کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۹۰۸۰۳
تاریخ خبر:

کلاسیک ببینیم| فیلم بچه‌های طلاق (فرانک لوید/ ۱۹۲۷)

روزنامه هفت صبح، سینا بحیرایی | یک:«بچه‌های طلاق» در اصل رمانی از اوون جانسن نویسنده بود که در سال ۱۹۲۷ نوشته شد و در همان سال، فرانک لوید اقتباسی از آن روی پرده آورد. جانسن نویسنده بسیار پرکاری بود و رمان‌ها و داستان‌های کوتاه زیادی از خود به ‌جای گذاشت. در زمینه زندگی خانوادگی هم به همین اندازه پرکار بود! پنج بار ازدواج کرد و پنج بچه از خود به جای گذاشت. داستان‌های او معمولا حول موضوعات خانوادگی چون ازدواج و طلاق بودند و طرفداران زیادی داشتند. او در سینما هم هوادار زیاد داشت و خیلی از کارهایش مورد اقتباس قرار گرفتند. «بچه‌های طلاق» یکی از آخرین رمان‌های جانسن بود. او چند سال بعد، نویسندگی را برای همیشه کنار گذاشت.

* دو: «بچه‌‌های طلاق» داستان سه بچه کوچک است که هر سه بچه‌های طلاق هستند. آن‌ها در دوران کودکی با هم عهد می‌بندند که افرادی متعهد و خانواده‌دوست باشند و هیچگاه از همسر خود طلاق نگیرند و بچه‌های خود را بی‌پدر و مادر نکنند. اما در دوران بزرگسالی، تمام رویاها و نقشه‌هایشان به هم می‌ریزد. چرا که درگیر یک مثلث عشقی پیچیده با یکدیگر می‌شوند، مثلث عشقی که تمام خاطرات شیرین گذشته و رویاهای زیبای آینده را برباد می‌دهد.

* سه: چیزی که در فیلم بیش از همه جلب توجه می‌کند، رابطه درهم تنیده و پیچیده این سه شخصیت است. کیتی (کلارا بو)، جین (استر رالستون) و تد (گری کوپر)، بعد از ورود به دوران بزرگسالی، وارد چنان رابطه تودرتویی با هم می‌شوند که تصور رهایی برای آن‌ها ممکن نیست. در ابتدا این تصور به وجود می‌آید که با یک داستان لوس درباره چند شخصیت سطحی طرف هستیم که در کودکی با هم قرارهایی می‌گذارند و در بزرگسالی با خوشی و بدون هیچ دردسری بر سر قول و قرار خود باقی می‌مانند و یک زندگی شاد و زیبا را سپری می‌کنند. اما فیلم خیلی زود آن لحن شاد و سرخوشانه را رها می‌کند و تمام این شخصیت‌های دلنشین را رودرروی هم قرار می‌دهد.

* چهار: طلاق عنصر کلیدی «بچه‌های طلاق» است. و فیلم به شکلی کاملا ظریف و ماهرانه این عنصر را تا پایان قابل اهمیت نگه می‌دارد. اگرچه کیتی با تد ازدواج می‌کند و جین هم تلاش می‌کند با ازدواج با ویک از زندگی آن‌ها فاصله بگیرد، اما باز هم طلاق، این عقده دوران کودکی با آن‌ها باقی می‌ماند. آن‌ها با وجود این‌که خانواده‌هایی تشکیل می‌دهند و سعی می‌کنند هرطوری شده از هم فاصله بگیرند، اما باز هم نمی‌توانند از عهدی که با هم گذاشته‌اند (حفظ خانواده خود و دوری از طلاق)، بگذرند. حتی اگر باعث در خطر افتادن خیلی منافع دیگر شود.

* پنج: شخصیت‌پردازی مهم‌ترین قوت «بچه‌های طلاق» است. این ویژگی هم احتمالا از رمان منبع اقتباس به ارث رسیده است. کیتی و جین و تد، هر سه در طول فیلم در موقعیت‌های بغرنجی قرار می‌گیرند و جنبه‌هایی از شخصیت خود بروز می‌دهند که پیش‌تر حتی فکرش را هم نمی‌شد کرد.

* شش: گری کوپر و کلارا بو سر صحنه این فیلم عاشق یکدیگر شدند و رابطه پرحاشیه‌ای را آغاز کردند. کلارا بو در همان فیلم «بال‌ها» نشان داده بود چه شخصیت پرشرو‌شوری دارد. بعد از رابطه با گری کوپر هم هر روز سر صحنه از جزئیات دقیق رابطه‌شان می‌گفت! چیزهایی که برای آن زمان کاملا تابو بود. شاید همین رابطه باعث شد که گری کوپر سر فیلمبرداری اصلا تمرکز نداشته باشد. به حدی که کارگردان یک بار عذرش را خواست و بعد از یک روز غیبت، بالاخره با وساطت کلارا بو دوباره سر صحنه فیلمبرداری برگشت.

* هفت: جالب این است که بعد از اینکه نسخه نهایی فیلم برای اکران آماده شد، تهیه‌کنندگان به این نتیجه رسیدند که فیلم هنوز قابل نمایش نیست و خیلی چیزها کم دارد. به همین دلیل جوزف فون اشترنبرگ را مامور ضبط صحنه‌های تازه و تدوین دوباره آن کردند. به همین دلیل معلوم نیست کیفیت فعلی فیلم را باید مربوط به کدام کارگردان بدانیم؟ فرانک لوید یا جوزف فون اشترنبرگ. آن صحنه پایانی که در پاراگراف بعدی به آن می‌پردازیم هم کار فون اشترنبرگ است.

* هشت: یکی دیگر از نقاط قوت فیلم، کارگردانی ماهرانه و ظریف آن است. بخش ابتدایی فیلم مربوط به دوران کودکی شخصیت‌هاست و دوسوم نهایی درباره دوران بزرگسالی آن‌ها. فیلم به شکلی هنرمندانه توازی ظریفی بین دوران کودکی و بزرگسالی این شخصیت‌ها برقرار می‌کند. (خطر لو رفتن داستان تا پایان پاراگراف) این مسئله به ویژه در پایان فیلم و صحنه خودکشی کیتی به زیبایی دیده می‌شود. جین که متوجه شده مرگ کیتی قطعی است، او را در آغوش می‌گیرد.

این آغوش موازی می‌شود با صحنه‌ای از دوران کودکی‌ آن‌ها که کیتی می‌ترسد و به آغوش جین پناه می‌برد. اما نکته تماشایی‌تر این است که کیتی کودک آرام می‌گیرد و در آغوش جین می‌خوابد. این خواب برابر می‌شود با مرگ کیتی بزرگسال در آغوش جین بزرگسال، در کمال آرامش و امنیت‌خاطر. حقیقتا صحنه تماشایی و پرظرافتی است. عجیب نیست که ویکتور فلمینگ گفته بود این بهترین صحنه‌ای است که تابه‌حال در دنیای سینما ساخته شده. البته آن موقع که فلمینگ این حرف را زد سینما هنوز خیلی جوان بود و این همه فیلم زیبا با صحنه‌های ماندگار ساخته نشده بود!

کدخبر: ۳۹۰۸۰۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر