کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۶۷۸۳۱
تاریخ خبر:

گفتگوی جنجالی ‌نصیری و ‌مطهری در عصر حیرت

روزنامه هفت صبح | زمانی حسین دهباشی این کار را می‌کرد. گفت‌و‌گو با چهره‌های سیاسی و تولید محتوایی جذاب درباره حاشیه‌های ناگفته فضای سیاسی ایران. دهباشی به هرحال در سپهر سیاسی کشور به جریان اصلاحات و یا حداقل اعتدال نزدیک بود. عزت‌الله ضرغامی از چهره‌های اصولگرا زمانی در این وادی بخت خودرا آزمود.صبحانه‌های او با چهره‌های سیاسی و فرهنگی کنتراست‌های جالبی به همراه می‌آوردند هرچند هیچ کدامشان به عنوان محتوای ژورنالیستی به کار گرفته نشدند.

حالا مهدی نصیری از منتهی‌الیه سمت راست فضای سیاسی ایران در جهشی بلند خودرا به میانه کارزار کشانده و با حس ژورنالیستی مشابه دهباشی در انتخاب چهره‌ها و بردن آرام بحث به سمت خطوط جنجالی محتوای قابل توجه ژورنالیستی تولید می‌کند. مصاحبه‌های او انباشته است ازحرکات زیگزاگ روی خطوط قرمز‌. سوژه این بار او علی مطهری است. مرد دموکرات عرصه سیاست و اصولگرای عرصه فرهنگ.

مهدی نصیری از چهره‌های اصولگرای قدیمی است که سال‌ها مدیرمسئول و سردبیر روزنامه کیهان بوده و چهره ای تندرو محسوب می شد اما در دوره ای دور کار سیاسی خط کشید و به مطالعات مذهبی روی آورد و ملبس به جامه روحانیت شد. حالا در بازگشت دوباره او به صحنه رسانه چندسالی است که نصیری در بعضی زمینه‌ها مثل حجاب اجباری، آزادی تجمعات، اهمیت شفافیت و… حرف‌هایی می‌زند که اصلاح‌طلب‌ها هم مشابه آنها را با احتیاط به زبان می‌آورند.

او مدتی است که در قالب یک برنامه اینترنتی به نام عصر حیرت (نصیری کتابی هم به همین اسم درباره شیوه حکمرانی در زمان غیبت نوشته) با سیاستمدارها گفت‌وگو می‌کند. قبلا گفت‌وگوی او با محمود احمدی‌نژاد و عزت‌الله ضرغامی جنجالی شده بود. دیروز هم مصاحبه‌اش با علی مطهری نکته‌هایی داشت. بعضی از حرف‌های مطهری را در این مصاحبه مرور می‌کنیم. جالب اینکه نصیری و مطهری در تمام طول مصاحبه هم‌رای و هم‌نظر بودند غیر از موضوع حجاب اجباری که نصیری مخالف اجبار در حجاب بود و مطهری مثل تمام سال‌های گذشته، از آن دفاع کرد.

* من هیچوقت خودم را به عنوان شخصی که به‌اصطلاح به صورت مثلا عضوی از اعضای اصولگرای اصطلاحی باشم معرفی نکردم، البته آن زمان (ورود به مجلس هشتم) شاید گرایش اصولگرایی من بیشتر بود، چون انتقاداتی داشتم به برخی افکار اصلاح‌طلب‌ها که به صورت مقالات و مصاحبه‌ها و اینها … بعضی برداشت‌هایی از اصول عقاید داشتند که احساس می‌کردم به‌هرحال گاهی برخی انحرافات فکری وجود دارد، آن دوره همینطور بود یعنی به‌هرحال بیشتر اصولگرا حساب می‌شدم و دیگران اینجور معرفی می‌کردند بنده را، ولی من با ورود به مجلس هشتم کم‌کم که یک مقداری وارد امور سیاسی و کشوری شدم، دیدم که یک نگاهی در بین اصولگرایان هست که… در مقام عمل بالاخره با آنها مواجه شدیم

دیدم که برخی افکار خاصی دارند که اینها افکار خطرناکی است، به‌هرحال ما در دوره دولت آقای احمدی‌نژاد بودیم… با دوستان صحبت می‌کردیم که الان اینجا ما نماینده مجلس هستیم، اینجا نمی‌شود ما سکوت کنیم که رئیس‌جمهوری بگوید من اصلا قانون را عمل نمی‌کنم. اینجا باید ما یک اقدامی بکنیم و دیدم مثلا اینها خیلی بی‌تفاوت هستند یا مثلا می‌گویند چون رهبری از ایشان حمایت کرده ما هم نمی‌توانیم صحبت کنیم و باید از ایشان اجازه بگیریم. من دیدم این حرف‌ها اصلا واقعا جور درنمی‌آید با استقلال یک نماینده و استقلال مجلس و اینها کم‌کم یک مدتی راه ما از اینها جدا شد.

* یک حرف خوبی شهید مطهری دارند که می‌گویند شاید بیشترین خشونت‌ها و بالاترین خشونت‌ها از طرف خشک‌مقدس‌ها پیدا می‌شود و می‌گویند دلیلش این است که اینها چون عواطف دینی می‌آید به سایر عواطف، اینها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد خیلی از عاطفه‌ها در اینها کمرنگ می‌شود و بعد اینها ممکن است دست به جنایت‌ها و خشونت‌های خیلی سنگین بزنند… عوام دینی هم می‌پسندند یعنی درواقع چون احساس می‌کند که من طرف حق هستم و طرف مقابل من باطل است این است که هر نوع رفتاری را برای خودش مجاز می‌داند و بسیاری از رفتارهایی که ما امروز مشاهده می‌کنیم ناشی از همین فکر است.

* من اصلا این نوع نظارت استصوابی را قبول ندارم و اساسا آن تفسیر شورای نگهبان از اصل ۹۹ قانون اساسی هم تفسیر درستی نیست. اصل ۹۹ می‌گوید که… اگر شکایاتی بود باید اینها حل‌وفصل کنند… حداکثر این است که مثل بقیه دنیا اگر کسی یک فساد مهم مالی یا یک فساد مهم اخلاقی داشته باشد، این باید ممنوع باشد از ورود به مجلس، ریاست‌جمهوری و از این قبیل… یعنی با مدارک متقن ثابت شده باشد یا اینکه حکم دادگاه باشد، بعد اینها بتوانند او را رد کنند، ولی اینکه بگویند ما یک مأمورانی داریم اینها می‌روند تحقیقات محلی می‌کنند و بعد می‌آیند به ما گزارش می‌دهند و ما بر اساس آنها صلاحیت افراد را تشخیص می‌دهیم این بسیار کار خطایی است.

* یک مشکل ما همین است که الان همه تعظیم عرض می‌کنند، بروند درست صحبت کنند، بروند وضع جامعه را بگویند و از این قبیل… البته من اینجا باید یک تقدیری بکنم از رهبر انقلاب که ایشان برای من پیغام دادند که شما این حرفی که راجع به نوع عملکرد مجمع تشخیص درباره سیاست‌های کلی در مجلس دارید را برای من بنویسید من ببینم حرف شما چیست؟ این خیلی خوب است که ببینند آدم‌هایی که انتقاد دارند حرفشان چیست که ما انتقاد داشتیم، گفتیم شورای نگهبان دوم تشکیل شده… این روش خوب است که بخواهند حرف منتقدان را بشنوند، این بسیار مطلب مهمی است.

* با تغییری که در آمریکا اتفاق افتاد من فکر می‌کنم اتفاق مجلس تکرار نمی‌شود یعنی قاعدتا با روی کار آمدن آقای بایدن به‌هرحال یک گشایش اقتصادی برای کشور ایجاد می‌شود و مردم احساس خواهند کرد که راهی باز شده برای حل مشکلات و این راه را ادامه خواهند داد یعنی می‌آیند مشارکت می‌کنند که باز همین تفکر معتدل روی کار بیاید که این راه ادامه پیدا کند.

* به مصلحت می‌دانستم که یک کسی از آن‌طرف (تندروها) بیاید و حتی دولت را هم به دست بگیرد و یک‌کاسه شود و وقتی که اینها مسئول معیشت مردم باشند و مسئول اداره جامعه باشند خودبه‌خود می‌روند دنبال حل مشکلات، موضوع FATF را هم حل می‌کنند، موضوع برجام را هم حل می‌کنند، احتمالا موضوع رابطه با آمریکا را هم حل می‌کنند، چون دیگر جای شعار دادن نیست یعنی باید کشور را اداره بکند مردم نان و آب می‌خواهند. این عقیده من بر فرض ادامه ریاست آقای ترامپ بود، ولی الان که فضا عوض شده، این را نمی‌پسندم، ولی دیگر اگر یک فرد معتدلی روی کار بیاید بهتر است.

* من می‌خواهم بگویم ما نباید مشکلات و سختی‌های غیرضروری برای مردم ایجاد کنیم. یک وقت هست دشمن حمله کرده و قسمتی از خاک ما را گرفته، اینجا تکلیف معلوم است، باید برویم هرطور شده ۲۰۰ هزار کشته بدهیم، باید آزاد کنیم، اینجا مردم به سختی می‌افتند، اشکال ندارد، ولی یک وقت هست که همینطوری بی‌جهت باید ما سختی بکشیم چرا؟ برای اینکه رفتیم سفارت گرفتیم، رفتیم سفارت عربستان را گرفتیم، نمی‌دانم کنسولگری را آتش زدیم، برجامی بوده که آثار خوبی داشته، خودمان آمدیم یک‌جوری یک کاری کنیم نشود اجرا نشود، تحریم‌ها برگردد خب یک کارهای اینجوری اینها اشتباه است دیگر…

* به طور قطعی معتقدم اگر شهید مطهری بود این اتفاق (اشغال سفارت آمریکا) نمی‌افتاد و ایشان اجازه این کار را نمی‌داد یا لااقل به‌هرحال امام را قانع می‌کرد، من احتمال بسیار قوی می‌دهم.

* من معتقدم الزام اجباری که به این شکل امروز هست که درواقع یک الزام واقعی نیست و خیلی افراد، خیلی از خانم‌ها شاید مثلا ۵۰ درصد حجاب را رعایت می‌کنند، این نمی‌تواند مضر حال جامعه باشد و بعد بگوییم که بهتر بود که این هم نبود و بگوییم اگر نبود مثلا بهتر می‌شد، ولی اینطور نیست که بگوییم اگر هیچ نظارتی نباشد مردم کاملا آزاد باشند شرایط مثلا بهتر می‌شود… ببینید اگر شما همین مقدار نظارت را هم رها کنید، مطمئن باشید که ما می‌رسیم به نقطه مثلا نیمه‌عریانی و این چیزها.

کدخبر: ۳۶۷۸۳۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر