کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۵۸۲۵۶
تاریخ خبر:

گزارشگرانی که نمی‌گذارند از فوتبال لذت ببریم!

روزنامه هفت صبح، سیامک رحمانی | آنها نمی‌گذارند ما فوتبال ببینیم و از تماشای آن لذت ببریم. نزدیک ۲۰ سال از زمانی که جواد خیابانی گفت «صدای تلویزیونت را ببند و از فوتبال لذت ببر» می‌گذرد و ما حالا با نسلی از گزارشگران فوتبال مواجهیم که انگار انتخاب و تربیت شده‌اند برای اینکه نگذارند ما با خیال راحت فوتبالمان را ببینیم. گویی ماموریتشان این است که فوتبال را به کام ما زهر کنند. اینها را بسیاری از بینندگان می‌دانند و در عذابند، اما شاید خیلی‌ها توجه نکرده باشند که نسل گزارشگران بی‌رحم، چطور اعصاب شنونده‌ها و بینندگان فوتبال را رنده می‌کنند.

* یک: برای قریب‌به‌اتفاق گزارشگران فوتبال در ایران، اصل بر این است که مسابقه‌ در حال پخش، نیاز به پیگیری لحظه به لحظه ندارد و بهتر است آن را به عنوان پس‌زمینه‌ای کم‌اهمیت در نظر بگیریم و روی آن داستان خودمان را بگوییم. حتی اگر درباره مسابقه و لحظه‌هایش حماسه‌سرایی می‌شود، برای این است که روایت پرهیجان‌تر شود و نه چیز دیگر. به نظر می‌رسد اغلب گزارشگران ما، جزو تماشاگران حرفه‌ای نیستند که ۹۰ دقیقه فوتبال ببینند و از آن حظ ببرند.

برای آنها مسابقه فوتبال میدانی برای خودنمایی است؛ برای دادن اطلاعات باربط و بی‌ربط. برای توصیف‌های عجیب و اعصاب‌خردکن. برای اظهارنظرهای پرت و دیوانه‌کننده. به همین خاطر هم هست که در بسیاری از بازی‌ها، گزارشگران صحنه‌های حساس را از دست می‌دهند. دیرتر از همه متوجه می‌شوند توپ گل شده یا بیرون رفته. خیلی‌وقت‌ها اصلا متوجه نمی‌شوند سوژه اصلی بازی چیست؛ که کدام بازیکن دارد عصبی بازی می‌کند، که چه بازیکنی پراشتباه است. اینها فوتبال را نمی‌بینند و با گفتن انبوهی از آمار و نکته یادداشت‌شده یا ذهنی، به شما هم اجازه نمی‌دهند بازی را ببینید.

* دو: ایراد بزرگ این دسته از گزارشگرهای ایرانی این است که ریتم بازی را متوجه نمی‌شوند. وقتی که یک تیم ناگهان و به‌سرعت حمله می‌کند، هیچ احساسی نشان نمی‌دهند، صدایشان اوج نمی‌گیرد و با بازی همراهی نمی‌کنند، چون دارند حرف‌های شخصی‌شان را می‌زنند و وقت ندارند. وقتی تیمی برای دقایق متوالی توپ را روی دروازه حریف می‌ریزد و هر لحظه انتظار گل داریم، گزارشگر این تب‌وتاب را ندارد و با لحن متفاوتش دنیا را روی سر ما خراب می‌کند. فهمیدن ریتم بازی و همراه شدن با آن نیاز به تمرکز و درک فوتبال دارد که بسیاری از گزارشگران ما هیچکدامش را ندارند.

* سه: آنها به‌جای گزارش کردن بازی، به‌جای گفتن اسم بازیکنان و ذکر اتفاقات زمین و اهمیت آن، چه دارند که بگویند؟ آمارهای حاشیه‌ای. لفاظی برای توصیف بازیکنان. توصیف بازیکن و ورزشگاه و مربی و هر چیز دیگر. استفاده اغراق‌آمیز از ویژگی‌ها و عناوین. زیردریایی‌ها به دروازه تفنگدارها حمله‌ور شده‌اند. خفاش‌ها دست از سر شیاطین سرخ برنمی‌دارند. آقای خاص. آقای معمولی. آقای نابغه. ال چولو. ال لوکو. دربی دلامادونینا. هاشمیان محجوب. محمود فکری، بازیکن پرتلاش سابق استقلال. وحید امیری بااخلاق. آخر چرا فکر می‌کنید با تکرار هزارباره این برچسب‌ها، کیفیت گزارش شما بیشتر می‌شود، وقتی که ساده‌ترین اتفاق بازی را از دست می‌دهید.

* چهار: آنها از فرط اغراق حال آدم را بد می‌کنند. گزارشگری که در طول بازی مدام و بدون توجه به اشتباهات جلال حسینی او را سوپرمن خطاب می‌کند و می‌گوید او کابوس هر مهاجمی در آسیاست یا گزارشگری که مهدی قابدی را مهاجمی مهارناپذیر می‌داند که هربار پابه‌توپ می‌شود بوی گل در مشام‌ها می‌پیچد، چه پیامی دارد به تماشاگرانش می‌دهد. گزارشش برای بچه‌هایی که بازی را نگاه می‌کنند چه آموزشی دارد. گزارشگری که می‌گوید اگر به‌جای پدری، مسی بود غیرممکن بود این توپ را بیرون بزند یا می‌گوید نویر هرگز از این فاصله گل نمی‌خورد، چه درکی از فوتبال دارد.

اینها گزارشگرهایی هستند که جز کمی اطلاعات فوتبالی و کمی صدا، استعداد دیگری ندارند. نه خلاقیت این را دارند که روی یک صحنه تاریخی، جمله و توصیف ماندگاری بگویند، نه شهامت و هوشیاری این را دارند که نقد درستی از بازی یک بازیکن یا تیم بیان کنند. گزارشگری که با لحن حماسی و بالا مدام در حال اغراق است و برایش بازی گل‌گهر سیرجان و نفت مسجدسلیمان با فینال لیگ قهرمانان اروپا تفاوتی ندارد، جز تحمیق تماشاگران کم‌سن و عامی و توهین به تماشاگران حرفه‌ای‌تر، چه نقشی ایفا می‌کند.

* پنج: آنچه گفتیم فرهنگی عمومی است که جز استثنائاتی شرح حال اکثریت گزارشگران فوتبال ماست. جواد خیابانی و علیرضا علیفر با وجود همه ضعف‌ها و از دست رفتن امتیازهای اندکشان، همچنان پشت میکروفن هستند و حالا با فهرستی از گزارشگران طرفیم که هرکدام برای نابود کردن هیجان فوتبال ویژگی‌های خود را دارند. روندی که ما را به اینجا رسانده، گواهی می‌دهد که مدیران ورزشی صداوسیما و مدیران فرادست آنها نه برای درک و آرامش تماشاگرانشان ارزشی قائلند، نه خودشان شناختی از گزارشگری دارند.

حتی با فوتبال و لذت از آن هم میانه‌ای ندارند. برای همین هم هست که گزارشگران سطحی و بی‌مایه در حال تکثیرند و تک‌وتوک استعدادهای قابل‌تامل به تدریج کنار زده می‌شوند. حاصل همه اینها هم چیزی نیست جز قربانی شدن اوقات فراغت ما؛ همه خوشی و کیفی که قرار است از تماشای فوتبال - این تفریح باقی‌مانده در زندگی اندوهبارمان- ببریم و گزارش‌های وحشتناک و غیرقابل تحمل گزارشگران نمی‌گذارد.

کدخبر: ۳۵۸۲۵۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
  • _user_1561021415

    خیلی درسته… من یکی که دلم لک زده برای گز ارشای عادل.

  • Mansourov

    فقط عباس قانع