کلاسیک ببینیم| فیلم فرصتی برای پیشرفت اثر جک کلیتن
روزنامه هفت صبح، سینا بحیرایی| یک: جک کلیتن را بیشتر بهخاطر فیلمهای اقتباسی مطرحش میشناسیم. او مهارت زیادی در ساخت نسخههای سینمایی رمانهای مشهور داشت. «بیگناهان» (۱۹۶۱)، «خیانتکار» (۱۹۶۴) و «گتسبی بزرگ» (۱۹۷۴) از مهمترین فیلمهای اقتباسی او هستند که به موفقیت زیادی رسیدند. اما کلیتن با «فرصتی برای پیشرفت»، اولین فیلم بلند خود بود که بهعنوان یک کارگردان کاربلد و موفق به دنیای سینما معرفی شد. جالب اینکه خود «فرصتی برای پیشرفت» هم اقتباسی است و براساس رمانی از جان برین ساخته شده.
دو: داستان درباره جوانی بهنام جو لمپتون (لارنس هاروی) است که از شهر فقیرنشین و ضعیف دافدون به شهر بزرگتر و مرفهتر وارنلی مهاجرت و بهعنوان حسابدار در یک شرکت فعالیت میکند. او که پیشتر در جنگ بوده و سختیهای زیادی را از سر گذرانده، خیلی دوست دارد تحولی در زندگی خود ایجاد کند و ثروتمند شود. مهمترین نقشهای که به ذهنش میرسد این است که با سوزان (هدر سیرز)، دختر کارخانهدار ثروتمند شهر وارد رابطه عاشقانه و ازدواج شود. اما وارد رابطه عاشقانه با زنی ۱۰ سال از خودش بزرگتر بهنام آلیس (سیمون سینیوره) میشود و برنامههایش از مسیری که در نظر داشت، فاصله میگیرد.
سه: «فرصتی برای پیشرفت» از فیلمهای پساجنگ قابل اعتنایی است که خیلی خوب، مشکلات روحی و موقعیت متزلزل سربازان را بعد از پایان جنگ نشان میدهد. جو با مشکلات روحی زیادی دستوپنجه نرم میکند، فقر و نداری و محرومیت و آن همه خشونت و بیرحمی دوران جنگ، او را با مشکلات زیادی مواجه کرده است. به همین دلیل تمام تلاش خود را میکند تا پولدار شود. چرا که تصور میکند پول میتواند حلال تمام مشکلاتش باشد. در نهایت او اگرچه به هدف خود میرسد، ولی همین مشکلات روحی باعث میشوند که حتی هنگام رسیدن به هدف هم آنقدری که خودش و ما مخاطبان انتظار داریم، خوشحال نباشد.
چهار: یک ویژگی که شاید بتوان گفت منفی فیلم، این است: مسیری که جو برای رسیدن به هدف خود طی میکند، خیلی پیچیده و حسابشده نیست. صرفا از سر خوششانسی سوزان هم عاشق او میشود و رابطهشان ادامه پیدا میکند. این کمی توی ذوق میزند. چرا که هر یک از دوستان جو هم ممکن بود به چنین مسیر پر از خوشبختی برسند. تنها تفاوت جو این است که رویاپردازتر و کلهشقتر است و اعتقاد دارد شایستگی دست یافتن به چنین زندگیای را دارد. ولی در این زمینه تلاشی نمیکند. حتی آن اتفاقهای پایانی که جو را بیشتر به سمت این مسیر هدایت میکنند هم تصادفی هستند و جو نقشی در این زمینه ندارد.
پنج: خیلیها «فرصتی برای پیشرفت»را اولین فیلم از درامهای سینک آشپزخانه (یا واقعگرایی سینک آشپزخانه) میدانند. درامهای سینک آشپزخانه موج فرهنگی تازهای بودند که در اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ در بریتانیا شکل گرفتند. این موج که در ادبیات و نمایش فعال بود، وارد سینما هم شد. درامهای سینک آشپزخانه داستان جوانان خشمگین فقیری از طبقه کارگر بود که بهخاطر تفاوتهای خود، از سوی جامعه طرد میشدند.
زندگی آنها در آپارتمانهای تنگ و کوچک اجارهای و میخانههای دلگیر میگذشت. آنها مجبور بودند با مشکلات اجتماعی و سیاسی چالشبرانگیزی دستوپنجه نرم کنند. «هنرمند» (تونی ریچاردسون- ۱۹۶۰)، «جایی برای رفتن» (بیزیل دییردن- ۱۹۶۳) و «پسران چرمپوش» (سیدنی جی. فیوری- ۱۹۶۴) از جمله مهمترین فیلمهای این زیرگونه هستند. این زیرگونه حتی در سینمای امروز هم همچنان ادامه دارد و فیلمهایی چون «تنگ ماهی» (آندرهآ آرنولد- ۲۰۰۹)، «آخرهفته» (اندرو هیگ- ۲۰۱۱) و «اینجانب، دانیل بلیک» (کن لوچ- ۲۰۱۶) جزوش بهحساب میآیند.
شش: جدا از پیامهای سیاسی و اجتماعی برجسته، «فرصتی برای پیشرفت» از یک جنبه دیگر هم اهمیت زیادی دارد. این فیلم را میتوان اولین اثر در سینمای بریتانیا در نظر گرفت که اینچنین بیپروا و آزادانه درباره مسائل جنسی و روابط مختلف آدمهای بالغ صحبت میکند. همین البته باعث جدال سازندگان فیلم با اداره سانسور بریتانیا شد، حتی در مقطعی تصمیم بر این بود که به «فرصتی برای پیشرفت» مجوز اکران داده نشود.
اما در نهایت فیلم با درجه سنی اکس اکران شد. اتفاقا به فروش قابل توجهی هم رسید (سومین فیلم پرفروش برتر سال شد) و همین زمینهساز ورود فیلمهای بیپرواتر بعدی شد. جالب اینکه همان سال در آمریکا هم یک فیلم جسورانه دیگر بهنام «تشریح یک قتل» (اتو پرمینجر) اکران شده بود؛ آن فیلم هم کلی با سانسور دستوپنجه نرم کرد و اتفاقا بعد از اکران، مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت.
هفت: جدا از فروش، «فرصتی برای پیشرفت» در فصل جوایز هم بسیار خوش درخشید. فیلم در گلدنکلوب و کن و بفتا بهعنوان نامزد حضور داشت. در اسکار هم نامزد شش جایزه شد و اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن (سیمون سینیوره) را دریافت کرد. جالب این است که هرمیون بادلی، بازیگر نقش السپت، با تنها دو دقیقه و نوزده ثانیه حضور در فیلم نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل شد و از این نظر (نامزدی اسکار بهخاطر کوتاهترین نقشآفرینی) در مراسم اسکار رکورددار است.