گزارشی از هفت کمپین تبلیغاتی عجیب صنعت بازی
روزنامه هفت صبح، محمد طالبیان | شاید این روزها بسیاری متوجه این موضوع باشند که بازی‌های ویدئویی از دید اقتصادی و بازار در جایگاه بالاتری نسبت به سینما و تلویزیون قرار می‌گیرند اما سال‌ها پیش چنین دیدی وجود نداشت. مسئله‌ای که باعث شد برای مدتی طولانی بازاریاب‌ها در صنعت بازی دست به کارهای عجیبی بزنند. کارهایی که شاید در لحظه با خروجی خوبی همراه می‌شدند اما در ادامه می‌توانستند تاثیرات منفی را روی اعتبار تولیدکننده و ناشر باقی بگذارند. با این وجود اینبار به سراغ عجیب‌ترین بازاریابی‌هایی رفته‌ایم که تاکنون در صنعت بازی اتفاق افتاده‌اند و هر کدام روایتگر تصمیماتی منحصربه‌فرد و اکثرا اشتباه هستند.
خرید جزیره به شکل کلی تنها به افرادی اختصاص دارد که در یک درصد ثروتمند جهان قرار می‌گیرند. اسکوئر انیکس اما در زمان عرضه «جاست کاز ۳» این شانس را به خریدارها داد که صاحب یک جزیره شوند. اسکوئر رویدادی برای بازی برگزار کرد که طی سه ماه گیمرها باید بیشترین Chaos Point را ثبت می‌کردند. اسکوئر اعلام کرد برنده این رویداد جزیره‌ای را به‌عنوان جایزه دریافت کرده و تمام هزینه‌های احتمالی مانند مالیات و انتقال را برعهده می‌گیرد. البته اسکوئر توضیح داده که تضمینی برای این موضوع که جزیره موردنظر قابل سکونت باشد یا خیر نمی‌دهد. از سویی برنده این شانس را در اختیار دارد که به‌جای جزیره، ۵۰هزار دلار جایزه دریافت کند.نهایتا بعد از گذشت سال‌ها برنده این مسابقه هیچ‌وقت معرفی نشد.موضوعی که نشان می‌دهد احتمالا برنده این مسابقه، جایزه ۵۰هزار دلاری را انتخاب کرده.
کمپانی بتسدا پیش از عرضه «اسکایریم» اعلام کرد اگر بچه‌ای در تاریخ ۱۱ نوامبر ۲۰۱۱ متولد شود و والدینش اسم او را «دوواکین» انتخاب کنند،به شکل مادام‌العمر بازی‌های بتسدا را رایگان دریافت می‌کند. دوواکین در اصل کلمه‌‌ای خیالی به زبان اژدهاست که متولد شده از اژدها معنا می‌دهد.
پیش از عرضه پنجمین قسمت از مجموعه «رزیدنت اویل»، کپکام کمپین تبلیغاتی‌‌ای را در لندن راه‌اندازی کرد و اعضای قطع شده بدن مصنوعی را در نقاط مختلف میدان ترافالگار لندن قرار داد. سر، دست، پا و بقیه اعضای بدن همه وجود داشتند و البته به شکل کاملا واقعی هم ساخته شده بودند. ایده تبلیغ اما این بود که هر طرفداری که تعداد بیشتری از این اعضای بدن را پیدا کند، سفری به آفریقا را به‌عنوان جایزه دریافت می‌کند.
زمانی که مسابقه به اتمام رسید، مشخص شد هیچ‌کدام از اعضای بدن در جای اصلی خود نیستند و البته توسط مخاطب‌ها هم به کپکام برگردانده نشدند. کپکام بیانیه‌ای را منتشر و اعلام کرد که این اتفاق رخ داده و اگر اعضای بدن را پیدا کردید بهتر است آنها را به ما برگردانده یا از بین ببرید. البته کپکام نهایتا توضیح داد که برای ساخت این اعضا از جگر مرغ استفاده شده که پیشنهاد کردند به دلیل خام بودن بهتر است از خوردن آنها خودداری شود.
برای مدت‌ها کنسول دستی سونی فقط با رنگ مشکی به فروش می‌رسید و تقاضا برای رنگ سفید آن بالا رفته بود. سونی هم برنامه داشت با تبلیغات زیاد این موضوع را پیگیری کند. در همین راستا تبلیغاتی طراحی شد که در آن یک نفر سفیدپوست با لباس سفید و موهای سفید، یقه یک سیاه‌پوست با لباس و موی سیاه را گرفته بود. در بخش پایینی این تبلیغ هم نوشته بودPlaystation Portable White is Coming. هرچند موضوعاتی که امروزه به‌خصوص در جوامع غربی مورد توجه هستند، هنوز به شکل جدی مطرح نشده بودند اما در همان بازه زمانی هم سونی به شدت مورد انتقاد قرار گرفت که تبلیغ موردنظر ریشه‌های نژادپرستی داشته و بایستی به سرعت حذف شود.
مدت اندکی تا عرضه «رد فکشن گوریلا» باقی مانده بود که بخش تبلیغات THQ تصمیم گرفت حرکتی عجیب را در لندن پیاده‌سازی کند. آنها ۱۰۰ نسخه بازی را داخل یک اتومبیل قرار داده و درهای آن را قفل کردند. پتکی هم کنار این اتومبیل قرار گرفت تا مردم با استفاده از آن به اتومبیل ضربه زده و بالاخره به نسخه‌های بازی دسترسی پیدا کنند. اشتباه THQ این بود که اتومبیل را در یکی از شلوغ‌ترین خیابان‌های لندن گذاشتند. موضوعی که باعث شد پروژه تبلیغاتی این کمپانی به سرعت شکست خورده و چیزی از آن باقی نماند.برای تبلیغات واچ داگز اینبار یوبی‌سافت در استرالیا برنامه‌ای عجیب را پیگیری کرد.
آنها گاوصندوقی مشکی را به دفتر Ninemsn یا nine.com امروزی فرستادند و روی آن پیامی قرار دادند که Voicemail خود را چک کنید. خبرنگارها که از Voicemail بی‌بهره بودند، تصمیم گرفتند کدهای نوشته شده روی گاوصندوق را وارد کنند. کاری که باعث شد صدای بوقی از گاوصندوق منتشر شود. ترس ایجاد شده حتی کار را به گروه ویژه خنثی‌سازی بمب رساند. بعد از اینکه درب گاوصندوق باز شد، اعضای این رسانه با یک نسخه از واچ داگز و یک چوب بیسبال روبه‌رو شدند. بسیاری از کسانی که با گیتار واقعی سر و کار دارند احتمالا از نسخه‌های پلاستیکی این سازها که برای گیتار هیرو و راک بند تولید می‌شوند، متنفرند.
همین حس را سازنده‌های بازی Power Gig نسبت به دو مجموعه اشاره شده و گیتارهای پلاستکی آنها داشتند. نکته‌ای که وجود دارد این است که پاور گیگ برخلاف دو بازی اشاره شده با یک گیتار الکتریکی واقعی عرضه شده که حتی به‌صورت جداگانه هم کار می‌کند. سازنده‌های پاور گیگ برای نشان دادن منظور خود یکی از گران‌ترین تبلیغات ممکن را انجام داد. آنها تعداد زیادی از گیتارهای پلاستیکی را جمع‌آوری و سوار هواپیما کردند. در ادامه هواپیما از بالای آتشفشانی با مواد مذاب رد شد و همه گیتارهای پلاستیکی به داخل آتشفشان ریخته شدند.
