کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۵۷۹۶۰
تاریخ خبر:

کلاسیک ببینیم| فیلم پرونده ایپکرس

روزنامه هفت صبح، سینا بحیرایی| یک: سال ۱۹۶۲ هری سالتزمن و آلبرت بروکلی تهیه‌کننده به سراغ لِن دیتون نویسنده رفتند تا فیلمنامه قسمت بعدی جیمز باند با نام «از روسیه با عشق» را بنویسد. اگرچه این همکاری به سرانجام نرسید و بخش خیلی کمی از ایده‌‌های دیتون در فیلم به کار رفت، سالتزمن به طرز عجیبی شیفته «پرونده ایپکرس»، رمان تازه دیتون شده بود که در همان سال منتشر شد. این علاقه به حدی زیاد بود که او تصمیم گرفت با اقتباس از همین رمان، یک مجموعه سینمایی جاسوسی تازه، جدا از فیلم‌‌های جیمز باند تولید کند. نتیجه کار فیلم سینمایی «پرونده ایپکرس» شد که اتفاقا موفق هم از آب درآمد.

دو: داستان فیلم در دوره جنگ سرد رخ می‌‌دهد. گروهی از دانشمندان کلیدی بریتانیا به طرز مشکوکی ناپدید شده‌‌اند. هری پالمر (با بازی مایکل کین)، سرهنگ سابق که در حال حاضر برای سرویس اطلاعات بریتانیا کار می‌‌کند، مامور تحقیق و جست‌وجو در این زمینه می‌‌شود. او هرچه بیشتر جلو می‌‌رود، بیشتر دچار تردید می‌شود که ماجرا پیچیده‌‌تر از این حرف‌‌هاست و به نظر می‌‌آید یک شبکه گسترده خودی و غیرخودی در این زمینه نقش دارند. در نهایت فیلم با یک پایان غافلگیرکننده وارد مسیر دیگری می‌‌شود.

سه: نکته جالب در مورد «پرونده ایپکرس» این است که هم فیلم و هم رمان اساسا با هدف دهن‌‌کجی به فیلم‌‌های «جیمز باند» ساخته شده‌‌اند. هری پالمر و جیمز باند در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند. هرچه جیمز باند دارد و به آن افتخار می‌‌کند، هری پالمر از آن بیزار است و اصلا به آن فکر نمی‌‌کند. جیمز باند شیک و باوقار است، با زنان زیبا می‌‌گردد و در محیط‌‌های اعیانی به سر می‌‌برد. برعکس پالمر تک ‌‌و تنها در یک آپارتمان کوچک زندگی می‌‌‌‌کند، آشپز قابلی است، هر روز در فروشگاه خرید می‌‌کند و زندگی‌اش در لندن سرد و غم‌‌زده خلاصه می‌‌شود. جیمز باند مامور دولت است و معمولا با دشمنان خارجی دست و پنجه نرم می‌‌کند، اما پالمر بسیار کله‌‌شق و خودرای است و در بیشتر موارد حتی مجبور است که با دشمنان داخلی هم مقابله کند.

چهار: برگ برنده فیلم، واقع‌‌گرایی تماشایی آن است. فیلم به شکلی هنرمندانه ما را به قلب بریتانیای دهه ۱۹۶۰ می‌‌برد. جاسوس‌‌بازی در فیلم‌‌های دهه ۱۹۶۰ و ۷۰ داستان خودش را دارد. ابزارهای دست جاسوسان نه مثل اوایل قرن بیستم آن‌‌قدر ابتدایی و سنتی هستند و نه مثل عصر فعلی ما امکانات پیشرفته‌‌ای در اختیار آن‌هاست. به همین دلیل به‌‌‌‌رغم بهره‌‌مندی از امکانات و ابزارهای حرفه‌‌ای، در نهایت کنش و واکنش حضوری شخصیت‌‌ها هم نقش خیلی مهمی در پیشبرد ماجراها دارد.

پنج: یکی از صحنه‌‌های کلیدی «پرونده ایپکرس» مربوط به جایی است که (خطر لو رفتن داستان تا پایان پاراگراف) پالمر متوجه می‌‌شود یکی از روسای کله‌‌گنده خودش هم در اصل جاسوس دشمن است. قهرمان اصلی متوجه می‌‌شود که جبهه خودی هم پر از فساد و دروغ است و در اصل او مجبور است با دو جبهه بجنگد. به این ترتیب، قهرمان به قربانی تنهایی تبدیل می‌‌شود که مجبور است تک‌‌وتنها مسیر رسیدن به حقیقت را بپیماید.

قربانی که معمولا جامعه هم در موردش دچار سوءتفاهم می‌‌شود و با بدبینی به او نگاه می‌‌کند. مجموعه فیلم‌‌های «جیسون بورن» از پل گرینگراس، «سه روز کرکس» از سیدنی پولاک و فیلم «دشمن ملت» از تونی اسکات از جمله آثار درخشانی هستند که خیلی خوب به سراغ چنین دستمایه‌‌ای می‌‌روند. به نظر می‌‌رسد «پرونده ایپکرس» جزو اولین فیلم‌‌های جاسوسی باشد که قهرمان قربانی را به تصویر می‌‌کشد.

شش: «پرونده ایپکرس» همچنین روی «ماموریت: غیرممکن»، یک مجموعه جاسوسی مهم دیگر هم تاثیرگذار بوده است. برنارد کوالسکی که در سال ۱۹۶۶ سریال «ماموریت: غیرممکن» را تولید کرد، به حدی تحت تاثیر این فیلم قرار گرفت که از عوامل خود خواست همان حال و هوای فیلم را در سریال بگنجانند.

هفت: به نظر می‌‌آید هری پالمر همچنین یکی از اولین قهرمانان سینمای اکشن باشد که عینک بر چشم می‌زند. عینک زدن ایده خود مایکل کین بود. او حدس می‌‌زد هری پالمر به یک قهرمان سینمایی تبدیل می‌‌شود و بعدا در دنباله‌‌های دیگری هم حضور خواهد داشت. به همین دلیل عینک را برای این شخصیت انتخاب کرد تا آن را متمایز کند و کسی او را با نقش‌‌هایی که در بقیه فیلم‌‌ها بازی می‌‌کند، اشتباه نگیرد.

هشت: هنگام اکران، واکنش‌‌ها نسبت به فیلم ضد و نقیض بود. عده‌‌ای از منتقدان عاشق آن بودند و عده‌‌ای دیگر معتقد بودند فیلم در نیمه دوم افت می‌‌کند. فروش فیلم هم آن‌‌قدر خوب بود که دنباله‌‌های دیگری برای آن ساخته شود. «خاکسپاری در برلین» (۱۹۶۶) و «مغز میلیارد دلاری» (۱۹۶۷) دو دنباله‌‌ دیگر درباره قهرمان ‌بازی‌های هری پالمر بودند. کین همچنین حدود سی سال بعد در دو فیلم «گلوله‌‌ای برای پکن» و «نیمه شب در سنت پترزبورگ» دوباره در قالب این شخصیت ظاهر شد. «پرونده ایپکرس» در رتبه پنجاه‌ونهم ۱۰۰ فیلم بریتانیایی برتر قرن بیستم بنیاد فیلم بریتانیا قرار دارد.

کدخبر: ۴۵۷۹۶۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر