کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۸۹۵۷۶
تاریخ خبر:

گردن‌کلفت‌ها، تاکتیکی‌ها و تکنیکی‌های نیم‌قرن پرسپولیس

روزنامه هفت صبح | صادقانه بگویم پرسپولیس یحیی گل‌محمدی تاکتیکی‌ترین پرسپولیسی است که تا به امروز دیده‌ام. با تاکتیک مشخص در حمله . خب هنوز هم متوجه نمی‌شوم که گل‌محمدی چرا وقتی تیمش جلو است از تغییرات تاکتیکی برای حفظ نتیجه ناتوان است. فکر کنم بخشی از این ضعف به حمید مطهری بر می‌گردد اما به هرحال هیچ پرسپولیسی این قدر با تاکتیک و طرح‌های متنوع هجومی‌مقابل حریفان قرار نمی‌گرفت. حتی پرسپولیس قدرتمند برانکو. برتری برانکو بر گل محمدی، ایده‌های تاکتیکی او برای کنترل بازی بود که در دو فصل آخر حضورش در پرسپولیس شکل گرفته بود.

من پرسپولیس بدون رقیب سال‌های ۵۱ و ۵۲ را ندیده‌ام. دورانی که کلانی و بهزادی و ایرانپاک گلزن‌های تیم بودند و پروین و سلیمانی و ادیبی در خط‌هافبک و آشتیانی و برادران وطنخواه و جعفر کاشانی در خط دفاع. اولین خاطراتم از پرسپولیس به جام پنجم تخت جمشید بر می‌گردد که پرسپولیس در طول فصل در تعقیب پاس بود و دست آخر دوم شد. اما پرسپولیس دوست داشتنی‌ام به سال ۱۳۶۵ بر می‌گردد.

وقتی علی پروین در یکی از آن خوش سلیقگی‌های نادرش همزمان فرشاد پیوس، شاهرخ بیانی، محمدحسن انصاری‌فر و مرتضی فنونی‌زاده را به پرسپولیس آورد. پرسپولیس در سال‌های اولیه دهه شصت شاکله‌اش روی همان پرسپولیس سال ۵۷ بود. یعنی پروین و درخشان و مایلی‌کهن و جواد حسن‌زاده و کاظم سید علیخانی و پنجعلی.( حتی اوایل دادکان و ایرانپاک و فاطمی‌مقدم و خوردبین هم بودند) بعد هم که فتح‌آبادی آمده بود و ضیا عربشاهی از پاس کوچ کرده بود و در سال ۱۳۶۱ هم ناصر محمدخانی از بانک ملی به پرسپولیس آمد.

دفاع‌های چپ و راستش رو‌ح‌الله عبادزاده و کیان طهماسبی (از تراکتورسازی آمده بود) بودند و کاشی‌نژاد هم در دفاع وسط زوج پنجعلی بود و کاظم سید علیخانی هم آچار فرانسه. پروین و محمدخانی و درخشان و پنجعلی ستاره بودند و مایلی کهن و عربشاهی هم ملی پوش اما در مجموع‌، آن یکدستی و توازن بازیکنان درجه یکی که در استقلال بود در پرسپولیس به چشم نمی‌خورد.

در سال ۱۳۶۵ آوردن آن ۴ بازیکن پرسپولیس را به یک تیم قدرتمند واقعی بدل کرد. در این تیم بیانی و درخشان و عربشاهی و مایلی‌کهن خط‌هافبک بودند. اما عیش وقتی بود که پروین در ۳۹ سالگی هوس بازی می‌کرد و در ترکیب قرار می‌گرفت و شاهرخ بیانی به دفاع راست می‌رفت.

راست‌، بیانی بود و چپ، انصاری فر و در خط حمله هم پیوس و محمدخانی. تیم بی‌نظیری بود. همان تیمی‌که به استقلال در نیمه نهایی باشگاه‌های تهران سه گل زد و در فینال هم با یک گل، شاهین بی‌نظیر و دست‌ساز نصرالله عبداللهی را شکست داد. شاهین هم عجب تیمی‌بود بخصوص با سه شاخه هجومی‌اش یعنی محمود پازوکی‌، مرتضی یکه و کریم باوی. آن پرسپولیس و آن شکل تهاجمی‌اش و آن توازن دیدنی در دفاع و حمله برای من دیگر تکرار نشده بود.

پروین از اواخر دهه شصت وقتی ستاره‌هایش را از دست داد‌، به شکل غریبی به بازی فیزیکی و بازیکنان قلدر روی آورد. این قلدری حتی در نوع فرهنگ بازیکنان جذب شده به پرسپولیس مشخص بود. یادتان باشد که بازیکنانی مثل حسین کلانی‌، بیژن ذوالفقار نسب‌، محمد دادکان و حسین زادمهر‌، همه دکتر مهندس‌هایی بودند که در پرسپولیس بازی می‌کردند. یا چهره‌هایی مثل همایون بهزادی و جعفر کاشانی که تحصیلات مناسبی داشتند و از پرنسیب واضحی هم برخوردار بودند.

اما پروین در اواخر دهه شصت و در یک سیر تدریجی با میدان دادن به خصلت لوطی گری و داش مشتی وار خود بازیکنان مستعدی مثل مجتبی محرمی‌، مرتضی کرمانی مقام، حمید روزبهانی‌، عقابی‌، کلهر و داداش‌زاده و…رابه پرسپولیس آورد و مجبور شد نصف وقتش را در اوایل دهه هفتاد به بیرون آوردن و وثیقه گذاشتن برای این بازیکنان شیطان و بازیگوش صرف کند. چندتایی از این بازیکن‌ها شهرت داشتند اما هنوز پول چندانی از فوتبال درنیاورده بودند و پای خانه مجردی‌ها و دوستان خلاف و نیمه خلاف خود بودند.

این پرسپولیس فیزیکی با نادر میراحمدیان و منوچهر شفقتیان و مصطفی قنبرپور و بهتر از همه احمد عابدزاده و نادر محمدخانی و بعد هم شاهرودی و استیلی و خاکپور تکمیل شده بود. پرسپولیس بین سال‌های ۶۹ تا ۷۴ تیم خوبی است اما آکنده است از جنجال و لات بازی و بزن بزن و دعوا و اختلاف و محرومیت. بهترین بازیکنان این تیم زوج پیوس و عاشوری هستند.

برای همین پرسپولیس بی‌حاشیه دوران استانکو غافلگیر کننده بود. این که ببینیم یک تیم می‌تواند با یکی دو تا تاکتیک مشخص گل‌های مشابه و تاکتیکی بزند. (بعد‌ها این خصلت را در تیم‌های ایویچ و بلازویچ هم دیدیم و باز هم شگفت‌زده‌تر شدیم) به هرحال تیم استانکو بسیار جوان بود. مهدوی‌کیا و بزیک و پیروانی و ترابیان و گل محمدی و میناوند و شاهرودی و در دوره‌ای کوتاه دایی و باقری. دوتا قهرمانی شیرین‌تر از عسل استانکو برای پرسپولیس به ارمغان آورد و آن دوران بی‌اغراق پرسپولیس بهترین تیم آسیا بود هرچند دو دوره پشت سرهم از راه یافتن به فینال بازماند.

اواخر دهه هفتاد پروین دوباره به پرسپولیس برگشت و با تکیه بر ستاره‌ای چون علی کریمی ‌چند تا قهرمانی غیر منتظره برای سرخ‌ها به ارمغان آورد اما بن بست‌های تاکتیکی‌اش در فصل ۸۱ و ۸۲ برای تماشاگرانی که حالا توقعشان از فوتبال افزایش پیدا کرده بود و تجربه استانکو را در تیم خودشان و تاثیر ایویچ در تیم ملی را دیده بودند موجب برکناری پروین در تیرماه ۸۲ شد.

بعد از این که پروژه کهکشانی غمخوار(با جذب همزمان علی دایی‌، ساشا ایلیچ‌، عیسی ترائوره‌، مهرداد اولادی‌، جواد کاظمیان و پژمان نوری) تحت هدایت بگوویچ در فصل ۸۲ و ۸۳ به سختی شکست خورد‌، دوره افول پرسپولیس شروع شد. زویل‌، گده‌، آری هن و پروین نتوانستند پرسپولیس متوازنی ایجاد کنند (آری‌هان تیم خوبی داشت اما حضورش کوتاه مدت بود) پرسپولیس تحت هدایت مربی‌ها و کمک مربی‌های آلمانی زشت و مکانیکی و بی‌نتیجه بازی می‌کرد.

تااین که دوران دنیزلی فرا رسید. پرسپولیس طوفانی مصطفی دنیزلی. تیم ناموزونی که فوروارد‌هایش نیکبخت و فراز فاطمی ‌بودند و احسان خرسندی و دو جوان به اسم مهرداد اولادی و‌هادی نوروزی. در خط‌هافبک کریم باقری و پژمان نوری و الونگ الونگ و همین طور مهرزاد معدنچی و آشوبی و ابراهیم اسدی و محمد پروین و سید عباسی و بادامکی و مامانی بازی می‌کردند‌. در خط دفاع اوضاع اصلا خوب نبود. ابوالفضل حاجی زاده‌، روبرت ساها‌، کعبی‌، زارعی و شیث رضایی. تیمی‌کم ستاره و پر از بازیکن‌های متوسط و نسبتا خوب با کمبود مشخص در خط دفاع.

تیم با نمکی بود که با سه مدافع بازی می‌کرد که یکی از این سه مدافع پژمان نوری بود‌! و نتایج عجیبی بر جای گذاشت: دوتا باخت ۳-۲ و ۴-۳ مقابل ابومسلم و شکست ۴-۳ مقابل پیکان. وهمین طور پیروزی‌های ۴ بر صفر و ۴ بر یک و سه بر دو مقابل استقلال اهوازو مس کرمان و ذوب آهن. خب فصل بعد افشین قطبی بر پایه همین تیم دنیزلی و با جذب فوق ستاره‌ای مثل محسن خلیلی پرسپولیس را قهرمان کرد.
بعد از قطبی سیاه‌ترین دوران پرسپولیس شروع شد.

علی دایی‌، حمید استیلی‌، کرانچار‌، وینگادا‌، ژوزه و حمید درخشان و حتی یحیی گل‌محمدی پرسپولیس را به میانه‌های جدول فرستاده بودند. اشتباهات مکرر در جذب بازیکن موجب شده بود تا بازیکنانی مثل فشنگچی‌، آقازمانی‌، شکوری (همین ابراهیم شکوری خودمان !) بابک حاتمی‌، علی عسگری به بازیکنان اصلی پرسپولیس بدل شوند. تنها در فصل ۹۳-۹۲ بود که پرسپولیس به تعادل رضایتبخش دست یافت. در آخرین فصل علی دایی.

جایی که سید صالحی و خلعتبری و مسلمان و پیام صادقیان و محمد نوری توازنی تاکتیکی در خطوط میانی و حمله پرسپولیس شکل داده بودند. و خب بعد دوران برانکو فرا می‌رسد. سه قهرمانی‌، یک نایب قهرمانی یک جام حذفی دو سوپرجام و یک بار حضور در فینال آسیا. برانکو در فصل اول مسلمان و کامیابی نیا و احمدزاده و رامین رضاییان را جذب کرد و در فصل دوم هم وحید امیری و بیرانوند و سید جلال حسینی‌. و تیمی‌ پر مهره ساخت و در ادامه با جسارت خودش را از دست ستاره‌های دردسر ساز خلاص کرد.

وقتی که رامین و مسلمان و بعد فرشاد احمدزاده را به سادگی از تیم خارج کرد و همین طور مهدی طارمی ‌را. برگردیم سر حرف اولمان. پرسپولیس یحیی گل محمدی تاکتیکی‌ترین پرسپولیسی است که تا امروز دیده‌ام‌. اما یک مشکل بزرگ دارد که نمی‌تواند از برتری‌های خود حفاظت کند. فن کنترل بازی را انگار گل محمدی و مشاورش حمید مطهری خوب فرا نگرفته‌اند.

*** به عنوان یک پرسپولیسی بازیکنان فراوانی را در تاج و استقلال دوست داشته‌ام و تحسین کرده‌ام. اگر بخواهم یک تیم منتخب از استقلال در سال‌های پس از انقلاب انتخاب کنم با سیستم ۲-۵-۳:
ناصر حجازی.
امیر حسین صادقی. مهدی پاشازاده.‌پژمان منتظری.
اصغر حاجیلو. مجتبی جباری . بهتاش فریبا . مجید نامجو مطلق. خسرو حیدری‌.
میلاد میداوودی و عبدالعلی چنگیز.
ذخیره‌ها‌: مهدی رحمتی‌. جواد زرینچه‌. ورمزیار‌. رضا حسن‌زاده‌‌. شاهرخ بیانی. امیر قلعه نویی‌. آندرانیک تیموریان. صمد مرفاوی و مهدی قایدی.
جواد نکونام را از فهرست خارج کردم چون فقط یک فصل در استقلال توپ زد.

کدخبر: ۳۸۹۵۷۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر