گفتگو با خواهران بلوچ که روی جلد مجله ووگ رفتند
روزنامه هفت صبح، نگین باقری | حلیمه و سارا حسینزهی دو خواهر اهل استان سیستانوبلوچستان ایران هستند وعکسی که یک ماه پیش با لباسهای سوزندوزیشده به رنگ سفید و قرمز پوشیده بودند در مهمترین مجله مد و فشن دنیا ،یعنی مجله ووگ چاپ شد. آنها حالا در گفتوگو با روزنامه هفت صبح میگویند طرح لباسشان را مادرشان به خیاطی در سیستانوبلوچستان سفارش داده و از ایران به دستشان رسیده است.
حلیمه میگوید برای آنها این فقط یک عکس معمولی نبوده و پشت جزئیات آن در یک زمین، توپ و تور بسکتبال هدف مشخصی قرار داشته است: «ما دو پیام داشتیم: از یکسو میخواستیم فرهنگمان را با دنیا به اشتراک بگذاریم. از سوی دیگر چون زنان به اندازه مردان در ورزش مورد احترام قرار نمیگیرند میخواستیم نشان دهیم که ما هم زن هستیم، هم ورزش میکنیم و به آن علاقه داریم. ما را ببینید.»
* سارا و حلیمهجان، اصالتا خودتان و والدینتان اهل کجا هستید؟
حلیمه: من و خواهرم در کانادا زندگی میکنیم، اما اصالتا اهل سیستانوبلوچستان در ایران هستیم. والدین پدرم سالها پیش به پاکستان و والدین مادرم به دوبی مهاجرت کردند. امروزه فامیلهایمان در اروپا و آمریکای شمالی پراکنده هستند. برای همین امروز با فرهنگهای مختلفی آشنا هستیم، اما ریشههایمان را فراموش نخواهیم کرد.
* شما دو خواهر چندساله هستید؟
حلیمه: من ۲۳ ساله هستم و سارا ۱۹ سال دارد که همین ماه وارد ۲۰ سالگی میشود.
* قبل از گرفتن این عکسها هم، هیچوقت لباسهای بلوچی پوشیده بودید؟
بله. ما همیشه لباس بلوچی میپوشیم و بلوچی حرف میزنیم .
* هیچوقت بهخاطر این لباسهای بلوچی که در کانادا پوشیدهاید، متوجه نگاههای سنگین افراد شدهاید؟
سارا: هرگز. این لباسها بسیار عزیز هستند. مردان و زنان بلوچی آنها را با دستانشان درست میکنند و دوختنشان برای آنها ماهها زمان میبرد. آنها یک هنر قدیمی و بومی هستند و به شکلهای متفاوت پوششی درمیآیند. با آنها لباس مناسب خواب، لباس بیرونی، مهمانی، مناسب عزاداری و … به سبک بلوچی دوخته میشود. هم زیبا هستند و هم برای روزهای سرد کانادا بسیار گرم هستند.
* در کانادا این لباسها را چطور تهیه کردید؟
سارا: مادرم اول آنها را طراحی و بعد رنگها و الگوهایش را انتخاب کرد و به ایران فرستاد تا سوزندوزی حرفهای آنها را آماده کند. یک روش کاملا تخصصی برای دوخت آن وجود دارد که سالهاست بخشی از فرهنگ ما بوده است.
* این ایده عکسها از کجا به ذهنتان رسید؟
حلیمه: من این ایده را از اینستاگرام دوستی (mas.bloushi) پیدا کردم که یک هنرمند دیجیتالی عاشق بسکتبال است. او من را دید و گفت خیلی خوب است که بسکتبال بازی میکنم و چقدر خوب میشود اگر چندتا عکس هم با لباس بلوچی در حین بازی بگیرم.
ما همیشه ورزش میکردیم چون والدینمان، بهخصوص مادرم به فعال بودن تشویقمان میکردند. او قویترین، سرزندهترین و بااعتمادبهنفسترین زنی است که میشناسم. او در مدرسهاش در دوبی والیبال بازی میکرد و در آن تیم جزو بهترینها بود. او هیچوقت دست از تشویق کردن ما برای اینکه به عنوان زن مسلمان بلوچی پیش برویم و غیرممکنها را بخواهیم برنداشت.
همیشه میگفت که «وتی راه برو دیگه کس مچار» که یعنی راه خودت را برو و به فرد دیگری نگاه نکن. این حرفش همیشه آویزه گوشمان بوده است. همیشه سعی کردهایم با خودمان صادق باشیم، خودمان را با دیگری مقایسه نکنیم و بهجایش با خودمان در رقابت باشیم تا همیشه رو به پیشرفت حرکت کنیم.
در مصاحبه با مجله ووگ گفته بودید که به ورزش مردان اهمیت بیشتری داده میشود. چطور با این
* عکسها خواستید بر نیاز زنان به ورزش تاکید کنید؟
سارا: من میگویم همانطور که پسران/مردان به ورزش تشویق میشوند، زنان هم باید مورد تشویق قرار بگیرند. سبک زندگی سالم برای همه افراد مهم است. اصلا این یکی از دلایل اصلی ورزش کردن است. رفتارها و مهارتهای زیادی هست که حین ورزش کردن یاد میگیریم؛ رفتارهایی مانند مشارکت کردن، رقابت داشتن، کنترل استرس و احساسات حین بازی که برای رشد یک کودک اهمیت زیادی دارد.
در ضمن بسکتبال ورزشی بود که ما با آن بزرگ شدیم. من کاپیتان تیم بسکتبال در مدرسه بودم.
حلیمه: من هم کاپیتان تیممان در کلاس هشتم و در دبیرستان بودم. یکجورهایی بسکتبال نزدیکترین ورزش به قلب ما بوده است. من و سارا از طریق ورزش توانستیم دوستانی پیدا کنیم، میتوانستیم با ورزش صدایمان را بلند کنیم و به بقیه برسانیم، با هم همکاری کنیم، مهارتهایی را کسب کنیم که جای دیگری آنها را یاد نمیگرفتیم و با بعضی از مشکلاتمان کنار بیاییم. البته فوتبال، راگبی و مثل مادرمان والیبال هم بازی میکردیم.
* بعد از انتشار عکسها پیامی از ایران هم به دستتان رسید؟
سارا: بله. پیامهایی دوستداشتنی از مردم ایران به دستمان رسید. آنها تصویری را که ما توانسته بودیم از زنان مسلمان ترسیم کنیم، دوست داشتند. خیلی از زنان عزیز ایرانی پیام دادند و تشویقمان کردند. همه پیامها مثبت و دوستانه بود و اینگونه توانستیم دوستان زیادی پیدا کنیم.
* پیام آزاردهندهای به دستتان نرسید؟
حلیمه: هیچکدام از پیامها آزاردهنده نبود. من و سارا معتقدیم که عقیده هر فرد تا جایی که به فرد دیگری تحمیل نشود محترم است. برای همین ما به کامنتهایی مثل اینکه «هیچکسی نباید با این لباس ورزش کند» یا «ولش کن، مردان بهتر از زنان بازی میکنند» اهمیت نمیدهیم. اینها فقط یکسری حرف از سمت افرادی هستند که ما قبولشان نداریم.
* در ایران کسبوکارهایی کوچک وجود دارند که به صورت آنلاین لباسهای بلوچی میفروشند. آیا در صنعت مد جایی برای این لباسها میبینید؟
حلیمه: من عاشق صنعت مد هستم. مد به طور مداوم رو به تکامل است، اما متاسفانه در این صنعت به جامعه بلوچ مانند اقلیتهای دیگر این اعتبار و تریبون داده نشده که به رسمیت شناخته شود. لباسهای گلدوزیشده بلوچی برچسب سبک «بوهو» یا لباسهای قبیلهای میخورند و به فروش میروند. افراد دائما بدون اینکه سودی به جوامع ما برسانند از فرهنگ ما استفاده میبرند. سوزندوزها اینگونه اعتبار کارشان و مشتریهای بالقوهشان را از دست میدهند.
ما در ایران، افغانستان و پاکستان اقلیت محرومی هستیم. بسیاری از این افراد در فقر و شرایط بسیار سختی زندگی میکنند و میخواهند راهی برای کار پیدا کنند، اما این شانس به آنها داده نمیشود. هیچ سیستم آموزشی یا شغلیای برای بسیاری از بلوچیها تامین نشده است تا جایی که آنها حتی از پس تامین هزینه نخ دوختودوز هم برنمیآیند. برای همین به نظر من استفاده کردن از سوزندوزیهای باستانی بلوچی متعلق به جامعه محروم برای سود بیشتر ناعادلانه و یک تصرف فرهنگی محسوب میشود.