کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۸۷۷۸۶
تاریخ خبر:

گروگانگیری‌های پرهیاهو برای ‌خواسته‌های عجیب!

روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری| گروگان‌گیری، آدم‌ربایی، شکنجه، اخاذی؛ کلماتی که باید برای نوشتن این پرونده پشت‌سر همدیگر ردیف کرد تا نشان دهد ماجرای این داستان‌ها از کجا آغاز می‌شود. از یک خواسته فردی که به نتیجه نمی‌رسد و بعد تصمیم می‌گیرد برای رسیدن به پول، یا فرد مورد علاقه یا انتقام شخصی اقدام به ربودن یک فرد کند. هزار نقشه تیمی بکشند که چگونه به خانواده فرد خبر دهند تا مبلغ مورد نظرشان را به دست‌شان برساند و بعد بدون دستگیری از مهلکه خلاص شوند.

در این میان فردی که گروگان گرفته شده شانس بیاورد جان سالم به‌در ببرد. نگارنده دو بار از نزدیک شاهد گروگان‌گیری بود. ماجرا به تقریبا 9 یا 10 سال پیش بازمی‌گردد. خبرنگار روزنامه آرمان بودم که خبر آمد مدیرعامل شرکت واحد اتوبوسرانی تهران درگیر گروگان‌گیری شده است. ساعت‌ها از ظهر تا عصر آنجا بودیم و بالاخره کارمندی که به دلیل اختلاف او را در اتاقش حبس کرده بود، آزادش کرد. ماجرای بعدی را هم در پرونده‌های این گزارش بخوانید.

یک: ‌گروگان‌گیری آجودانیه و انتقام از ثروتمندان!
زن و شوهر تحصیلکرده که در خانه‌ای واقع در آجودانیه تهران دست به گروگان‌گیری مسلحانه زده بودند، پس از سه ساعت عملیات ویژه پلیس در حالی دستگیر شدند که در بازجویی‌ها اعتراف کردند هدفشان انتقام از ثروتمندانی بوده که از راه‌های غیرقانونی یک‌شبه پولدار شده‌اند. ساعت پنج بعدازظهر سه‌شنبه یازدهم مرداد امسال، مرد جوانی با ماموران تماس گرفت و از گروگان‌گیری اعضای یک خانواده سه نفره در ساختمان شماره یک در خیابان آجودانیه خبر داد.

زن و مردی جوان سوار بر یک خودروی پژو ۲۰۶ وارد پارکینگ ساختمان شده و با تهدید اسلحه چند نفر از ساکنان ساختمان را به گروگان گرفتند. پس از حضور ماموران در اطراف ساختمان، زن جوان با مشاهده ماموران پلیس سوار بر خودروی پژو از محل متواری شد اما بلافاصله ماموران کلانتری موفق به دستگیری او شدند اما همچنان مرد گروگان‌گیر در خانه مورد نظر یک زوج جوان و دخترشان را گروگان گرفته بود. سرانجام بعد از 90 دقیقه و شلیک به پای مرد 36‌ساله طراح نقشه گروگان‌گیری او دستگیر شد. زن و مرد هر دو تحصیلکرده بودند و وقتی مرد متوجه می‌شود در ساختمان خاله‌اش در آجودانیه افراد پولدار وجود دارند تصمیم می‌گیرد به آنها حمله کند.

او گفته بود، قصدم گروگان‌گیری نبود، فقط می‌خواستم مردم را آگاه کنم. خیلی از آدم‌ها یک‌شبه پولدار می‌شوند بدون اینکه هیچ زحمتی کشیده باشند. بعضی از این پولدارها از راه مشروع پول به دست نمی‌آورند. من در جست‌و‌جوی این افراد بودم تا آنها را به مردم معرفی کنم و آنها هم اعتراف کنند که پول‌هایشان را از کجا آورده‌اند. می‌خواستم پول‌های این افراد را بگیرم و به نیازمندان بدهم تا تعادل اقتصادی به وجود بیاید و مشکلات مالی از بین برود! این زن و شوهر همچنان بازداشت هستند و به رابین‌هودهای آجودانیه مشهور شده‌اند.

دو: گروگان‌گیری در شیرینی‌فروشی خیابان آزادی
پسر جوان پس از درگیری با دختر مورد علاقه‌اش، سناریوی یک گروگان‌گیری را اجرا کرد. فروشنده شیرینی‌فروشی و دختر جوان گروگان‌های این مرد عاشق‌پیشه بودند. ماجرا به بهمن‌ماه سال 98 بازمی‌گردد. در خیابان آزادی تهران، یک پسر 35‌ساله برای راضی کردن پدر دختر مورد علاقه‌اش سه ساعت دو نفر را گروگان گرفت. این پسر جوان پس از درگیری با دختر جوان که در قنادی مشغول به‌کار است، این دختر و یکی از فروشندگان را به گروگان می‌گیرد.

این جوان با دو کلت کمری و شیء شبیه به بمب برای گروگان‌گیری وارد قنادی شده بود. وقتی ماموران به محل رسیدند پسر جوان اقدام به شلیک تیر هوایی می‌کند و از ماموران می‌خواهد که هر‌چه سریع‌تر پدر و مادر دختر مورد علاقه‌اش در محل حاضر شوند. در ادامه پدر و مادر دختر جوان به محل می‌رسند و مذاکراتی را با پسر جوان انجام می‌دهند. این گروگان‌گیر مدعی بود که یک سال پیش با دختر مورد علاقه‌اش، ازدواج کرده اما با مخالفت پدر و مادر دختر جوان مواجه می‎‌شود و پدر این دختر مانع ادامه ارتباط آنها با هم می‌شود.

او نیز وقتی نمی‌تواند با همسرش دیدار و صحبت کند، به همین دلیل دست به این گروگانگیری می‌زند. این در حالی بود که پدر و مادر دختر جوان این موضوع را تایید نکردند. با این حال پس از ساعاتی، وقتی همچنان دو گروگان آزاد نشدند، رئیس‌ وقت پلیس پیشگیری تهران بزرگ نیز در محل حضور یافت و شخصا ٤٥ دقیقه با گروگان‌گیر صحبت کرد و بالاخره ماجرا ختم به‌خیر شد و گروگان‌گیر خودش را تسلیم کرد.

سه: کودک‌ربایی 400 هزار دلاری!
آدم‌ربایان، پسربچه ۹‌ساله‌ای را در راه مدرسه ربودند و او را در خانه‌ای زندانی کردند تا دست به اخاذی ۴۰۰ هزار دلاری از پدر تاجرش بزنند، اما پس از گذشت ۱۰ روز پلیس مخفیگاه گروگان‌گیران را شناسایی و پسربچه ربوده‌شده را آزاد کرد. این ماجرا دقیقا آبان سال گذشته رخ داد. سحرگاه اول آبان امسال پسربچه‌ای ۹‌ساله به‌نام الیاس از خانه‌اش در شرق تهران خارج شد تا به مدرسه برود.

او مقابل خانه منتظر یکی از همکلاسی‌هایش بود و وقتی او رسید هر دو به سمت مدرسه حرکت کردند اما در بین راه دو مرد جوان که سوار بر موتور بودند سد راه آنها شدند. یکی از مردان موتورسوار نام الیاس را صدا زد و گفت که پدرش او را فرستاده تا وی را به مدرسه برساند. پسربچه ۹‌ساله بی‌خبر از همه‌جا سوار بر موتور شد و بین دو مرد جوان نشست و پس از آن دیگر کسی او را ندید. پدر الیاس که بنکدار و تاجر است به ماموران گفت: آدم‌ربایان با من تماس گرفتند و برای آزادی پسرم درخواست ۴۰۰ هزار دلار پول کردند.

آنها تهدید کردند که جان پسرم در خطر است و اگر ظرف ۴۸ ساعت پول را تهیه نکنم پسرم را به قتل می‌رسانند. گروگان‌گیران حتی مدعی شدند که اگر پای پلیس به ماجرا باز شود، قطعا تهدید خود را عملی می‌کنند. با این حال تصمیم گرفتم برای نجات پسرم از پلیس کمک بخواهم. ده روز از ماجرا گذشت، فیلمی هم برای پدر از پسرش ارسال شد تا مجبور شود پول را پرداخت کند اما سر بزنگاه پلیس مخفیگاه آدم‌ربایان را کشف کرد که یکی از آنها پدر کودک را می‌شناخت و نقشه را کشیده بود. الیاس بالاخره نجات پیدا کرد.

چهار: گروگان‌گیری مسافران اتوبوس در قم!
داستان این گروگان‌گیر خیلی عجیب است و حتی او را با سعید حنایی مقایسه می‌کردند کسی که می‌خواست با قتل، جامعه را اصلاح کند! آذرماه سال 99 خبر آمد مردی مسافران یک اتوبوس بین‌شهری را در شهرک فاطمیه قم گروگان گرفته است. این مرد مدعی بود خواهان ملاقات و آزادی برادرانش است که در زندان هستند. با ورود ماموران به ماجرا پس از ساعتی متهم دستگیر و گروگان‌ها آزاد شدند. اما در ادامه تحقیقات مشخص شد این مرد یک قاتل فراری است که چند روز قبل از این ماجرا همسر برادرش را با شلیک گلوله کشته است.

متهم گفت: فکر می‌کردم زن برادرم خیانت می‌کند به همین خاطر شامگاه 25 آبان، او را به بهانه خرید از خانه‌اش در قم بیرون کشیده و با شلیک گلوله کشتم. اما این مرد قتل دیگری هم داشت! او درباره قتلی که در تهران مرتکب شده بود نیز گفت: بعد از قتل همسر برادرم به تهران فرار کردم. چند روز مخفی شده بودم تا اینکه به خانه زنی حدود 45ساله رفتم. آنجا خانه مناسبی نبود. نمی‌توانستم شرایط آنجا را تحمل کنم.

این شد که حکم مرگ آن زن را صادر کردم و وقتی مهمانی تمام شد و همه رفتند، به آنجا برگشتم و آن زن را به قتل رساندم. مرد جوان 2سال قبل در قم به دختر جوانی علاقه‌مند شده و از او خواستگاری کرده بود اما خانواده دختر به او جواب رد دادند. او هم که از آنها کینه به دل گرفته بود، پسر نوجوان این خانواده را به پارک برده و گوش او را بریده بود تا انتقام سختی از دختر مورد علاقه‌اش و خانواده او بگیرد اما با شکایت آنها دستگیر و زندانی شد. این مرد دو ماه بعد از آزاد شدن از زندان دو قتل و گروگان‌گیری را انجام می‌دهد!

پنج: گروگان‌گیری 30 میلیاردی در تهران
گروگان‌گیران مسلح در نقش مامور پلیس، پسر 17ساله‌ای را گروگان گرفتند و در خانه‌ای زندانی کردند تا دست به اخاذی 30میلیارد تومانی از خانواده‌اش بزنند اما ترس از پلیس نقشه آنها را نافرجام باقی گذاشت. مردادماه سال 1401 پسر 17ساله‌ای برای رفتن به کلاس زبان از خانه‌شان در یکی از محله‌های تهران خارج شد. وی با وجود اینکه هنوز به سن قانونی نرسیده و گواهینامه نداشت، ‌پشت فرمان خودروی هیوندای پدرش نشست و به سمت آموزشگاه زبان حرکت کرد.

اما در یکی از اتوبان‌ها خودروی پژویی سد راهش شد و او را متوقف کرد. سرنشینان پژو، 4نفر بودند که 3نفر از آنها پیاده شدند و به سمت پسر نوجوان رفتند. آنها لباس شخصی به تن داشتند و اسلحه به‌دست و خودشان را مامور معرفی کردند. یکی از آنها گفت گزارشی به دستشان رسیده مبنی بر اینکه پسر نوجوان مرتکب خلاف شده و تعدادی از اهالی محل به‌خاطر شرارت از او شکایت کرده‌اند. علاوه بر این آنها باید پسر نوجوان را به‌دلیل رانندگی بدون گواهینامه بازداشت کنند و به اداره پلیس ببرند.

مردان ناشناس بی‌توجه به اصرار پسر نوجوان که می‌خواست با پدرش تماس بگیرد، او را سوار بر خودروی پژو کردند. یکی از آنها نیز پشت فرمان خودروی هیوندا نشست و همگی به راه افتادند. وقتی از پسر خبری نشد پدر به سراغ ماموران رفت و گفت: دو ساعت پس از اینکه پسرم برای رفتن به کلاس زبان از خانه خارج شد، موبایلم زنگ خورد. آن طرف خط فردی ناشناس بود که می‌گفت با همدستانش پسرم را گروگان گرفته‌اند.

همزمان صدای ناله و فریادهای پسرم را می‌شنیدم که درخواست کمک می‌کرد و با شنیدن صدایش به وحشت افتادم. گروگان‌گیران برای آزادی پسرم درخواست 30میلیارد تومان کردند و گفتند اگر ظرف 24ساعت این مبلغ را تهیه نکنم جان پسرم را می‌گیرند. آنها تهدید کردند که اگر پای پلیس را به ماجرا باز کنم، پسرم را بدون لحظه‌ای درنگ می‌کشند و کاری می‌کنند که حتی نتوانم جسدش را پیدا کنم. اما وقتی تماس قطع شد، من راهی جز کمک خواستن از پلیس ندیدم.

بررسی‌ها تنها چند ساعت ادامه داشت تا اینکه خبر رسید آدم‌ربایان، گروگان خود را دریکی از محله‌های پایتخت با چشمانی بسته رها کرده‌اند. پسرنوجوان که در محلی خلوت رها شده بود پس از آنکه مطمئن شده بود آدم‌ربایان محل را ترک کرده‌اند با فریاد درخواست کمک کرده و توانسته بود با کمک راننده‌ای که از آن حوالی می‌گذشت به خانه بازگردد. پسر جوان گفت وقتی گروگان‌گیران فهمیدند پای پلیس به میان آمده ترسیدند و مرا رها کردند!

کدخبر: ۴۸۷۷۸۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر