کل خانه و زندگی عروس جوان در سال ۱۳۶۹
روزنامه هفت صبح | یک: داشتم بخشهایی از فیلم عروس را میدیدم. فیلم سرنوشت ساز بهروز افخمی در سال ۱۳۶۹٫ با دو تا بازیگر گمنام جوان که یکدفعه اتمسفر سینمای ایران را عوض کرد.عروس فیلم بسیار خوبی است و مضمونش هنوز هم میتواند در جامعه فعلی جوابگو باشد و چه بازیهای پختهای افخمی گرفته است از دو بازیگر تازهکار.
بهخصوص کریمی ۱۹ساله که تقریبا در هیچ صحنهای از فیلم ضعیف بازی نمیکند. نکته جالب فیلم جدا از شیوه روایت و کارگردانی با ظرافت و در عین حال جاهطلبانهاش،دیالوگهای ماهرانه آن بود.اما نمیخواهم این سطور را به تجلیل از فیلم عروس اختصاص بدهم.نه.بهانهام چیز دیگری است.
در قسمتی از این فیلم ابوالفضل پورعرب در نقش جوانی که تازه مزه پول را زیر زبانش حس کرده به یک بنز مجلل عبوری سلام نظامی میدهد. بعد مکالمهای پیش میآید در مورد قیمت بنز بین پورعرب و نیکی کریمی و اینکه آیا روزی آنها میتوانند یک بنز داشته باشند.پورعرب میگوید قیمت آن بنز ۵ میلیون تومان است. کریمی هم میگوید ۵ میلیون تومان؟یعنی ارزشش از کل خانه و زندگی ما بیشتر است!
دو: در جایی بودم و خانم گیتی موسوی را ملاقات کردم. قویترین زن جهان که کامیون ۱۲ تن و ۲۵۰ کیلویی را با طناب چهل متر کشیده است و رکوردش در گینس هم ثبت شده است.او در حرفهایش از امام جمعه تبریز تشکر کرد که حامیاش بوده است. فکر کردم چقدر خوب است که یک امام جمعه بیاید و در کنار مردم قرار بگیرد و به جای توبیخ و ملامت آنها،ایدهها و سلایق مختلف را لحاظ کند و خود را جزئی از همین مردم بداند. کاری که برخی از ائمه جمعه گاه فراموش میکنند و مدام در حال توبیخ مردم هستند. آفرین به حجت الاسلام آل هاشم که اینگونه در کنار مردم خودش قرار گرفته.
سه: ساعت ۱۶ و ۷ دقیقه روز پنجشنبه ۱۴ مرداد انگار با یک دکمه ایران را در غم فرو بردند. همان لحظهای که تیلور آمریکایی دو خم یزدانی را گرفت و او را خاک کرد. لحظه عجیبی بود. خیلی عجیب.