ویروس کرونا؛ مهمانی که صاحبخانه شد
روزنامه هفت صبح، حمید رستمی | کلامی منسوب به امیر کبیر با این مضمون:«ابتدا فکر میکردم مملکت وزیر دانا میخواهد، بعد فکر کردم شاید شاه دانا میخواهد، اما اکنون میفهمم که ملت دانا میخواهد!» مدتهاست در فضای مجازی میچرخد و از این صفحه به آن صفحه میرود هر کس با حالتی حکیمانه و مکتشف گونه آن را به دیگری ارسال میدارد و احساس میکند گامیاساسی در جهت بیداری ایرانیان برداشته.
غافل از اینکه خود ما -و آن فرد- بهترین مخاطب آن سخن هستیم و اتفاقاتی که در شش ماه اخیر در این مُلک رخ داده و چگونگی مواجهه ما با ویروسی ناشناخته، که از آن سوی جهان، مهمان ناخواندهمان گردید و بر سر سفرهمان نشست و عزیزانی را از ما گرفت تا درس عبرتی باشد برای بازماندگان، بهترین مصداق آن میباشد.
مواجههای کاملا جهان سومی و خوشبینانه که پیامدش چنین است و با تمام تلاشهای شبانهروزی و مجاهدانه کادر درمانیِ جای جای مملکت طرفی نبستهایم و هنوز اندر خم یک کوچه ماندهایم و هنوز رکوردهای منفی را یکی پس از دیگری میشکنیم و هر روز انگار یک هواپیما سقوط میکند و سوگمندانه باید عرض کنیم که به جای واکسینه شدن در برابر ویروس، در مقابل اخبار ناگوارش واکسینه شده و حساسیت خویش از دست دادهایم تا جایی که انگار تلفات روزانه بالای ۲۰۰ نفر در کشور آنچنان هم اتفاق بزرگی نیست.
غافل از اینکه تک تک آن عزیزان و فقدانشان خاندانی را سیاهپوش کرده و ماتم زده میکند و هفتهها و ماهها باید بگذرد تا اندکی از آن غم سترگی که دامنشان را گرفته کاسته شود. در حالی که بیشتر کشورهای درگیر با اتخاذ راهکارهای علمیو عملی، سعی در کنترل شیوع ویروس ویرانگر دارند اما ما هرچه زدهایم به در بسته خورده و آنگونه که پیداست هیچ افق روشنی برای برون رفت از این بحران مشاهده نمیشود و هر چه هست خلاصه شده در پند و اندرزهای اینستاگرامی و رفتارهای متظاهرانه که نتیجهای جز بالا رفتن نگران کننده آمار تلفات ندارد. چرا که از سوی تک تک آحاد جامعه، عزم آنچنانی برای اصلاح و کنترل رفتارهای اجتماعی و رعایت برخی محدودیتها مشاهده نمیشود.
متأسفانه در برخی استانها که در شرایط خطرناکی از نظر ابتلا و آمار فوتیهای بیماری کووید ۱۹ قرار دارد، تمام تلاشهای کادر درمان و ستاد کرونا تحتالشعاع برخی بیمبالاتیها قرار گرفته و نتایج خوشایندی حاصل نشده است. در حالی که این ستاد در استانهای مختلف، در هفتههای اخیر تلاشهای زیادی مبنی بر کاهش آمد و شد شهروندان و جلوگیری از تجمع داشته و مصوبه دورکاری بخشی از کادر ادارات را ابلاغ نموده اما برخی ادارات با بهانههای مختلف طفره رفته و خود را از این شرایط مستثنا دانستهاند.
از آن سو بخشهای مختلف جامعه هم در یک دهن کجی آشکار به تمام پروتکلهای بهداشتی، خود را مصون از ویروس میدانند و کمترین شرایط فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت نمیکنند و هر کس با آوردن مثال نقض سعی دارد خود را منزه جلوه داده و تقصیرها را گردن دیگری بیندازد. صدا و سیما مهمانیهای خانوادگی را عامل اصلی انتقال ویروس بداند دیگری شلوغی و ازدحام ملت در ادارات و بانکها را مثال بزند و آن دگری با ریلکسترین حالت کارت عروسیاش را پخش کند و صدها نفر را به تالار بکشاند .
بقیه هم یا به مسافرت دسته جمعی در شمال بروند و یا عزاداریهای چند هزار نفره برگزار نمایند و وضعیت بازار و پاساژها و فروشگاهها هم که مشخص است و جای سوزن انداختن نیست و همگی دست در دست هم به مهر، در انتقال سریع این مهمان ناخوانده نهایت تلاش را مبذول بدارند و از آن سوی کادر زحمتکش درمانی را ملامت کنند که چرا اینقدر آمار تلفات بالا رفته و دولت چرا نمیتواند در برابرش کاری بکند؟ این گونه که پیداست این مهمان ناخوانده مدتهای مدید دیگر با ما خواهد بود و احتمال اینکه ما برویم و او بماند بسیار محتملتر است!