کرونا نه وحشت دارد، نه این همه سرکوفت!
روزنامه هفت صبح، سیامک رحمانی | پدیده تازه موج و تبش بالا گرفته و در جامعه مشابه همان واکنشهایی را میبینیم که در چنین وقتهایی میشود انتظارش را داشت. وقتی هم سوژهای در جامعه مد میشود، طبیعی است که اغراق، برخوردهای عوامانه و سوءاستفاده از آن تبدیل به سکهای رایج خواهد شد.
در کمال تاسف به بازیهای سیاسی هم راه پیدا خواهد کرد و جان مردم بازیچه دست عدهای فرصتطلب بیانصاف قرار میگیرد. اینجا میخواهم به چند مورد از این هیجانزدگیها و اشتباهات بپردازم و برخلاف جریان آب و با توجه به صحبتهای دکتر حریرچی، قائممقام وزارت بهداشت و درمان، کمی از نهادهای رسمی در این ماجرا دفاع کنم.
* یک: بالا گرفتن خبر سرایت ویروس کرونا در ایران، خرید و استفاده از ماسکهای تنفسی را یکباره به اوج رساند. حالا مردم همه از قیمتهای بالا شاکی هستند و اینکه چرا ماسک در بازار کمیاب شده و احتکار شده و چرا دولت رسیدگی نمیکند و فلان و فلان. اینکه دلالها در چنین روزهایی چطور زالووار به جان ملت میافتند که جای انکار ندارد.
اما به یک نکته توجه کنیم؛ با توجه به توصیههای سازمان بهداشت جهانی WHO اساسا استفاده از ماسک برای کسانی که مبتلا نشدهاند، کاربرد زیادی ندارد. اضافه بر اینکه این ماسکها باید هر دو ساعت تعویض و شسته شوند. مردم به این نکته توجه زیادی ندارند که ویروس از طریق هوا منتقل نمیشود. همانطور که به دادههای علمی که میگویند آمار مرگ و میر در کودکان زیر ۱۰سال تقریبا صفر است اهمیتی نمیدهند. همه نگران ماسک و بچههایشان هستند و نیازی نمیبینند قبل از آن به توصیههای پزشکی توجه کنند.
* دو: به قول یکی از دوستان، اگر همه ایرانیها تا پیش از این یک آشنا در وزارت اطلاعات داشتند که اخبار دست اول و عجیب و غریب به آنها میداد، حالا همه یک آشنا در بیمارستانها دارند که از تعداد بیماران و کشتههای روی هم تلنبارشده خبر میدهد! اغلب شهروندان هم ترجیح میدهند به این اطلاعات پشتپرده و ویژه توجه، و اخبار رسمی را که از رسانه ملی یا روزنامهها و سایتها منتشر میشود، دروغ تلقی کنند.
معلوم است وقتی افکار عمومی چنین گرایشی دارد چه پیش خواهد آمد. اطلاعرسانی سخت و کماثر خواهد شد. مردم آمارهای رسمی را باور نمیکنند و نارضایتی و بینظمی، مشکلات مراجع سلامت برای رسیدگی به وضعیت بیماران را سختتر خواهد کرد. البته که معلوم است مقصر کیست. دستگاههایی که در مورد اعتراضات آبانماه و دیماه و شلیک به هواپیما و حتی انتخابات، خبررسانی مغشوش و ناصحیحی دارند، حالا باید بپذیرند که دیگر کسی به حرفشان گوش نمیکند.
شاید جالب باشد بدانید که بسیاری از بیماران در سراسر کشور، وقتی به بیمارستان و درمانگاه مراجعه میکنند، برای اینکه سرویس بیشتری بگیرند و مثلا سریع تست کرونا بدهند، به دروغ مدعی میشوند که مسافر قم بودهاند یا با قمیها سروکار داشتهاند! در قم بیمارانی هستند که به دروغ مدعی میشوند، تازگی به چین سفر کردهاند و فقط مراجعه به مدارکشان نشان میدهد که حرفشان واقعیت ندارد.
تصور کنید در این اوضاع چقدر کار پزشک و بیمارستان سخت میشود. اگر اعتماد کنند، مدام با بیمارانی مواجه هستند که اوضاع خطرناکی دارند. اگر هم توجه نکنند به بیمبالاتی متهم میشوند. مردم همه دلشان میخواهد مدارس و ادارات تعطیل شوند. اما شاید شما هم این خبر را دیده باشید که از روز یکشنبه و با تعطیلی مدارس، جادههای شمال ترافیک پرحجمی پیدا کردهاند! سفر هم یعنی بالابردن ریسک بیماری و ابتلا. شما جای دولت باشید چه میکنید؟
* سه: یکی از گیرهایی که به وزارت بهداشت و درمان میدهند این است که چرا نسبت مرگ و میر بر اثر کرونا با آماری که از مبتلایان داده میشود، دودرصد اعلامشده از طرف نهادهای بینالمللی نیست. طبق آمار وزارت بهداشت تا صبح دیروز(زمان نگارش این مطلب) تعداد مبتلایان ۴۷نفر و تعداد درگذشتگان ۱۲نفر بود. به تعبیری نسبت مرگ بر اثر کرونا به بیماران آن ۲۵درصد است. انتقاد هم این است که اگر بنا بر دودرصد باشد با توجه به هشتکشته ما باید ۴۰۰بیمار مبتلا به کرونا داشته باشیم. این تفسیر و محاسبه وقتی درست است که وزارت بهداشت و درمان با قاطعیت بگوید، همه مبتلایان در سراسر کشور را شناسایی کرده و از تعداد آنها مطلع است، اما اینگونه نیست.
این مرجع تنها میتواند آماری را منتشر کند که در بیمارستانها به ثبت رسیده باشند. درنتیجه عجیب نیست که تنها ۴۳نفر در بیمارستانها بهعنوان بیمار قطعی مبتلا به کرونا رصد شده و هشتنفر جان باخته باشند. چه بسا تعداد ابتلا حتی از ۴۰۰نفر هم بیشتر باشد. کسانی که هنوز مراجعه نکردهاند. کسانی که دوران دوهفته نهفتگی بیماری را سپری میکنند و کسانی که هنوز بیماریشان محرز نشده. یادمان باشد که حتی جواب تست کرونا ۴۸ساعت زمان میبرد. پس ممکن است بخشی از بیماران منتظر تایید تست خود باشند و هنوز در آمار کرونایی محسوب نشوند.
* چهار: تصادفات جادهای سالانه ۱۶ تا ۱۷هزار کشته روی دست ما میگذارد. یعنی بهطور میانگین روزی ۴۵نفر در جادهها میمیرند. اما میبینید که مردم سر شدهاند و دیگر کسی بابت آن خودش را اذیت نمیکند. طبق آمار از مهرماه تاکنون هم ۱۸۰نفر بر اثر آنفلوآنزای H1N1 یا همان آنفلوآنزای مرغی درگذشتهاند. همین حالا که اوج ابتلا به کروناست، آمارهای مرگ و میر چندان بیشتر از آنفلوآنزای H1N1 نیست. کرونا هم دورهای دارد و میگذرد. اما مردم ترسیدهاند و واقعیات را زیاد جدی نمیگیرند.
این واقعیت که کرونا از سارس و آنفلوآنزای H1N1 بسیار ضعیفتر است هم برای کسی چندان مهم نیست. مردم وحشتزدهاند و حاضر نیستند وقتی برای فکر کردن و مقایسه بگذارند.پنج- اینکه افغانستان و پاکستان و عراق و دیگر همسایههای ما در مقابل بیماری کرونا وضعیت بهتری دارند، نه درست است و نه منطقی. کشورهایی که نه سیستم بهداشتی ما را دارند و نه کیفیت تشخیص بیماری و شفافیت در اطلاعرسانی.
اگر کمی منصف باشیم، میپذیریم که اغلب این کشورها، حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس و بسیاری دیگر، ممکن است وضعشان بدتر از ما باشد. یا نمیدانند یا نمیخواهند بگویند. اینکه دولت تلاش میکند در زمینه کرونا اطلاعرسانی کند و آمار بدهد، نباید تبدیل به چماقی علیه مسئولان بهداشت کشور شود؛ که حالا افغانستان و عراق و پاکستان را پاکیزه و مصون از بیماری بدانیم و بازهم به این نتیجهگیری برسیم که معلوم شد چقدر بیعرضهاید و خاک بر سرتان!
حتی اگر اینطوری هم باشد، در شرایط بحرانی، چارهای جز حمایت از دستگاه سلامت و بهداشت کشور، اعتمادسازی و ترغیب مردم به آرامش و تندادن به توصیهها نیست. در این وضعیت کسی از تحقیر نظام پزشکی منتفع نمیشود. زیر سوال بردن توانایی و کیفیت شبکه گسترده سلامت و بهداشت کشور که حداقل در منطقه جزو بهترینهاست، به ضرر همه است. اینکه یک نماینده با ایجاد هراس عمومی و دادن آمارهای تاییدنشده بخواهد مقاصد سیاسی خود را پیش ببرد و مدیران دولتی را ناکار کند هم شرمآور است. بهتر است چندروز حداقل در مورد کرونا دست از سیاسیبازی و سیاستزدگی برداریم و کمی به دولت و بازوهای سلامتاش تکیه و اطمینان کنیم تا خطر بگذرد.