چه کسی برادران باکری را تنها گذاشت؟
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | در قسمت اخیر برنامه پیشگو، صحبت از اولین تجربه کارگردانی هادی حجازیفر هم شد. میدانید که او سال پیش، مینیسریال عاشورا (ال ۳۱) را کلید زد. این مینیسریال محصول سیما فیلم است و به رشادتهای لشکر ٣١ عاشورا میپردازد و ضمن نمایش فرازهایی از مجاهدتهای حمید باکری و برخی از دلاوران این لشکر در عملیاتهای خیبر و بدر، زندگی و شهادت مهدی باکری را مبنای داستان خود قرار داده است. در حالی که بهنظر میرسید حجازیفر در مصاحبهاش با پژمان جمشیدی، با شوق و اشتیاق از این سریال بگوید، با دلخوری از مسئولان گفت که دیگر سمت آثار دفاع مقدسی نخواهد رفت!
مورد اول| هشدار به سبک هادی
هادی حجازیفر سالها تجربه بازیگری داشت اما با نقش حاجاحمد متوسلیان در فیلم ایستاده در غبار ساخته محمدحسین مهدویان به شهرت رسید. او به پشتوانه این موفقیت و نیز انگیزه شخصی تصمیم گرفت در نخستین تجربه سریالسازی، سراغ زندگی شهید باکری و لشکر عاشورا برود که پر است از اتفاقات دراماتیک.
در حالی که پیشبینی میشد حجازیفر از این تجربه راضی است، پاسخی غافلگیرکننده از او شنیدیم: «عاشورا (ال ۳۱) آخرین کار من بهعنوان کارگردان و بازیگر در حوزه دفاع مقدس است و دیگر از ۱۰ کیلومتری آثاری با این موضوعات رد نمیشوم.» حجازیفر بازیگری در آثار دفاع مقدس را هم کنار کارگردانی قرار داده تا تاکید کند این نوع آثار از اساس مورد بیمهری هستند.
مورد دوم| هر گلوله ۷۰ هزار تومان
مصادیقی که هادی حجازیفر به زبان آورد، گوشهای از مشکلات آثار مرتبط با دفاع مقدس را نشان میدهد. این بازیگر میگوید: «ما برای هر گلوله دوشکا ۷۰ هزار تومان باید پرداخت میکردیم و این درد را ما باید به چه کسی بگوییم.» حجازیفر در بخش دیگری از مصاحبه هم به یک اتفاق عجیب اشاره میکند که حاصل عدم حمایت مسئولان از پروژه است: «بهخاطر عدم حمایت مسئولان پروژه چند ماه متوقف شد و ما مجبور شدیم عملیات بدر و خیبر که در زمستان اتفاق افتاده است را در اردیبهشت ماه و گرمای ۵۲ درجهای آبادان بازسازی کنیم!» وقتی مدیریت فاقد اصول باشد، چنین اتفاقهای عجیب و غریبی هم طبیعی جلوه میکند.
مورد سوم| از حرف تا عمل
در دهه نود بارها مدیران تلویزیون از ساخت سریالهای الف ویژه با موضوع زندگی فرماندهان شهید سخن میگفتند. حتی در اوج مشکل مالی تلویزیون، باز هم شاهد چنین خبرهایی بودیم. در عمل اما نتیجهای به بار ننشست و حالا عاشورا (ال ۳۱) از معدود پروژههایی است که وارد مرحله تولید شده. این سریال هم با اما و اگر پیش میرود که به گوشهای از مشکلات آن از زبان حجازیفر پی بردیم.
سال پیش محمدرضا شفیعی هم با ادبیاتی دیگر به سختی ساخت سریالهای دفاع مقدس اشاره کرده بود و اینگونه دلیل انصراف خود از پروژه شهید صیاد شیرازی را توضیح داد: «متاسفانه هماهنگی بین صداوسیما، ستاد کل نیروهای مسلح، ارتش و خانواده شهید تبدیل به یک آرزو شده برایمان! جالب است بگویم تازه داریم بحث میکنیم که اصلا اولویت دارد تولید این کار یا نه». معمولا مدیران تلویزیون عادت به شفافسازی در رسانهها ندارند.
حالا اما وقت آن است مدیران سیما توضیح دهند مشکلات سد راه سریالهایی چون عاشورا (ال ۳۱) چیست. حجازیفر نوک انتقاد را فقط به سمت تلویزیون نگرفته؛ کما اینکه شفیعی از نهادهای دیگر هم نام برده بود. سیما فیلم حتی اگر از بیان اسم نهادها و آدمها معذوریت دارد، دستکم نقش خود در سریال را شرح دهد تا مشخص شود منظور حجازیفر، فقط تلویزیون نیست.
مورد چهارم| انگیزهکشی
آنچه حجازیفر گفت فقط یک دلخوری ساده نیست. این هشداری است که تلویزیون و نهادهای مرتبط باید جدی بگیرند. کما اینکه اگر ابراهیم حاتمیکیا توسط سازمان اوج مورد حمایت قرار نمیگرفت، او فیلمسازی در حوزه دفاع مقدس را وامیگذاشت. نتیجهای که به دست میآید هم مشخص است و عرصه تولیدات دفاع مقدس از کارگردانهای کاربلد خالی میشود.
کما اینکه تلویزیون برای ساخت سریال استراتژیک شهید شهریاری (صبح آخرین روز) مجبور میشود سراغ کارگردانی چون حسین تبریزی برود. او پیشتر با فیلم سلام علیکم حاجآقا و سریال موچین عیار خود را نشان داده بود و کارگردانی او در صبح آخرین روز یکی از عوامل شکست این سریال است. نمیدانیم چرا مسئولان، قدر کارگردانهای باانگیزهای چون حجازیفر را نمیدانند و شرایطی معقول برای فعالیت آنها مهیا نمیکنند؟ بر عکس، ماجرا طوری پیش میرود که حجازیفر تصمیم میگیرد حتی از ۱۰ کیلومتری آثار دفاع مقدسی رد نشود!