کودکشو؛ شروع ضعیف، پایان خوب
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | درباره برنامه کودک شو که پرونده سری سوم آن جمعه شب بسته شد. برگ برندهها و نقاط ضعف برنامه چه بود؟ سازندگان برای فصل جدید چه ایدههایی برای رهایی از یکنواختی دارند؟
فصل سوم «کودک شو» جمعه شب به پایان رسید. برنامهای که وقتی برای اولینبار روی آنتن شبکه نسیم رفت یک «اتفاق» محسوب میشد. تا پیش از آن برنامههای متعددی با موضوع کودکان در تلویزیون ساخته شده بود اما جای «کودک شو» خالی بود. این برنامه چند ویژگی داشت (دارد) که آن را از دیگر برنامهها متمایز میکند. «کودک شو» امسال به فصل سوم رسید و سرنوشتی متفاوت از پیش پشت سر گذاشت: ضعیف شروع کرد و کمکم جان گرفت. حاصل این ۱۷۰ قسمت چه بود و سازندگان برای فصل بعد چه ایدههایی رو خواهند کرد؟
*** شروع ضعیف
«چقدر حوصله بر!»،«چرا هر شب شبیه هم است؟»، «بهنظرم نباید ادامه پیدا میکرد»؛ اینها نمونه دیالوگهایی است که توی تحریریه درباره «کودک شو» رد و بدل میکردیم. مشابه این نظرها را بیرون از تحریریه هم میشنیدیم. برنامه به فصل سوم رسیده بود اما تغییرات ساختاریاش چشمگیر نبود تا بتواند آن را از یکنواختی خارج کند. به سیاق دورههای پیش برنامه مسابقهای برای بچهها برگزار میشد، پدر و مادرها هم در مسابقهای شرکت میکردند و در شب بعد نوبت به خانوادهای دیگر میرسید.
حتما اقتضای مرحله مقدماتی اختصاص زمان بیشتر به شرکتکنندههاست اما حالا «کودک شو» تبدیل به بِرند شده و لازم است در مرحله ابتدایی هم ضرباهنگ داشته باشد. جز این باشد، برنامه رنگ تکرار میگیرد حتی اگر برای هر خانواده آیتمهای متعدد طراحی شود. کما اینکه این اتفاق در قسمتهای ابتدایی «کودک شو» افتاد و برنامه بعد از چند مدت فاقد طراوت بود.
*** تکان در میانه فصل
دو اتفاق باعث شد «کودک شو» از رخوت قسمتهای ابتدایی که تعداد آنها کم نبود، خارج شود. مهمترین آن تغییر شکل تولید است که در ویژه برنامه تابستانی شاهد بودیم. چندین قسمت با حضور بازیگران ضبط و پخش شد و برنامه را تا حدود زیادی از رخوت خارج کرد. میدانیم که برای یک برنامه کودکانه نیاز نیست بازیگران حضور داشته باشند.
اما وقتی از افت قسمتهای پیشین مطلع باشیم این حضور توجیهپذیر است. اتفاق خوب جایی رقم خورد که سازندگان از بازیگران در قالب خود برنامه استفاده کردند یعنی مسابقهها،پرسشها و دیگر آیتمها مرتبط با هدف «کودک شو» بود…. . اتفاق دیگری که به برنامه جان داد،تغییر دکور است که باعث شد از نظر بصری شاهد تنوع باشیم.
*** مثبت و منفی بازی بزرگان
یکی از ایرادهای قسمتهای نخستین فصل جدید «کودک شو» نبود بازیهای متنوع بود و همین دلیلی است که باعث میشد برنامه یکنواخت و خستهکننده باشد. در ادامه بازیهای متنوعتری طراحی شد اما باز هم سهم بچهها کم بود. تقریبا با شروع تابستان سهم بازی والدین بیشتر شد.
این اتفاق برنامه را جذابتر کرد اما عیب ماجرا جایی است که فرصت کمتری به بچهها اختصاص یافت. «کودک شو» در نهایت برای بچههاست،نه بزرگترها پس لازم است تنوع و تعدد بازی برای این طیف سنی باشد. در این برنامه اما کفه بازی بزرگترها سنگین شد و حتی یک بار نوشتیم بازی بادکنک برای بچهها بدآموزی دارد.
*** پژمان سرحال
حیف است از «کودک شو» بگوییم و به اجرای پژمان بازغی اشاره نکنیم. تا جایی که برنامه را رصد کردیم، متوجه «کم کاری» نشدیم. اجرای برنامهای با شکل و شمایل «کودک شو» کاری سخت است. مجری باید توان ارتباط با بچهها را داشته باشد و مهمتر از آن داشتن حوصله است. بچهها به دلیل شرایط سنی و فهمشان نیاز به فرصت و همراهی دارند.
از آن سو خود خانوادهها هم حین مسابقه استرس دارند اما بازغی مدام از واژه «عجله نکنید» و «فرصت هست» استفاده میکرد. چیزی که کمتر از زبان مجریان میشنویم! در طول برنامه انرژی بازغی مشخص بود و اصلا یکی از دلایل موفقیت «کودک شو» به همین ویژگی مجری برمیگردد.
*** راه سخت کودک شو
هر برنامهای که به فصل دوم و سوم میرسد کارش برای راضی کردن بیننده سختتر میشود. شرایط برای «کودک شو» سختتر است چراکه سر و کارش با بچههاست و برای ایجاد تنوع باید ایدههای خلاقانهتر رو کند. افت کیفی قسمتهای ابتدایی فصل سوم هشداری برای سازندگان است که با دست پرتر به مصاف سری چهارم بروند.