چرا مردم در خانه نمیمانند؟
روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی | گزیده یک تحلیل سیاسی درباره عدم استقبال مردم از قرنطینه خانگی.حمیدرضا جلائیپور چهره سیاسی اصلاح طلب و استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در یادداشتی در کانال تلگرامی اش نوشت: نظرسنجی اخیر در تهران نشان میدهد پنجاه در صد مردم هنوز ضرورت خانهنشینی برای پیشگیری از شیوع کرونا را جدی نگرفتهاند. در روز ۱۶ اسفند ۹۸ دلیل این موضوع را با چند نفر از جامعهشناسان و محققان در میان گذاشتم. مجموع پاسخها در قالب موارد زیر قابل صورتبندی است (که گزیده آن را میخوانید):
* یک: خود حکمرانان در ادبیات و رفتارشان آنچنان که ضروری است نشان نمیدهند که بحران را جدی گرفتهاند. ماسک نزدن در جلسات مدیریت بحران (مثلا بر خلاف همه اعضای کابینههای کره جنوبی و چین)، صحبت از «عادی شدن روال امور» توسط رئیس جمهور (بر خلاف مثلا رئیس دولتهای چین، کره جنوبی و ژاپن که از «شرایط اضطراری» سخن میگویند) و موارد پرشمار ابتلا در میان خود مسئولان و مدیران، از نشانههای این به حد کافی جدی نگرفتن ابعاد بحران است و طبیعی است که پیامشان به جامعه هم عملا در حد کافی جدی گرفته نشود.
مثلا اگر رئیس جمهور خودش رئیس ستاد ملی مبارزه با کرونا میشد و در پیامهای صریحتر از جدیت و اضطرار موضوع سخن میگفت و در ستاد مدیریت بحران، علاوه بر پزشکها، از متخصصان بهداشت محیط، رسانه، بسیج اجتماعی و حکمرانیِ بحران بیشتر استفاده میشد، شهروندان پیام صریحتری از دولت میگرفتند و متناسب با آن رفتارشان را جدیتر تغییر میدادند.
* دو: حاکمیت در ایران ابتدا در برابر کرونا غافلگیر شد، واکنش اولیهاش «انکار» بود و صرفا پس از آغاز مرگ و میرها ورود کرونا به ایران را جدی گرفت. قرنطینه نکردن همه مسافران مستقیم و غیرمستقیم از چین در فرودگاههای ایران از همان ابتدای شیوع کرونا در چین و قطع نکردن پروازها از چین، صحبت از کمخطرتر بودن کرونا از آنفلوآنزا (بدون توجه به اینکه خطر کرونا بیشتر در سرعت شیوع آن است و نه درصد مرگ مبتلایانش)، و تاخیر در ممنوع کردن اجتماعات از نشانههای ابهام و تعلل حاکمیت در ارزیابی خطر کرونا بود. تیم خطدهنده در صداسیما خوشبینانه با کرونا مواجه شد ولی تیم پزشکی و سلامت خطر را جدیتر دیدند.
* سه: بخشی از شهروندان (عمدتا در طبقه متوسط فرهنگی) کرونا را جدی گرفتهاند، اما این جدی گرفتن توسط شهروندان کافی نیست. نه در ایران و نه در هیچ کشوری از جهان، برای کنترل اپیدمی صرف «خودکنترلی مردم و تبلیغات اموزشی» کافی نیست، گرچه لازم است.
اگر فرایند کنترل کرونا با اقدامات کنترلی نهادی و موثر از سوی حاکمیت همراه نشود، اقدامات فردی هم کماثر است. لازم است برنامههای غربالگری حاکمیت برای مواجهه با کرونا و تشکیل کلانداده معتبر مبتلایان و مشکوک به ابتلاها، رصد بهتر مکان و وضعیت مبتلایان با استفاده از ابزارهای نوین، و کاراسازی نظام ارجاع به بیمارستانها، تعطیلی ادارات، منع سفر، تجهیز بیمارستانها و حمایت موثرتر از اقشار آسیبپذیر که چارهای جز کار خارج از منزل ندارند جدیتر گرفته شود.
گمان نمیرود کشوری به اندازهی ژاپن، در واگذاری مسئولیتها به مردم پیشرو باشد و موفق عمل کرده باشد. اما مواجهه ژاپن با کرونا را همه شاهد بودیم: از توقف کشتی و کنترل سفر و تک تک شهروندان سالم تا تعطیلی قاطع طولانیمدت مدارس.