کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۷۲۷۱۲
تاریخ خبر:

جشنواره فجر؛ چند تپش کوتاه در سالن‌ تاریک سینما

روزنامه هفت صبح | به شکل عجیبی سینمای ایران در جشنواره فجر امسال از فیلم‌های جریان‌ساز و حتی جنجالی تقریبا تهی بوده است. ابلق خانم آبیار داستانی را در یک منطقه حاشیه‌نشین تهران ترسیم می‌کند و یک مسئله جهانی را به محدوده‌ای محلی و بومی محدود می‌کند،‌ شیشلیک آنقدر دستمایه خود را تخیلی و مبالغه‌آمیز انتخاب می‌کند که خودبه‌خود زهر مضمون تلخ و گزنده‌اش را می‌گیرد.

اشارات فیلم به‌خاطر رابطه سستش با واقعیات به اندازه کافی تماشاگر را برانگیخته نمی‌کند. محسن قرایی در بی‌همه‌چیز باز هم یک محیط ایزوله و تخیلی از روستاهای ایرانی دهه ۵۰ ترسیم می‌کند و داستانش آنقدر فاخر و تمیز روایت می‌شود که آشوبی در ذهن تماشاگر ایجاد نمی‌کند. روشن یکی از معدود فیلم‌هایی است که به محیط امروز تهران و شرایط اقتصادی‌اش ارجاع دارد؛

فیلمی موثر و دقیق اما انتخاب مردی رویاباف و بدون کفایت حرفه‌ای به عنوان شخصیت اصلی،‌ به شکل اتوماتیک درام را به عرصه روانکاوی فردی می‌کشاند و به‌جای برآشفته کردن،‌ تماشاگر را ناامید می‌کند.گیجگاه ماجرایی از دهه ۷۰ را می‌گوید و منصور از دهه ۶۰؛ هردو آرام و بی‌صدا و بدون جاه‌طلبی.
در این میان مصلحت می‌توانست فیلم جنجالی و خبرساز امسال باشد؛

فیلمی که خوب ساخته شده و از قواعد تریلرهای سیاسی به خوبی پیروی کرده است و کارگردانش از نوعی جاه‌طلبی مفید در روایت داستان خود سود جسته است،به‌خصوص در مضمون هم به نظر می‌رسد فیلم حرکتی مشخص به سمت به تصویر کشیدن نقش نیروهای خشن و خودسر در بافت نهادهای امنیتی و قضایی کشور، آن هم در سال‌های آغازین پس از انقلاب دارد؛ماجرایی که برای کسانی که به تاریخ سیاسی انقلاب ایران علاقه‌مند هستند سوژه‌ای بسیار جذاب و کلیدی است.

فیلم اما با تمام جاه‌طلبی روایی خود و شخصیت‌هایی که می‌توان هرکدام را به یک شخصیت و کاراکتر آن سال‌ها در فضای حاکمیتی ارجاع داد،‌در نهایت می‌خواهد تماشاگر را قانع کند که داستانش تخیلی است و تماشاگر به سمت پیدا کردن سرنخ‌های واضح و آشکار نرود و به پایان اخلاقگرایانه فیلم قناعت کند. احتمالا دردسرهای تریلر سیاسی موفق سال گذشته موسسه اوج یعنی لباس‌شخصی، آنها را به اجبار به گوشه عافیت کشانده است تا در مصلحت اینگونه ماجرا را نرم و مردم‌پسند از سر بگذرانند.‌

به‌هرحال مصلحت از معدود فیلم‌های جشنواره بود که توانست ضربان قلب مخاطب را تغییر دهد و آنها را نگران شخصیت‌ها و سرنوشتشان کند و به یادمان بیاورد که اصلا کارکرد بنیادین سینما و فیلم یعنی چه. بازی‌های خوب، به‌خصوص دو بازیگر زن (نازنین فراهانی در نقش مادر جوان قربانی و همینطور سهی بانو ذوالقدر در نقش همسر آیت‌الله مشکات) و بازی قابل‌قبول فرهاد قائمیان و همینطور وحید رهبانی و امیر نوروزی در کنار وسواس در نکات فنی به فیلم مصلحت شمایلی سینمایی بخشیده بود.

حیف که این قرار را با تماشاگر می‌گذارد که این داستان را باید تخیلی فرض کند.تی تی اما بهترین فیلم جشنواره بود.نیمه اول فیلم آنقدر غافلگیرکننده است که ما را به صرافت دیدن یک شاهکار غیرمترقبه می‌اندازد اما نیمه دوم فیلم با ورود شخصیت هوتن شکیبا با همان پیچ و تاب‌های ملودرامیک با شاخصه‌های محلی و بومی روبه‌رو می‌شویم و فیلم در راه‌های شناخته شده پیش می‌رود هرچند در نهایت و در انتها عنوان بهترین فیلم جشنواره را از منظر نگارنده به خود اختصاص می‌دهد. با بازی‌های درخشان پارسا پیروزفر و الناز شاکردوست.

حامد بهداد از معدود بازیگران نسل قبل سینمای ماست که بعد از ظهور نوید محمدزاده، هومن سیدی،بابک حمیدیان و امیر جدیدی دست‌وپای خود را گم نکرد و‌ رویه خود را تغییر داد؛در انتخاب نقش‌ها دقت کرد و به بازیگر بهتری در فضای رقابتی تبدیل شد.دو سال پیش بازی عالی او در قصر شیرین نظرها را جلب کرد و امسال هم در یک نقش کمدی در فیلم گیجگاه سنگ‌تمام می‌گذارد؛کنترل‌شده و شیرین.هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم حامد بهداد در یک فیلم کمدی بتواند اینگونه شیرین بازی کند.

تجربه‌های قبلی بهداد در سینمای کمدی عموما شکست خورده بودند؛مثل «چه خوبه که برگشتی»،‌نارنجی‌پوش و مارموز.در گیجگاه هروقت او در تصویر است لبخند و تبسمی بر چهره تماشاگر نقش می‌بندد و هر وقت نیست فیلم افت می‌کند.منصفانه بگویم که در این چندسال گذشته احترامم به بهداد بسیار بیشتر شده است.تبدیل یک بازیگر خودشیفته به یک بازیگر حرفه‌ای. و در کنار بهداد چه بازی درجه‌یکی از سروش صحت می‌بینیم؛نرم و راحت و تاثیرگذار.سیمرغ نقش دوم را باید برای سروش کنار گذاشت.

اتفاقی که بر سر جلسه مطبوعاتی فیلم خط فرضی رخ داد و سؤالی توهین‌آمیز که در مورد پژمان جمشیدی مطرح شد و آقای گبرلو هم با بدسلیقگی آن را قرائت کرد،‌ لحظه بدی برای ژورنالیسم ما بود. هرچند پاسخ جمشیدی و آرامشش این لحظه پرتنش را به خوبی کنترل کرد.واضح است که جمشیدی بازیگر بسیار خوبی است.اصلا جای پرسش ندارد.بازی‌های متفاوت او در آثار کمدی و حتی فیلم‌های جدی،‌نشانه رشد او به عنوان یک بازیگر حرفه‌ای هستند و انکار این ماجرا فایده‌ای ندارد.در این مورد در سایت‌نگار یادداشت احسان محمدی را بخوانید.

کدخبر: ۳۷۲۷۱۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر