گزارشگران؛ قاتلان روح فوتبال و روی اعصاب
روزنامه هفت صبحف احمد رنجبر | در غیاب سریالها و برنامههای جذاب رمضانی، این مسابقات مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا در منطقه غرب است که توانسته مخاطبان زیادی را پای تلویزیون بنشاند. هرچقدر مسابقات برای طرفداران تیمها دارای هیجان هستند، گزارشگران ضعیف عمل میکنند و عملکردشان اثری منفی روی جذابیت بازیها دارد. سری به فضای مجازی بزنید تا پی به عصبانیت شدید هواداران ببرید. خیلیها شبکههای دیگر یا تلویزیون ساکت شده را ترجیح میدهند.
*** مورد اول| حرف و حرف و حرف
مهمترین فاکتور در گزارشگری، سکوت است. گزارشگران مطرح خارجی از این فاکتور به عنوان برگ برنده گزارش خود بهره میبرند. در ایران، عادل فردوسیپور و محمدرضا احمدی پایبند به سکوتهای منطقی هستند. دیگر گزارشگران اما اجازه تنفس به خود و بیننده نمیدهند و پشت هم حرف میزنند. این اتفاقی است که در گزارشهای اخیر جواد خیابانی، پیمان یوسفی، محمد سیانکی، محسن ابوفاضلی، رضا محمدعلی، مجید عابدی و … رخ داده است.
*** مورد دوم |عقب ماندن از بازی
غالب گزارشگران فعلی تلویزیون، تسلط کافی بر مسابقه ندارند و عمدتا از لحظات حساس جا میمانند. این ضعفی است که تبلور کامل آن در گزارش جواد خیابانی رخ داد تا جایی که صحنه گل عیسی آلکثیر را از دست داد. گزارش پیمان یوسفی هم از این عیب برخوردار است و در بازی استقلال چند گامی عقبتر از اتفاقات بود.
*** مورد سوم| عدم آشنایی با آداب هیجان
اینکه گاهی گزارشگران جوان مثل علیرضا دهقانی، نقطه طلایی گزارش را از دست میدهند، نابخشودنی است. اتفاق بدتر جایی است که گزارشگران باتجربه هم آداب هیجان را نمیدانند و نمیتوانند از این ویژگی برای جذابیت کار خود بهره ببرند. باز هم از جواد خیابانی و پیمان یوسفی مثال میزنیم. یوسفی در بازی پرگل استقلال و الدحیل طوری گزارش کرد که گویی با یک مسابقه معمولی مواجه هستیم. درمقابل، عباس قانع مسابقه استقلال و الشرطه را بهگونهای گزارش کرد که گویا مهمترین بازی جهان در حال برگزاری است!
*** مورد چهارم| اطلاعات ناقص
هنوز بعضی گزارشگرها اسم بعضی بازیکنان را اشتباه میگویند یا در بیان شرح صحنههای مسابقه از بینندهها عقب میافتند. مثلا پیمان یوسفی در مسابقه استقلال و الدحیل نمیدانست کدام بازیکنها تعویض شدهاند و تقصیر را به گردن کارگردان تلویزیونی میانداخت. یا جواد خیابانی در صحنه پنالتی که نصیب پرسپولیس شد، نمیدانست چه اتفاقی رقم خورده. علیرضا دهقانی در بازی پرسپولیس و الوحده چندبار دچار اشتباه لپی شد و همین روی نتیجه کارش اثر سوء گذاشت.
*** مورد پنجم| شائبه هواداری
در کنار همه ایراداتی که به عملکرد گزارشگران تلویزیون وارد است، مصاف آنها با برخی تیمها هم ضعفی بزرگ محسوب میشود. با گسترش فضای مجازی، برخی گزارشگران دنبال دادن خوراک به هواداران هستند. کاری که عباس قانع در مسابقه استقلال و الشرطه کرد مصداق همین اتفاق است.
قانع پرسپولیسی است، اما برای به دست آوردن دل استقلالیها به سبک گزارشهای اینترنتیاش رو آورد. از آنسو مواجهه عجیب جواد خیابانی با مسابقه پرسپولیس بار دیگر او را در مظان اتهام قرار داد که چون استقلالی است، تعمدا بازی را بد گزارش کرده! چهبسا این فقط یک سوءظن از سوی هواداران دوآتیشه باشد، اما سابقه گذشته خیابانی و عملکرد بد او به این شائبه دامن میزند.
*** مورد ششم| برگ برندهای که نیست
واقعیت این است که دست تلویزیون از داشتن گزارشگران محبوب و کاربلد خالی است. حتی اگر مزدک میرزایی نمیرفت و مشکل عادل فردوسیپور حل میشد، باز هم مشکل جدی بود. در بزنگاههایی مثل دربی یا مسابقات آسیایی است که مشکل گزارشگری فوتبال در تلویزیون بیش از پیش به چشم میآید.
علاوهبر گزارشگرانی که نام برده شد، در این مدت گزارشگران جدید دیگری هم به این عرصه وارد شدهاند، اما هیچکدام صاحب شهرت و محبوبیت نشدهاند؛ مثل نیما تاجیک، مجید عابدی، مهدی واحدی، رضا جعفری، شهاب وهابی، شایان مرادینسب و … . قدیمیها مثل جواد خیابانی، علیرضا علیفر و پیمان یوسفی هم مدتهاست مخاطبان را نومید کردهاند. تلویزیون برگ برندهای در اختیار ندارد و لذت تماشای فوتبال با صدای گزارشگر وطنی مدتهاست تجربه نشده.