گرد و خاک پرداختیارها علیه سیستم بانکداری
روزنامه هفت صبح، نگین باقری | پرداختیارها بیستم آذر بازی را بهنفع خود تغییر دادند و شکایت خود از دست شاپرک، مرکز توسعه تجارت الکترونیکی، بانک مرکزی و دیگر بانکها را در یک نامه افشاگرانه به گوش رئیس قوه قضائیه رساندند. آنها پنج ماه بود که از دست شاپرک برای دستور اجباری شدن اینماد شاکی بودند و نه با کمپین، نه خبررسانی و موج توئیتری به نتیجهای نرسیدند.
تا اینکه انجمن فینتک (انجمن فناوریهای جدید مالی) دست به قلم شد و حرف خود را اینبار دیگر بهصورت مستقیم به حجتالاسلام محسنیاژهای، رئیس قوه قضائیه رساند. در این نامه اینطور آمده که «بهصورت انحصاری تنها در سال گذشته ۱۰۰ هزار میلیارد ریال کارمزد از بانکهای کشور بین ۱۲ شرکت پیاسپی توزیع شده است.»
آنهم در حالی که سهامدار عمده این پیاسپیها خود همان بانکها بودهاند. همچنین جزئیات قابل توجه دیگری هم در این نامه وجود دارد که برای اولینبار از سوی یک تشکل نوین حوزه مالی علیه سیستم بانکداری موجود نوشته شده است. در ادامه این گزارش هم پاراگرافهای مهم نامه را نقل کردهایم و هرجایی که لازم بوده هر کدام از بندهای آن را شرح دادهایم.
انحصار زیر نظر بانک مرکزی؟
فینتکیها در نامه خود نوشتهاند که بانک مرکزی فقط به ۱۲ شرکت مجوز این را داده که بهعنوان یک پیاسپی فعالیت کنند. پیاسپیها را بسیاری از افراد با اپلیکیشنهایی مثل آپ، تاپ، ۷۲۴ و بسیاری دیگر میشناسند و یا از درگاههای آنها بهصورت آنلاین برای جابهجا کردن پول استفاده میکنند. چیزی که آنها در نامه خود نوشتهاند این است که بانک مرکزی بعد از این ۱۲ شرکت، دیگر به شرکت دیگری مجوز کار نداد.
حتی وقتی که هیات وزیران سال ۱۳۹۷ تصویب کرد که باید این انحصار برداشته شود، بانک مرکزی بنابرآنچه در این نامه آمده راه بازیگران جدید را بست و بهجای پیاسپی جدید، پرداختیارها را راه انداخت. در نامه اینطور ماجرا شرح داده شده: «بانک مرکزی به بهانههای واهی درخواستهای بازیگران جدید را مسکوت گذاشته و با راهاندازی مجوزهایی مانند «پرداختیاری» تنها بهدنبال فریب نهادهای ناظر در خصوص رفع انحصار و عملکرد خود بوده.»
حالا این پرداختیارها درگاههای پرداخت اینترنتی را از انحصار درآوردند؟ در ظاهر بله ولی پرداختیار کجا و پیاسپی کجا؟ آنها تفاوتهای زیادی هم از نوع خدمات و هم از نوع دسترسیها داشتند. کار با پرداختیارها به دلایل مختلف برای کاربران راحتتر بود. مثلا آنها از مشتریهای خود اینماد نمیخواستند. مگر اینماد گرفتن چه سختیای داشت؟
خود این اینماد نیازمند داشتن مجوز بود که خیلی از کسب و کارهای اینترنتی نداشتند. امتیاز دیگر پرداختیارها این بود که ۲۴ ساعته و آنلاین خدمات پشتیبانی میدادند یا فرایند درگاه دادن در پرداختیارها خیلی سریعتر اتفاق میافتاد؛ ولی کار با پیاسپیها اینطور نبود. مجوز گرفتن از پیاسپیها درصورتی که تازه اینماد هم داشتید حداقل دو هفته زمان میبرد.
با اینکه پرداختیارها برای مشتریان خود امتیازهای بیشتری داشتند ولی دسترسی پیاسپیها به شبکه بانکی کشور بیشتر بود و حتی از بانکها بابت خدماتشان کارمزد میگرفتند. اوایل پرداختیارها آنقدر بازیگران جدی در شبکه بین بانکی بهحساب نمیآمدند ولی کمکم همین برتری باعث شد که میزان تراکنشهای آنها افزایش پیدا کند.
در نامه آمده: «تنها در سال گذشته ۱۰۰ هزار میلیارد ریال کارمزد دستوری از بانکهای کشور اخذ و بین سهامداران معدود این ۱۲ شرکت توزیع شده است. این روش کارمزد برای توسعه شبکه پرداخت در ابتدای راهاندازی در نظر گرفته شده بود لیکن حالا که این شبکه ضریب نفوذ بالای ۹۰درصدی دارد، دیگر توجیهی نداشته و جز تورم و رانت حاصلی ندارد.»
سود اجباری شدن اینماد به چه کسی میرسد؟
پرداختیارها میگفتند که ما راه آسانی برای انتقال وجه اینترنتی به مشتریهایمان دادهایم ولی با اجباری شدن اینماد (که دستور آن را شاپرک داده) بسیاری از مشتریهایمان را از دست خواهیم داد. علاوه بر آن این دستور کاری خواهد کرد که بخش زیادی از معاملات داخل پرداختیارها به سمت کارت به کارت سوق داده شود. با وجود این مضرات چرا باید شاپرک از این اینماد دفاع کند؟ آنها در نامه اینطور ادعا کردهاند که چون شاپرک هماهنگکننده بانک مرکزی و شرکتهای پیاسپی است و بانک مرکزی هم سود زیادی از نظام کارمزدی میبرد، پس انتقال دادن معاملات، از پرداختیارها به مسیر کارت به کارت سود زیادی برای بانکها بهدنبال خواهد آورد.
در نامه اشاره شده که آنها حتی کارمزد کارت به کارت را سال پیش ۲۰درصد افزایش دادند تا درآمدشان از این بخش به ۱۲۰هزار میلیارد ریال برسد. یک توضیح دیگر هم که در نامه آمده این است که بانک مرکزی حتی برای اینکه ناظران به آمار کارمزد کارت به کارت حساس نشوند، آمارهای کارت به کارت را از وبسایت خود حذف کرده است.
در نامه اینطور نوشتهاند که با وجود قوانین مجلس برای محدود کردن کارت به کارت و در عوض شفاف کردن تراکنشهای مالی، بانک مرکزی علاقهای ندارد این کار را بکند. چرا که «هرگونه محدودسازی باعث کاهش درآمد مافیای بانکی حاصل از کارمزد کارت به کارت خواهد شد.» آنها کارت به کارت را «چاه نفت حوزه بانکی» دانستهاند که در «انحصار مافیای بانکی» قرار دارد و حتی نوشتهاند: «این مافیا با قدرتی که بهدست آورده، در انتخاب معاونان و مدیران بانک مرکزی نقش مستقیم دارد.»
چرا کارت به کارت مضر است؟
بند سوم نامه را از اینجا شروع کردهاند که «اصلیترین بستر قمار، تراکنش کارت به کارت است و با اینکه این موضوع را همه رسانهها هم پررنگ کردهاند، بانک مرکزی تصمیم گرفته تغییراتی روی ابزارهای دیگری بدهد که همچنان کارت به کارت سر جای خودش و در مصونیت بماند تا اصلاح نشود.».»منظور انجمن فینتک از اینکه نوشته بانک مرکزی کاری کرده تا سهم عوامل دیگر قمار پررنگ شود و کارت به کارت در مصونیت بماند «۱۰۵ پروژهای است که بانک مرکزی گویا در همین زمینه کلید زده و هزینههای نجومی هم داشته ولی عملا تاثیری روی اقبال به کارت به کارت نخواهد شد.».
این قصه از کجا شروع شد؟
ماجرای اجباری شدن اینماد از تیرماه شروع شد. کسب و کارهای آنلاین و فینتکیها اول در توئیتر با یک هشتگ مشترک به آن اعتراض کردند، بعد نامهنگاری کردند و دست آخر هفته قبل که اینماد مشکل زیادی در بارگذاری سایتها درست کرده بود، به یکباره اینماد را حذف کردند. زرینپال، جیبیت، دیوار، علیبابا، جاباما، ابر آروان، نتبرگ و تخفیفان، سنجاق و در مجموع بیش از ۵۰ استارتاپ به این کمپین پیوستند. از سوی دیگر برخی از فعالان شناختهشده اکوسیستم استارتاپی نظیر مدیرعامل اسنپ، دیوار و کافه بازار نیز نسبت به اینماد اجباری واکنش تندی داشتند.
این برای اولینبار بود که استارتاپها علیه یک نهاد دولتی اعتراض میکردند. کدام نهاد دولتی؟ «مرکز توسعه تجارت الکترونیکی»، «شاپرک» و بالاتر از همه «بانک مرکزی». حتی نمایندههای مجلس هم وارد شدند و اجباری بودن اینماد را غیرقانونی اعلام کردند. حتی قرار شد که موضوع برای مطالعه وارد مرکز پژوهشها شود ولی موضع دولت جدید چه بود؟ اینجا دیگر طبیعتا خبری از حمایت نبود. وزیر جدید در همین رابطه سه روز قبل به مجلس نامه نوشت که در آن از اجباری شدن اینماد دفاع کرد.
حالا اگر پرداختیارها مشتریهای خود را ملزم به گرفتن اینماد کنند، چه میشود؟ کمی بالاتر گفتیم که اصلا یکی از فرقهای اصلی پیاسپیها با پرداختیارها این بود که دومی نیازی به اینماد نداشت و کار در آن سریعتر انجام میشد. ممکن است فکر کنید که اینماد برای امنیت خود خریدار و فروشنده است که تا حدی هم حق دارید ولی مضرات آن بهنظر بر فوایدش سنگینی میکند. مثلا اینکه برای کسب و کارهای حوزه پول الکترونیک اصلا اینماد تعریف نشده. دوم اینکه خیلی از کسب و کارهای اینترنتی را افرادی میچرخانند که کسب و کارشان مجوز ندارد و مجوز گرفتن هم کار سادهای برایشان نیست. انتقاد دیگر آنها این است که اینماد گرفتن کار اداری و زمان زیادی میبرد که خودش عامل بنبست است.
نگاهی به شرکتهای پیاسپی
حالا این پیاسپیها که پرداختیاریها با این ادبیات تند و تیز افشاگرانه در انتقاد از مجوز آنها نامه نگاری کردهاند شامل چه شرکتهایی میشوند؟ این خیلی سوال مهمی است که نمیشود از آن به سادگی گذشت و تا اندازه زیادی جواب بسیاری از سوالهای انتقادی فینتکیها درباره شبکه روابط بین بانکها، بانک مرکزی و psp ها را میدهد. با اینکه بر اساس قانون هر بانک نمیتواند بیشتر از ۳۰ درصد و هر شخص حقوقی بیشتر از ۱۰ درصد سهام پیاسپیها را داشته باشد این مسئله در هیچکدام رعایت نمیشود.
* آسانپرداخت پرشین: ما آن را به نام آپ میشناسیم. آپ اوایل یعنی از سال ۱۳۸۸ با ستاره ۷۳۳ شهرت پیدا کرد ولی کم کم اپلیکیشن آن مشهورتر شد. آپ به این دلیل که در بورس حضور دارد از شفافیت بیشتری هم برخوردار است. سهام داران عمده آن دو شخص حقیقی (مهدی شهیدی و حامد منصوری هرکدام ۳۰ درصد) و بانک کشاورزی (۴۰ درصد) هستند.
* شرکت الکترونیک کارت دماوند: این شرکت کمتر شناخته شده است و از سال ۸۳ شروع به کار کرده ولی به نظر میآید که امروز فعالیت چندانی ندارد.
* شرکت به پرداخت ملت: از دیگر شرکتهای psp مشهور میتوان به «به پرداخت ملت» اشاره کرد که در حال حاضر مشهورترین محصول آن اپلیکیشن سکه است. بهپرداخت ملت زیر مجموعه هلدینگ بهسازان فردا است. دو مورد از شرکتهای تابعه این هلدینگ بهسازان ملت و زیرساخت امن تراکنشی هستند. امروز محمدرضا نمازی مدیرعامل این شرکت است و عمده سهام آن به بانک ملت تعلق دارد.
* شرکت پرداخت الکترونیک پاسارگاد: این شرکت کار خود را از سال ۱۳۸۴ شروع کرده و عمده سهام آن متعلق به بانک پاسارگاد است.
* شرکت پرداخت الکترونیک سامان: پرداخت الکترونیک سامان به بانک سامان متصل بوده و فعالیت خود را از سال ۸۲ شروع کرده. معروفترین محصول این شرکت اپلیکیشن ۷۲۴ است.
* شرکت پرداخت نوین آرین: این شرکت PSP با پشتوانه بانک اقتصاد نوین به عرصه فعالیت پا گذاشت و در سال ۸۵ توانست عنوان بزرگترین مجموعه پایانههای فروش را از آن خود کند.
* شرکت تجارت الکترونیک پارسیان: معروفترین محصول عرضه شده توسط این شرکت اپلیکیشن تاپ است که این روزها با جوایز چند صد میلیونی توانسته چند میلیون کاربر جذب نماید. این شرکت از سال ۷۹ فعالیت خود را آغاز کرده و سهامدار عمده آن هم همین بانک است.
* شرکت پرداخت الکترونیک سداد: سداد یکی از فعالترین شرکتهایی است که برخلاف سایر شرکتهای PSP که محصول معروفشان مربوط به * اپلیکیشنهای پرداخت است، به طور جدی وارد این حوزه نشده و با پیام رسانی به نام بله شناخته میشود. سهامدار عمده آن هم بانک ملی است.
* شرکت سایان کارت: این شرکت نیز از جمله شرکتهایی است که قبل از دهه ۸۰ وارد حوزه پرداخت کشور شد و توانست سهم خوبی از بازار را از آن خود کند و سهام عمده آن به بانک سپه تعلق دارد.
* شرکت فن آوا کارت: این شرکت از سال ۸۲ فعالیت خود را آغاز کرد و از سال ۸۸ در زمینه تجهیز کسب و کارهای مختلف فعال شد.
* شرکت کارت اعتباری ایران کیش: این شرکت نیز از جمله مواردی است که با اپلیکیشن پرداخت خود معروفتر بوده و مردم با نام «پات» آن را میشناسند و سهامدار عمده آن هم بانک تجارت است.
* شرکت مبنا کارت آریا: این شرکت آخرین شرکت PSP است و به سپهر شهرت دارد که سهامدار عمده آن بانک صادرات است.