کشف کودتای قطبزاده به کمک معجزه
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | سال ۱۳۶۰ عجیبترین سال تمام تاریخ معاصر ایران در قرن چهاردهم هجری شمسی بود. وقتی این سال به پایان رسید با یک منحنی آرام اما تدریجی به سمت آرامش حرکت کردیم. با این حال فکر نکنید هیجان از زندگی ما ایرانیها یکدفعه رخت بسته بود. فروردین ۱۳۶۱ را با خبر خنثی شدن یک کودتا سپری کردیم.
آن هم توسط صادق قطبزاده. کسی که سوار بر هواپیمای مشهور انقلاب از پاریس به ایران آمد، سپس سرپرست سازمان صداوسیما شد و در دولت موقت وزیر امورخارجه. کسی که حتی برای ریاست جمهوری کاندیدا هم شد اما خب آرای او آنقدر کم بود (کمتر از ۳درصد) که دیگر نتوانست روی پای خود بایستد.
آن هم در انتخاباتی که رقیب قدیمی او یعنی بنی صدر ۷۶درصد آرا را به خود اختصاص داده بود.
قطب زاده در تهران و در خانوادهای بازاری و سنتی متولد شد و در دوره جوانی جذب حرکت ملیگرایانه شد. سپس به آمریکا رفت و آنجا در انجمن اسلامی دانشجویان در کنار ابراهیم یزدی و چمران قرار گرفت.او هم مثل یزدی و چمران دورههای نظامی و چریکی را در مصر و لبنان گذراند و در دورهای هم یار نزدیک امام موسی صدر شد.
او در دهه ۴۰ بارها به بیت آیتالله خمینی در ترکیه و نجف رفتوآمد میکرد هرچند مشهور است مرحوم مصطفی خمینی از او به شدت منزجر بوده است. او در دهه ۵۰ در کانادا و فرانسه در رفتوآمد بود و در نهایت یکی از کسانی بود که مقدمات سکونت آیت الله خمینی در فرانسه را فراهم کرد. در ۱۲ بهمن به ایران آمد و بلافاصله با سفارش و توصیه امام به عضویت شورای انقلاب درآمد. در ماههای ابتدای انقلاب او در کنار یزدی و بنی صدر بیش از بقیه در کنار امام دیده میشدند.
در زندگی او چند نقطه عجیب وجود دارد.جدا از این که سبک زندگیاش حتی بیش از بنی صدر از مظاهر فقهی و دینی به دور بود، مراوداتش با یک خانم خبرنگار کانادایی که از قرار بسیار پرشور و رمانتیک بوده است هم زمزمههایی در بطن حکومت ایجاد کرده بود.مسئله دیگر مجادلاتش با سفارت شوروی بود که بسیاری او را یکی از عوامل تیره شدن رابطه ایران با شوروی در سالهای پس از انقلاب میدانند.
بهخصوص که او به عنوان وزیر امور خارجه دولت موقت، فرمان اخراج دبیر اول سفارت شوروی را به جرم جاسوسی صادر میکند. زاویه او با حاکمیت پس از اشغال سفارت آمریکا بیش از پیش میشود و در نهایت به یک بازداشت کوتاه ختم میشود. شکست سنگین او در انتخابات ریاست جمهوری موجب میشود که این سیاستمدار پرتحرک به تدریج از دایره سیاستورزی در ایران خارج شود و به انزوا برود.
او یک سال و نیم برای کودتا نقشه ریخت. خودش در اعترافاتش میگوید به یک گروه از افسران نزدیک شده بود. طبق نقشه او و با توجه به نفوذ او، دو خانه در مجاورت منزل امام اجاره میشود. در این دو منزل قناتی روان بوده که درست از زیر آشپزخانه بیت عبور میکرده. طبق این توطئه صدها کیلو مواد منفجره را از مسیر قنات به زیر آشپزخانه بیت منتقل میکنند.
این توطئه چگونه لو رفت؟ جاسازی مواد منفجره انجام میشود اما یکی از اهالی کوچه مهمانی برگزار کرده و در حین مهمانی سگ خانگیاش فرار میکند و به داخل خانه مجاور منزل امام میرود. صاحب سگ با گروه محافظ بیت صحبت میکند تا اجازه داشته باشد به خانه خالی برود و سگ را پیدا کند. اما در حیاط خانه سگ را پیدا نکردند. صاحب سگ میگوید احتمال دارد سگ وارد کانال قنات شده باشد.
قناتی که تیم محافظ امام از آن بیخبر بودند. در جستوجوی سگ به صدها کیلو مواد منفجره جاسازی شده برخورد میکنند و کودتا لو میرود و با پیگیری سرنخ اجاره این خانه، قطبزاده در ۱۷ فروردین ۱۳۶۱ دستگیر میشود. مسئله مهمتر افشای این ماجراست که آیتالله شریعتمداری از این توطئه با خبر بوده است. این مسئله منجر به خلع آیتالله شریعتمداری از مرجعیت میشود. پس از سه جلسه محاکمه و یک جلسه اعتراف تلویزیونی قطبزاده در سن ۴۶ سالگی در شهریور همان سال تیرباران میشود.