چرا طرح مالیات خانههای خالی شکست میخورد؟
مالیات بر عایدی سرمایه مسکن، مالیات بر خانه خالی، مالیات خرید املاک گران قیمت، مالیات بر ارزش زمین، چهار نوع مالیاتی است که به طور معمول در جهان از صاحبان املاک و مستغلات گرفته میشود. در ایران و در حال حاضر قانون مشخص و واضحی برای دریافت مالیات از خانههای خالی وجود ندارد، هرچند دولت سعی میکند قانون جامعی را در این ارتباط تدوین کند اما هنوز نتوانسته موفقیت چندانی بهدست بیاورد.
محمد وصال، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با اقتصادآنلاین، میگوید یکی از مهمترین اجزای مالیات بر مسکن در کشورهایی همچون انگلیس، بر اقامت در واحد مسکونی اخذ میشود و جدا از اجارهبهایی است که مستاجر به صاحبخانه پرداخت میکند. در ایران نزدیکترین ابزار به این نوع مالیات، عوارض پسماند و نوسازی است که توسط شهرداری دریافت میشود.
این میزان مالیات نسبت به مالیاتهایی که در کشورهای دیگر اخذ میشود، بسیار ناچیز است. در کشوری همچون انگلستان از یک آپارتمان هزار پوند مالیات اخذ میشود که چیزی حدود سهدر هزارم ارزش واحد برآورد میشود، در حالی که در تهران از یک آپارتمان به طور متوسط سالانه ۱۵۰هزار تومان عوارض نوسازی و پسماند به شهرداری دریافت میشود (حدود یک دهم در هزار ارزش واحد است.)
بهگفته او در کشورهایی که مالیات بر سکونت اجرایی میشود، میزان مالیات به قیمت مسکن بستگی دارد و بر این اساس طبقهبندی میشود. اجرای این طرح روی میز دولت ایران قرار دارد. همچنین طرحهایی برای اصلاح ساختاری بودجه و همچنین مشابه این پیشنهادات برای عوارض محلی و پرداخت مالیات بر سکونت وجود دارد که تلاشهایی برای عملیاتی شدن آن صورت گرفته است.
از نظر فنی اطلاعات مربوط به ملک همچون سند، از زیرساختهای این نوع پرداخت مالیات است. در تهران سند املاک و مستغلات و نقشه کاداستر تقریبا به شکل کامل وجود دارد؛ نقشه کاداستر، نقشهای است که مرزها و مالکیت قطعات زمین را نشان میدهد. برخی از نقشههای کاداستر جزئیات بیشتری مانند نام ناحیه، شماره شناسایی منحصر بهفرد برای هر ملک، گواهی شماره عنوان، موقعیت ساختارهای موجود، شماره بخش، نام خیابانهای مجاور و… را هم نشان میدهند.
در برخی روستاها و شهرهای کوچک، هنوز کاداستر خانهها در نیامده است بنابراین امکان عملیاتی شدن طرح مالیات بسته به وجود این زیرساختها بستگی دارد. محمد وصال در ارتباط با فضای مثبت بهوجود آمده در مورد اخذ مالیات برخانههای خالی میگوید دریافت مالیات از خانه خالی، کاری سخت و غیرممکن است چرا که شناسایی خانههای خالی به طور عملی غیرممکن است.
پاسخ صاحبخانههای چنین واحدهایی به چرایی خالی بودن آپارتمانها این است که این آپارتمان را ساخته و بهدنبال فروش آن است اما متقاضی برای خرید آن وجود ندارد. حتی اگر دولت بخواهد بر اساس اطلاعاتی از مصرف برق، آب و گاز اقدام به شناسایی واحدهای خالی کند، راه فرار یا بهقولی راه دررو پیدا میشود؛ از جمله متعارفترین این روشها آن است که برخی صاحبان آپارتمانها لامپهای واحدها را روشن کنند، شیر آب و سایر منابع انرژی را در بازههای زمانی مختلف باز بگذارند، حتی شغلهایی هم ممکن است از این رهگذر ایجاد شود.
افرادی که در مقابل دریافت پول هر شب، هفتهای یک یا دو شب در یک آپارتمان ساکن شوندو بنابراین بهنظر میرسد باید دنبال راهحل جایگزین باشیم که در بخش مالیات مسکن کمتر مشکل ایجاد کند. بهنظر من بهترین نوع مالیات در بخش مسکن، مالیات بر زمین است. فارغ از کاربری که یک ملک دارد، بر اساس ارزش منطقهای که ملک در آن واقع شده میتوان مالیات دریافت کرد و فرار مالیاتی کمتر اتفاق خواهد افتاد.