چند خبر کوتاه از تازههای کتاب را بخوانید
روزنامه هفت صبح | نامزد چندباره نوبل کوچک: موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان برای چهارمینبار هوشنگ مرادی کرمانی را به عنوان نامزد جایزه جهانی آسترید لیندگرن ۲۰۲۲ معرفی کرد. این جایزه که به یادبود یکی از نویسندگان برتر جهان، آسترید لیندگرن از سال ۲۰۰۲ از سوی وزارت فرهنگ سوئد پایه گذاشته شده، با تاکید بر این حق شکل گرفته است که کودکان حق دارند از خود ادبیاتی غنی و باارزش داشته باشند. از این چشمانداز، ادبیات ناب کودکان ادبیاتی است که کودک با لذت به سوی آن میرود، اندیشهاش برانگیخته میشود و تخیلش به پرواز درمیآید.
زندگی آسترید لیندگرن به عنوان یک دختر و یک زن و بعدها به عنوان یکی از برجستهترین نویسندگان جهان همیشه زبانزد آنها است که با کوششهای فردی، خود را از پیرامون به مرکز توجه میرسانند، نه برای اینکه فقط خودشان، بلکه همجنسانشان و همه آنها که از دیده شدن محروم شدهاند دیده شوند. آسترید لیندگرن که زندگی سرشار از چالشی داشت و دو جنگ ویرانگر جهانی اول و دوم را تجربه کرده و در هنگامه جنگ جهانی دوم از آن چیزی که انسان را به این پایه از ویرانگری خویشتن رسانده بود، در شگفتی و رنج پیوسته بود، رمز رهایی از این وضعیت را آگاهی میدانست. آگاهی هم تنها با خواندن و ترویج خواندن رخ میدهد. او در هنگام دریافت جایزه جهانی هانس کریستین آندرسن در سال ۱۹۵۸ چنین گفت: «هر اتفاق بزرگی که در این جهان رخ داده است، ابتدا در تخیل کسی شکل گرفته است. کودکان هنگام خواندن معجزه میکنند.»
آثار برنده نوبل کمیاب است: آکادمی سوئد امسال عبدالرزاق گورنا، نویسنده متولد تانزانیا را به عنوان برنده نوبل معرفی کرد. او سال گذشته هنگامی که کتاب خود را با عنوان «زندگی پس از مرگ» منتشر کرد، ویراستار او مطمئن بود که اولین کتاب پرفروشش بالاخره از راه رسیده؛ نویسندهای که برای بیش از سه دهه، با آثارش نقدهای درخشانی دریافت کرده بود اما هرگز نتوانسته بود مخاطبان زیادی جذب کند. الکساندرا پرینگل، مدیر اجرایی انتشارات بلومزبری که برای بیش از ۲۰ سال آثار این نویسنده را منتشر کرده نیز میگوید فکر میکرده کتاب «زندگی پس از مرگ»، اثری است که بالاخره گورنا را به مخاطبان زیادی معرفی خواهد کرد.
اما این کتاب که به وحشیگری حکومت استعماری آلمانها در شرق آفریقا میپردازد در سپتامبر ۲۰۲۰ در بریتانیا منتشر شد و در ابتدا به عنوان یک شاهکار مورد استقبال قرار گرفت، اما باز هم نتوانست خوانندگان زیادی را به دست آورد و حتی در آمریکا منتشر نشد. سال بعد خبر اعطای جایزه نوبل به گورنا موجب شد کتابفروشان در سراسر جهان به دنبال خرید آثار او باشند و جنب و جوش فراوانی برای کسب حقوق ترجمه و انتشار مجدد آثار او به راه افتاد. با افزایش پیشنهادات از سوی مؤسسات انتشاراتی بینالمللی، بسیاری از مخاطبانی که مشتاق خواندن آثار گورنا بودند، ناامید شدند. دلایل چندگانهای برای کمبود آثاراین نویسنده مطرح شده است. به دلیل تقاضای کم برای آثار گورنا در طول چند دهه اخیر، بسیاری از آثار او در آمریکا منتشر نشده بود و در بریتانیا هم موجود نبود.
«پذیرش» برنده فمینا: رمان «پذیرش» نوشته کلارا دوپون مونود، نویسنده فرانسوی با کسب ۶ رای مثبت از سوی هیات داوران جایزه «فمینا»، برنده این جایزه در بخش رمان فرانسوی شد. «رضایت» نوشته نینا بوآروی از انتشارات ژان کلود لاته، «پسر انسان» نوشته ژان باپتیست دل آمو از انتشارات گالیمار، «اوج» نوشته توماس بی روردی از انتشارات فلاماریون و «رازآمیزترین خاطره مردان» نوشته محمد امبوگار سر از انتشارات فیلیپری از دیگر نامزدهای نهایی جایزه فمینا در بخش رمان فرانسوی بودند. کلارا دوپون مونود در رمان اتوبیوگرافی «پذیرش» داستان خانوادهای را روایت میکند که تولد یک نوزاد معلول زندگیشان با بحران روبهرو میکند؛ از برادر کوچکش میگوید که چندین معلولیت را همزمان دارد.
او روایتی از خود را از نگاه و زاویه دید خواهر و برادرش بازگو میکند. نویسنده ۴۸ ساله فرانسوی بعد از اعلام خبر بردن این جایزه گفت: «این جایزه را تقدیم همه آنهایی میکنم که وجود و حضور متفاوتی دارند و به اندازه کافی دیده نمیشوند.» از این رمان تاکنون ۱۰ هزار نسخه در فرانسه به فروش رسیده است. رئیس هیات داوران جایزه فمینا گفت: «امسال ما میخواستیم یک زن را برنده این جایزه اعلام کنیم. بهترین رمانهای منتشرشده در سال جاری هم توسط زنان نوشته شده بودند و این تبعیضآمیز هم نیست. ما فمینا هستیم. چرا دنبال یک نویسنده مرد بگردیم؟» جایزه معتبر ادبی فمینا در سال ۱۹۰۴ از سوی گروهی از نویسندگان مجله «زندگی خوشبخت» تاسیس شد. همه داوران این رقابت زن هستند؛ ولی داوری در میان آثار نویسندگان مرد و زن صورت میگیرد.
مردان خوشاقبال: نادیفا محمد برای رمان «مردان خوشاقبال» فینالیست جایزه بوکر شد؛ داستانی که درباره یک اتهام دروغین و تراژدیهای ناشی از آن است. این رمان داستان واقعی محمود متان، ملوان سومالیایی در ولز را روایت میکند که در سال ۱۹۵۲ به اشتباه متهم به قتل یک مغازهدار و به دار آویخته شد. برای محمد که در سومالی متولد اما در انگلیس بزرگ شده، نوشتن «مردان خوشاقبال» خاصیت پالایشی داشت، فرصتی برای بازگشت بشه دنیای پدرش و همچنین راهی برای بررسی مرگ یکی از عموهایش که بیرون مغازهاش در هرجیسا، پایتخت سومالی، کشته شد.
این رمان یکی از شش نامزد نهایی جایزه بوکر امسال است و محمد اولین نویسنده سومالیایی-بریتانیایی است که فینالیست این جایزه مهم شده است. نادیفا محمد ۴۰ساله در مصاحبهای ویدئویی از خانهاش در لندن که اوایل ماه جاری انجام شد، صحبتهای جالبی کرده. در بخشی از این صحبتها آمده: «مادرم نمیخواست آنجا را ترک کند. هیچکداممان نمیخواستیم. مادربزرگها و تمام خانوادهیمان آنجا بودند. و بعد به کشوری آمدیم که پذیرای ما نبود. بریتانیا به صمیمانه بودن معروف نیست… سومالی از تیررس ما ناپدید شد و بعد دوباره با هرج و مرج و گرسنگی و خشونت ظاهر شد. یکی از عموهایم را در اردوگاه پناهندگان به خاطر حصبه یا تیفوس از دست دادم و عموی دیگرم به قتل رسید… قتلی که در «مردان خوشاقبال» اتفاق افتاد بسیار شبیه اتفاقی است که برای عمویم رخ داده است و اینگونه است که مغزت تو را به جاهایی میبرد که باید بروی.»