کدام مدیر استقلال عملکرد بهتری داشته است؟
روزنامه هفت صبح، نادر نامدار | این روزها مدیران باشگاه استقلال به شدت تحت فشار هستند. البته سعادتمند و همکارانش با وجود مشکلات زیاد، بد عمل نکردهاند. به بهانه عملکرد سعادتمند، عملکرد مدیران قبلی استقلال را از نظر فنی بررسی و آنها را رتبهبندی میکنیم.
* اول: محمدحسین قریب
او در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۲ و قبل از اینکه فصل فوتبالی ایران به پایان برسد جانشین علی فتحاللهزاده شد. قریب در اواخر دهه ۱۳۶۰ مدتی در هیات مدیره استقلال حضور داشت و مدت کوتاهی از فروردین تا آبان ۱۳۷۵ بهطور موقت سرپرستی باشگاه را برعهده داشت. او در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۲ در حالی به عنوان مدیر استقلال منصوب شد که هیات مدیره باشگاه ترکیب کادر فنی استقلال برای فصل آینده را با سرمربیگری امیر قلعهنویی مشخص و قطعی کرده بود. قریب پس از دو فصل حضور در استقلال از مدیریت باشگاه کنار رفت و کاظم اولیایی برای چند ماه از تیر تا بهمن ۱۳۸۴ سرپرستی استقلال را برعهده گرفت.
در بهمن ۱۳۸۴ با نظر وزارت رفاه و تأمین اجتماعی که مجمع باشگاه استقلال را در اختیار داشت، قریب بار دیگر به عنوان مدیر استقلال منصوب شد. قلعهنویی در دوران مدیریت قریب برنامه سه سالهای را برای جوانگرایی در باشگاه استقلال ارائه داد که در سال سوم (فصل ۸۵-۱۳۸۴) به قهرمانی استقلال در لیگ برتر انجامید.
در مهر ماه ۱۳۸۵ با تغییر وزیر رفاه (رئیس وقت مجمع باشگاه استقلال)، کرسی مدیریت باشگاه استقلال نیز دستخوش دگرگونی شد. قریب از سمت خود استعفا و سرپرست وزارت رفاه مقداد نجفنژاد را با حکمی دو ساله به عنوان مدیر جدید باشگاه منصوب کرد. از او در سالهای اخیر چند بار دیگر هم به عنوان کاندیدای مدیرعاملی استقلال نام برده شده اما هر بار قرعه مدیرعاملی در استقلال به نام فرد دیگری خورده است.
* دوم: امیر واعظ آشتیانی
او در اواخر شهریور سال ۱۳۸۷ مثل قریب جانشین فتحاللهزاده شد و مدیرعاملی استقلال را در دست گرفت. پیش از حضور در استقلال، آشتیانی رئیس فدراسیون دوچرخهسواری بود. در زمان شروع به کار او، امیر قلعهنویی سرمربی استقلال بود اما به تدریج مشخص شد که این دو نفر مشکلات زیادی با هم دارند. در نهایت کار به جایی رسید که قلعهنویی در پایان فصل و در حالی که استقلال قهرمان لیگ برتر هشتم شده بود از این تیم جدا شد و آشتیانی هم صمد مرفاوی را جایگزین او کرد. مرفاوی در استقلال نتایج بدی نگرفت و همواره از سوی آشتیانی حمایت شد.
او حتی با وجود اینکه شانس قهرمانی استقلال در هفتههای پایانی لیگ از دست رفته بود، به مرفاوی پیشنهاد رسمی تمدید قرارداد هم داد. اتفاقی که البته رخ نداد. آشتیانی از دوران حضور در استقلال یک جمله معروف دارد که آینه تمامنمای روابط او با قلعهنویی است: «صمد مرفاوی هم از نظر فنی خوب بود و هم اخلاقی. من حتی یک بار هم در کارهای مربوط به او دخالت نکردم. شما رفتار آن زمان مدیران عامل استقلال و پرسپولیس را با ادبیات کنونی آنها مقایسه کنید. اصلا حواشی استقلال در دوره مدیریتی من را با حاشیههای سه سال اخیر مقایسه کنید. عنوان سومی که استقلال در فصل ۸۹-۸۸ کسب کرد، پاکترین و بیمسئلهترین عنوان استقلال بود.» واعظ در استقلال تیم مدیریتی خوبی تشکیل داده بود و مدیران استقلال در زمان او افرادی نسبتا متخصص و بدون حاشیه بودند و کار خود را به خوبی انجام میدادند.
* سوم: کاظم اولیایی
او پرافتخارترین مدیر استقلال در دوران پس از انقلاب اسلامی است. او از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۵ مدیرعامل استقلال بود و این باشگاه در زمان حضور اولیایی، توانست دو افتخار بزرگ آسیایی را کسب کند. اولین موفقیت بزرگ استقلال با اولیایی قهرمانی در جام باشگاههای آسیا در سال ۱۹۹۰ و تکرار این افتخار پس از ۲۰ سال بود. استقلال با مدیریت اولیایی یک سال بعد هم موفق شد به فینال جام باشگاههای آسیا راه پیدا کند و در حالی که میتوانست برای دومین سال پیاپی و سومین بار در تاریخ خود قهرمان این مسابقات شود، در ضربات پنالتی مغلوب الهلال عربستان شد و به نایبقهرمانی رضایت داد.
علاوه بر این افتخارات آسیایی، استقلال در دوران مدیریت اولیایی، قهرمان جام قدس، جام باشگاههای تهران، سوپرجام تهران، جام حذفی باشگاههای کشور و جام آزادگان هم شد. اولیایی در زمان حضور هفت ساله خود در استقلال کاملا کمحاشیه و بیسر و صدا بود و برخلاف بعضی از مدیران، اصراری به انجام مصاحبههای زیاد و جنجالی نداشت.
او هیچگاه وارد جنگهای رسانهای با رقبا نشد و همواره به دنبال رتق و فتق امور باشگاه بود. او برای اولین بار شرکت پیشکسوتان استقلال ایرانیان را در سال ۱۳۹۷ تأسیس کرد و به عنوان مؤسس و رئیس هیات مدیره شرکت مشغول به فعالیت است که در این شرکت تاکنون ۱۲۲ نفر از پیشکسوتان باشگاه بزرگ استقلال مفتخر به عضویت در این شرکت شدهاند. او هم به همه دلایلی که گفته شد جزو مدیران محبوب استقلال در میان هواداران این تیم است.
* چهارم: احمد سعادتمند
مدیرعامل فعلی استقلال به تازگی بر مسند مدیریت این تیم نشسته است و شاید برای قضاوت درباره عملکرد او هنوز زود باشد اما او در همین مدت کوتاه توانسته مشکلات بزرگی را حل کند، مشکلاتی که کمتر کسی انتظار حل شدن آنها را داشت. یکی از این اقدامات حل شدن مشکل زمین تمرین باشگاه بود. استقلال در دو سه سال اخیر به دلیل نداشتن یک زمین تمرین ثابت به شدت متضرر شده بود و تمرینات حیاتی زیادی را هم در آستانه چند مسابقه حساس از دست داده بود اما او توانسته زمین دو چمن استاندارد و مناسب در مجموعه انقلاب و زمین چمن شماره دو ورزشگاه آزادی را در اختیار کادر فنی و بازیکنان تیم قرار بدهد. او در ضمن قول داده کمپ ناصر حجازی را به مجموعه داراییهای استقلال اضافه کند. دیگر کار مهم سعادتمند حفظ شیخ دیاباته و هروویه میلیچ بود.
در چند سال اخیر استقلال چندین بازیکن خارجی خوب خود را به دلیل ناتوانی مدیرانش از دست داده بود. مامه تیام، سرور جپاروف و آیاندا پاتوسی بازیکنانی بودند که به دلیل عدم مدیریت صحیح مدیران به راحتی از استقلال جدا شدند و هواداران استقلال تا ۲۰ روز پیش به شدت نگران تکرار این ماجراها برای دیاباته و میلیچ بودند. البته سعادتمند یکی دو بار در تهیه پول و پرداخت مطالبات آنها اشتباه کرد و فریب خورد اما سرانجام به هر زحمتی که بود توانست با تهیه پول و پرداخت مطالبات دیاباته و میلیچ، آنها را حفظ کند. همچنین پرداخت بخش قابل توجهی از مطالبات سایر بازیکنان هم از اقداماتی بود که باعث شد سعادتمند را جزو موفقترین مدیران باشگاه در سالهای اخیر بدانیم.
* پنجم: علی فتحاللهزاده
او یکی از مطرحترین مدیران استقلال در دوران پس از انقلاب است. فتحاللهزاده تا امروز چهار بار در مقاطع مختلف و به مدت تقریبا ۱۰ سال مدیرعامل استقلال بوده است. استقلال با مدیریت او توانسته سه بار به مقام قهرمانی در لیگ، چهار عنوان قهرمانی در جام حذفی و یک دوره به مقام نایبقهرمانی جام باشگاههای آسیا برسد. مهمترین افتخاری که خود فتحاللهزاده هم بارها به آن اشاره کرده، نایبقهرمانی در آسیاست که با مرحوم ناصر حجازی و شکست در برابر جوبیلو ایواتای ژاپن در ورزشگاه آزادی اتفاق افتاد. اگر چه بخش قابل توجهی از هواداران استقلال، به او علاقه دارند اما کم نیستند کسانی که به عملکرد او انتقادات زیادی دارند.
حضور پررنگ در رسانهها، مصاحبههای پرتعداد و جنجالی، ادعاهایی که در بعضی موارد خلاف آنها ثابت شد، اختلاف با بعضی از سرمربیان، نوع برخورد با مربیانی مثل ناصر حجازی و فرهاد مجیدی، ماجرای مبهم کمپ ناصر حجازی، قراردادهای نجومی با بازیکنان و گران شدن نقل و انتقالات، ترانسفرهای ناموفق در رقابت با امیر عابدینی، مثل ترانسفر علی سامره به پروجا، داریوش یزدانی و علی موسوی به لورکوزن و… جنگهای رسانهای غیرضروری با مدیران عامل باشگاههای رقیب و کریخوانیهایی که از یک مدیرعامل باتجربه بعید است و ماجرایی بی جهت جنجالی مدرک دکترا و … همه و همه جزو انتقاداتی است که منتقدان فتحاللهزاده به عملکرد او دارند.