کلاسیک ببینیم| «معما» یک داستان پرتعلیق دلپذیر
روزنامه هفت صبح، سینا بحیرایی | یک: «معما» از آن فیلمهای رازآلود و کمدی جذابی است که خوشبختانه در سینمای فعلی هم نمونههای آن، البته در تعداد کمتر، ساخته میشود. بازیگرانی جذاب و دوستداشتنی، یک فیلمنامه کارآگاهی و جنایی تماشایی و بامزه و بهرهگیری از نماهای توریستی شهرهای مطرح جهان، از جمله مواردی است که در این فیلمها لحاظ میشود.
«جاسوسی که از من روی برگرداند» (سوزانا فوگل، ۲۰۱۸) یک نمونه معاصر خوب از فیلمهای اینچنینی است. ولی باز هم «معما»، فیلم تماشایی استنلی دانن که در سال ۱۹۶۳ ساخته شد، یک سر و گردن بالاتر است. دلیلش هم مشخص است؛ «معما» دو غول تکرارناپذیر هالیوود را در خود دارد که شیمی عالی بینشان، هویتی تازه به فیلم بخشیده است.
دو: «معما» که از داستان کوتاهی به نام «همسر غیرمشکوک» اقتباس شده، داستان زنی به نام رجی (آدری هپبورن) است که یک روز از سفر به خانه برمیگردد و متوجه میشود که همسرش کشته شده و چهار مرد نظامی کارکشته به دنبال دویستوپنجاه هزار دلار پولی هستند که گویا همسر رجی با خود داشته و اصلا جایش مشخص نیست. در این میان سروکله یک مرد دیگر با بازی کری گرانت هم پیدا میشود که اگرچه ادعا میکند قصد کمک به رجی را دارد، نه هویتش مشخص است و نه معلوم است به چه دلیلی قاطی این ماجرا شده.
سه: «معما» از آن فیلمهای بیحاشیه و دوستداشتنی است که هم پشتصحنه خوبی داشته و هم محصول نهایی یک اثر گرم و دلپذیر از کار درآمده. ردپای تمام فیلمهای پرتعلیق و تریلر آن سالها در این فیلم دیده میشود، از فیلمهای جیمز باند گرفته تا آثار هیچکاک. و تمام این عناصر با یک لایه کمدی دلپذیر کنار هم قرار گرفتهاند.
حضور کری گرانت و روایت یک داستان پرتعلیق باعث شد که خیلی از مخاطبان به اشتباه تصور کنند «معما» را آلفرد هیچکاک ساخته است. ولی هیچکاک هیچ نقشی در روند تولید فیلم نشد. بعدا که حقیقت معلوم شد، فیلمبینها با این عبارت جالب «معما» را توصیف میکردند: «بهترین فیلم هیچکاکی که هیچکاک نساخته است.»
چهار: جالب این است که چنین فیلمنامه جذابی در ابتدا اصلا مورد توجه استودیوهای فیلمسازی قرار نمیگرفت. پیتر استون، فیلمنامهنویس «معما»، فیلمنامه آن را به هفت استودیو فیلمسازی برد، ولی هر هفتتایشان آن را رد کردند. او فیلمنامه را به صورت رمان نوشت و آن را به صورت سریالی منتشر کرد. با این کار هر هفت استودیو به ساخت آن علاقه نشان دادند! گویی با رمان بهتر میشد آن تعلیق تماشایی و آن طنز بالای فیلمنامه را به رخ کشید.
پنج: اما برگ برنده اصلی فیلم، بدون تردید حضور کری گرانت و آدری هپبرن است. این دو ستاره هالیوودی که پیشتر با هم کار نکرده بودند، بالاخره فرصتی برای همکاری پیدا کردند. کری گرانت اگرچه در دهه ششم زندگی خودش قرار دارد، همچنان جذاب و بامزه است. و آدری هپبورن هم که همیشه از نظر رفتار، بازی و ظاهر با تمام بازیگران هالیوود متمایز بوده و هست، از این فرصت نهایت استفاده را برده و یکی از دلنشینترین بازیهای خود را ارائه میدهد.
بار اصلی فیلم روی دوش این دو بازیگر و ارتباط عمیق و تماشایی است که بینشان شکل گرفته. اگر تقریبا ۲۵ سال اختلاف سنی بین این دو بازیگر وجود داشت، ولی هیچ نشانهای از عدم تفاهم و اختلاف فکری در بازی آنها دیده نمیشود. هر دو کاملا پخته، گرم و دوستداشتنی عمل میکنند.
شش: جالب این است که گرانت برای «عشق در بعدازظهر»، فیلم مشهور سال ۱۹۵۷ هپبورن هم فرصت همکاری با این بازیگر را داشت. ولی چون معتقد بود اختلاف سنیشان بیش از حد زیاد است، این پیشنهاد را نپذیرفت و گری کوپر جایش را گرفت. خوشبختانه او برای فیلم «معما» این تفکرات را کنار گذاشت و بازی در آن را قبول کرد تا شاهد هنرنمایی یکی از دوستداشتنیترین زوجهای تاریخ سینما باشیم.
هفت: گویا تجربه همکاری با هپبورن خیلی به مذاق کری گرانت خوش آمده بود. او بعد از پایان تولید فیلم، در یک نقلقول مشهور گفته بود: «هدیهای که برای کریسمس میخواهم این است که بتوانم در یک فیلم دیگر با آدری هپبورن همکاری کنم.» متاسفانه این آرزو هیچوقت تحقق نیافت. با وجود اینکه چند بار فرصت همکاری پیش آمد، مثلا در فیلم «بانوی زیبای من»، ولی در نهایت بنا به دلایل مختلف، این همکاری بههم میخورد.
هشت: جالب این است که چنین فیلم زیبایی، هیچ کپیرایتی ندارد و کاملا در دسترس عموم است! همین الان هم میتوانید با یک جستوجوی ساده، بهترین نسخه آن را در اینترنت پیدا کنید. و یک قصور خیلی عجیب باعث بروز چنین چیزی شده است. گویا در آن زمان نمایش درست و دقیق علامت کپیرایت در تبلیغات یک اثر، از شرطهای ضروری برای حفظ کپیرایت آن بود و شرکت یونیورسال نتوانسته بود این علامت را به شکل دقیقی قرار دهد. همین کوتاهی ساده باعث شد «معما» تقریبا بلافاصله بعد از اکران، در دسترس عموم قرار بگیرد! شانسی که مسئولان یونیورسال آوردند این بود که موسیقی فیلم همچنان کپیرایت داشت و همین باعث میشد دستکم محدودیت خفیفی در مورد فیلم اعمال شود.