گاس فرینگ بودن در موسیقی ایران
روزنامه هفت صبح، بهنام مظاهری| بار اول وقتی یکی از اجراهایش را دیدم فارغ از صدای جادوییاش، زبان بدنش بود که توجهم را جلب کرد. پشت میکروفن ایستاده بود و سختترین نتها را بدون ذرهای تکان و تنش در بدن و چهرهاش اجرا میکرد. یکبار دیگر هم چند سال بعد در اجرایی دیگر او را دیدم که اینبار به سیاق خوانندههای سنتی نشسته اجرا میکرد و باز هم ذرهای تکان نمیخورد. چنین وسواسی در طرز درست ایستادن برایم عجیب بود.
نکتهای که حتی بین خوانندگان حرفهای هم کمتر دیده میشود. علیرضا قربانی اصولا خواننده عجیبی است و این عجیب بودن از همین نشات میگیرد که بهشدت آرام و نرمال دیده میشود. خوشلباس است و محترم و هیچوقت هم حاشیه خاصی نداشته و از این حیث، آدم را یاد شخصیت «گاسفرینگ» در «بریکینگ بد» میاندازد. (البته از حیث دقت و وسواس). در اینستاگرامش خیلی چیز خاصی از زندگی شخصیاش نیست و بیشتر صفحهای کاری است.
خوانندهای که در ایران طرفداران زیادی دارد و در جهان هم ناشناس نیست. او همین چند روز پیش بخشی از آلبوم «راز آواز» را بهصورت «ایپی» و همزمان با سالروز تولدش منتشر کرد. آلبومی که ۳ ترک دارد و فضای آنهم تلفیقی از آواز ایرانی و موسیقی کلاسیک است. خبری از سازهای ایرانی نیست و شاید بتوان آن را در رده آلبومهایی با فضای امبینت کلاسیک قرار داد.
علیرضا قربانی اصولا خواننده خاصی است و همیشه جزو اولینها بوده. چند سال پیش وقتی هنوز اجراهای آنلاین باب نشده بود، او قبل از هر خواننده دیگری اولین اجرای آنلاین را برگزار کرد. همین یکی دو هفته پیش هم اولین خواننده ایرانیای شد که اثرش را «انافتی» کرد و به ثبت رساند. همه اینها شاید از یک خواننده سنتی بعید باشد اما خب حالا میتوان گفت انصافا قربانی از قالب موسیقی ایرانی بیرون زده و مشخصا جهانی فکر میکند.
نکته جالب اینکه چون کارش را بلد است، نیاز ندارد حتما از ایران برود تا جهانی شود. او از همینجا میتواند کارهایی در حد بینالمللی تولید کند و درآمدش را هم داشته باشد. البته لازم بهذکر است که هم آلبوم ایپی «راز آواز» رایگان است و هم درآمد اثر «روزگار غریب» به امور خیریه میرسد. این هم سندی بر مردمی بودن قربانی که شاید بهخاطر شخصیت آرام و بیحاشیهاش، آنطور که باید دیده نشده.
علیرضا قربانی خواننده موفقی است. از زمانیکه با تیتراژ «شب دهم» بیشتر نام او را شنیدیم تا امروز هیچگونه گافی در کاراکترش، اجراها و آثارش دیده نشده و همین نشان میدهد که چقدر در کار و کاراکتری که دارد وسواس به خرج میدهد. وسواسی که اگرچه بهنفع ما مخاطبانش بوده اما خیلی از ما میدانیم اگر در ایران بخواهی تا این حد تروتمیز و بیایراد کار کنی، حتما خیلی برایش زجر خواهی کشید. اما با این حال قربانی ترجیح داده این حجم از دقت را به خرج دهد تا در نهایت کاری از خودش بهجا بگذارد که تاریخ مصرف نداشته باشد و صرفا کاراییاش در این زمانه نباشد.
او بهخصوص در چند سال اخیر خیلی به بازار ایران کاری ندارد و مشخصا به مارکت جهانی فکر میکند. برخلاف اکثر موزیسینهای ایرانی که عقیده دارند دلیل جهانی نشدن موسیقی ما زبان فارسی است، قربانی خوب میداند که جهانی شدن یک موسیقی هیچ وابستگیای به زبان ندارد و بیشتر باید زبان موسیقی را بلد بود. خوانندههای سنتی اصولا با موسیقی و مارکت جهانی ناآشنا نیستند و از قدیم هم به اجرا در کشورهای مختلف و شرکت در فستیوالهای جهانی عادت دارند.
خیلی بیشتر از آرتیستهای موسیقی پاپمان در دنیا شهرت دارند و طرفداران بینالمللی کمی هم ندارند. اما شاید بیراه نباشد اگر بگوییم قربانی تا امروز بابرنامهترین خواننده ایرانی بوده. شاید امروز برای اینکه صحت این گفتهها مشخص شود کمیزود باشد اما خودتان شاهد باشید و ببینید که اگر اتفاق غیرمترقبهای نیفتد، قربانی در دهه پیشرو خوانندهای خواهد بود که حتما در جهان بیشتر شناخته خواهد شد. پیشنهاد میکنم آلبوم «راز آواز» را گوش کنید تا بیشتر از این پرگویی نکرده باشیم و خودتان تجربهای بینظیر از شنیدن این آلبوم سه قطعهای داشته باشید.
نکته آخر اینکه نباید نقش حسام ناصری، آهنگساز «راز آواز» را در این آلبوم دستکم گرفت. ناصری هم در این پروژه و هم در پروژههای دیگری که با قربانی داشته، نشان داده این دو برای فتح قلههای جهانی میتوانند زوج بهشدت مناسبی باشند. رد پای این وسواس در آهنگسازی ناصری هم دیده میشود و دقت هر دو آرتیست باعث شده «راز آواز» آلبومی بینظیر در موسیقی ایران باشد.