گزارشی از فعالیت های اقتصادی «فاطمه حسینی» که تا حالا نمی دانستید / اختصاصی هفت صبح
فرید عطارزاده / روز گذشته نماینده ۳۱ ساله مجلس که عنوان جوانترین زن نماینده را دارد، در نطق مجلس دفاع گسترده و همه جانبهای از پدرش انجام داد. منظورمان سیده فاطمه حسینی، دختر صفدر حسینی رئیس مستعفی صندوق توسعه ملی است که ماجرای فیشهای حقوقیاش در هفتههای گذشته جنجالهای زیادی به پا کرده بود و ناگهان ترکشها نیز به خود فاطمه حسینی و همسرش نیز رسید. ماجرای صفدر حسینی را همه ما میدانیم و روزنامه هفت صبح نیز به طور کامل آن را پوشش داده بود. اتفاقات اخیر اما ما را ترغیب کرد تا جست و جوهای بیشتری در مورد شخص «فاطمه حسینی» انجام دهیم و عملکردهای او را مورد بررسی قرار دهیم. اگر جناح بندیهای سیاسی را نیز کنار بگذاریم، با مرور سابقههای کاری او باید قبول کنیم فاطمه حسینی یک مورد «ویژه» محسوب میشود. خانم ۳۱ سالهای که تا پیش از انتخابات اسفند سال ۹۴ برای بسیاری از افراد ناشناخته بود اما با قرار گرفتن در فهرست اصلاحطلبان ناگهان مورد توجه همگان قرار گرفت. سه دلیل مهم برای این اتفاق وجود داشت. سن او، پدرش و سوابق گسترده فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی(نسبت به سن). در زمان انتخابات، سوابق او بهاین صورت اعلام شده بود: «کارشناس ارشد مدیریت اجرایی و دانشجوی دکترای مالی دانشگاه تهران، عضو سازمان نظام مهندسی، عضو انجمن دوستی ایران اسپانیا، مشاور مالی شرکت صنایع سیمان، مشاور مالی نمایندگی بیمه ملت، مشاورمالی شرکت پترو دژ پارس.» نکته مهم آن جا بود که فاطمه حسینی بازههای زمانی که در این شرکتها مشغول بوده را اعلام نکرده و فقط در گفت و گویی گفته بود از سال ۱۳۸۷ فعالیتهای اقتصادی خود را آغاز کرده است. یعنی از زمانی که ۲۳ سال سن داشته است. با توجه بهاین که در هیچ گونه سایت و خبرگزاری نیز اشارهای به زمانهای فعالیتهای او نشد، تصمیم گرفتیم با روش مهندسی معکوس(!) جلو برویم. با استناد به سایت روزنامه رسمیو سایتهای شرکتهایی که او در آن مشغول بوده است، زمان تاسیس آنها را پیدا کرده تا ببینیم اوضاع از چه قرار است. در این گزارش به اطلاعات جالبی دست پیدا کردیم اما ابتدا حاشیههای مربوط به صرافی تاسیس شده توسط همسر او و صحبتهایش در صحن علنی مجلس را مرور میکنیم.
قصه از کجا شروع شد؟
پروژه «حقوق گیت» که از اردیبهشت ماه آغاز شده و رسانههای اصولگرا تقریبا هر هفته یک فیش حقوقی و پاداش جدید رو میکنند، از روز پنجشنبه ۱۰ تیرماه وارد فاز بعدی خود شد. به گزارش هفت صبح، صفدر حسینی، رئیس صندوق توسعه ملی که فیش حقوقی او بسیار جنجال ساز و در نهایت نیز مجبور به استعفا شد، ناگهان دختر و داماد خود را در تیررس ضربههای بعدی اصولگرایان دید. ماجرا از این قرار بود کهاین سایتها ادعا کردند: «در سال ۹۰ همزمان با تشدید زمزمهها مبنی بر محدود شدن درآمدهای نفتی، افزایش نرخ ارز حالتی شتابان به خود گرفت. نرخ غیررسمیارز در پایان سال ۸۹ معادل ۱۰۳۳۷ ریال بود، اما در پایان اسفند سال ۹۰، بهای ارز در بازار آزاد ایران به میزان ۱۸۹۲۶ ریال تعیین شد. شوک ارزی سال ۹۰ در سال ۹۱ نیز ادامه یافت و در تابستان ۹۱ نرخ ارز از حدود ۱۸هزار ریال در تیرماه، به حوالی ۲۳هزار ریال در پایان شهریور ۹۱ رسید. افزایش ناگهانی بعدی در نرخ ارز، در مهر سال ۹۱ رخ داد. در این ماه نرخ ارز با تقریبا ۹هزار ریال افزایش، به رقم ۳۱۸۲۰ ریال رسید، این افزایش همچنان در سال ۹۱ ادامه داشت و نرخ دلار تا مرز ۳۵۰۰ تومان هم افزایش یافت. به تازگی آگهیای در
یک روزنامه رسمیکشور منتشر شده که نشان میدهد شرکت صرافی سیده فاطمه حسینی (دختر صفدر حسینی) و همسرش (هانی میرمحمدعلی) در اوج بحران ارزی سال ۹۰ تاسیس شده است که سیده فاطمه حسینی رئیس هیات مدیرهاین صرافی بوده است. بانک مرکزی مجوز این صرافی را در تاریخ ۲۰ فروردین ۹۱ با شماره مجوز ۸۹۰۷ صادر کرده بود ولی در اطلاعیهای که بانک مرکزی در ۱۵ بهمن ۹۲ منتشر کرد، این صرافی جزو صرافیهای فاقد اعتبار معرفی شد و هم اکنون نیز جزو صرافیهای مجاز بانک مرکزی قرار ندارد.»
فاطمه را بهتر بشناسیم
همانطور که در ابتدای گزارش نیز اشار کردیم، سوابق فاطمه حسینی بهاین شرح است: «عضو سازمان نظام مهندسی، عضو انجمن دوستی ایران اسپانیا، مشاور مالی شرکت صنایع سیمان، مشاور مالی نمایندگی بیمه ملت، مشاورمالی شرکت پترو دژ پارس.» با این توضیح که سید صفدر حسینی از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ استاندار چهارمحال و بختیاری بود. سپس از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳ به عنوان وزیر کار و امور اجتماعی انتخاب شد و در نهایت از ۱۳۸۳ تا انتهای دولت دوم اصلاحات یعنی سال ۱۳۸۴، عهده دار وزارت کار و اموراجتماعی بود. نتایج جست و جوهای «هفت صبح» را می خوانید:
* شرکت بیمه ملت: طبق نوشته سایت این شرکت، بیمه ملت از سال ۱۳۸۲ تاسیس شده است. سهامداران آن نیز شرکت گروه بهمن، شرکت سرمایهگذاری صبا تامین، شرکت سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی کشوری و… است.
* شرکت صنایع توسعه سیمان: این شرکت نیز از سال ۱۳۸۲ به صورت سهامیعام تاسیس شده است. طبق آمار روزنامه رسمی، این شرکت تا کنون چندین بار تغییر مدیرعامل و اعضای هیات مدیره داشته است. در حال حاضر سهامداران آن شرکت سرمایهگذاری توسعه ملی، شرکت ملی شیمیکشاورز، شرکت توسعه نیروگاههای انرژی برق، بیمه مرکزی و… هستند.
* انجمن دوستی ایران اسپانیا: طبق نوشته سایت انجمن دوستی ایران اسپانیا، این انجمن در سال ۱۳۸۴ مجوز لازم برای تاسیس اخذ و با حضور تعدادی از علاقهمندان رسما آغاز به کار کرد. اعضای اصلی هیات مدیره آن بهاین شرح است: دکتر غلامحسین ابراهیمیدینانی (چهره ماندگار)، دکتر غلامرضا اعوانی (چهره ماندگار)، دکتر رضا عطارنژاد و دکتر محمد مهدی فائزی پور.
* شرکت پترو دژپارس: طبق اعلام روزنامه رسمی، این شرکت در سال ۱۳۸۵ تاسیس شده و همسر فاطمه حسینی، یعنی هانی میرمحمدعلی رئیس هیات مدیره آن بوده است. در موضوع فعالیت شرکت آمده است: «امور پیمانکاری مربوط به ساخت راهها نظیر راههای اصلی و فرعی، بزرگراهها، آزاد راهها، راههای ریلی، فرودگاه، سیستمهای انتقال هوایی پایهدار، تونلها، پلها، راههای زیرزمینی و عملیات آسفالتی و نظایر آن و امور پیمانکاری مربوط به ساخت ساختمانها و ابنیه اعم از بتنی و فلزی و بلندمرتبه سازی و انبوهسازی و اجرای پروژههای صنعتی، تجاری، سد و شبکه و تأسیسات شهری و خطوط انتقال اعم از آب و برق و گاز، فعالیتهایی از قبیل ساخت اسکله و بندر، واردات و صادرات مصالح ساختمانی و تأسیساتی و تأمین ماشینآلات عمرانی و اخذ و اعطای نمایندگی شرکتهای داخلی و خارجی و امور فنی پروژهها.
فاطمه حسینی از زبان خودش
او در گفت و گوهای مختلف خود را این گونه معرفی کرده است: «بنده به عنوان مشاور مالی، مدیریتی و بیمهای در بخش خصوصی از سال ۱۳۸۷ تاکنون فعالیت داشتهام. همچنین به عنوان مشاور مدلسازی کسب و کار طرحهای کارآفرینی و مشاور تحلیل ریسک جهت کسب و کار مشغول بودهام. من در سال ۱۳۶۴ در شیراز به دنیا آمدهام و یک خواهر و یک برادر دارم و مادر دو فرزند هستم. من از کودکی در معرض مسائل سیاسی در خانواده بودم و با حوزه سیاست از نزدیک آشنایی دارم. اما هیچ وقت توفیق حضور در یک حزب سیاسی را به دلیل مشغله نداشتم اما بهاین کار علاقهمندم و باورم این است که اگر پارلمان در کشور ما به سمت حزبی شدن حرکت کند میتواند موفقتر باشد. لذا امیدوارم در آینده بهاین سمت حرکت کنیم. من در زمانهای مختلف بهاین فکر میکردم که میتوانم نقش موثرتری در مسائل و مشکلات روز کشور به خصوص در مورد جوانان داشته باشم و همواره معتقد بودم که جوانان و زنان میتوانند نقش موثرتری در جامعهایفا کنند لذا احساس مسئولیت خاصی برای مشارکت سیاسی داشتم و در انتخابات مجلس دهم احساس وظیفه کردم که به عنوان کاندیدا ثبتنام کنم.»