به مرحله انفجار نمیرسند؛ تصور ما درست است؟
نمیدانم؛ یعنی اصلا دربارهاش فکر نکردهام که اگر من «طلا» را میساختم چه شکلی میشد. ببین، مثل غذا پختن است.
تو یک غذایی را میپزی که من هم میتوانم. ولی حالا من آمدهام که دستپخت تو را بخورم. موقع دیدن فیلم قرارم با خودم این است که میروم فیلم این تیم و این کارگردان را ببینم. این مجموعه، فیلم را اینطوری ساختهاند و روش برخورد آن آدمها با قصه و لحظاتش اتفاقا آموزش است و به ما یاد میدهد که همیشه یکجور نگاه نکنیم.
بنابراین پیش از تماشای فیلمها، همیشه خودم را از این سوال خالی میکنم که اگر من آن را میساختم، چه کار میکردم. چون من روشهای خودم را دارم و فیلم خودم را میسازم. همیشه برای خودم این امکان را ایجاد میکنم تا تجربههای جدیدتر داشته باشم. مثلا «ورود آقایان ممنوع» را دارم بعد «نگار» را میسازم و فضایی متنوع را تجربه میکنم.
* سال پیش تئاتر هم تهیه کردید. قرار است تهیهکنندگی سینما و تئاتر را ادامه بدهید؟
من چندبار تئاتر تهیه کردهام؛ این جنس تهیهکنندگی معنیاش این نیست که داریم درآمدزایی میکنیم. ما سعی میکنیم به یکسری پروژه کمک کنیم. تئاتر کار کردن هم بیشتر همین است. یعنی نگاه من در حوزه تئاتر این نیست که فلان مبلغ را خرج میکنم تا فلان مقدار سود را بگیرم. هدفم این است بتوانم کاری کنم که ضرر ندهد.
سرمایهگذاری در حوزه تئاتر خیلی گران نیست. الان در سینما تکان میخوری باید چندمیلیارد پول بدهدی ولی در تئاتر با عددهای خیلی کوچک میتوان یک کار را انجام داد. عوامل تئاتر بهخصوص پشت صحنه خیلی همراه هستند و صبر کنند تا از فروش، دستمزد خود را بگیرند و این کمک میکند که با عدد کوچک وارد تهیهکنندگی شد.
بعضی وقتها ایدههایی را میبینی و میگویی حیف است ساخته نشوند. یا با تیمهایی با شوقی مواجه میشوی که گیر ۲۰-۳۰میلیون تومان هستند. ضمن اینکه وقتی یک چهره شناختهشده همراه یک گروه است، درهایی باز میشود. مثلا به چاپخانه میگویی هزینه پوسترها را دوماه دیگر میدهیم و …